در
کتابخانه
بازدید : 1235267تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand درسهای اشارات درسهای اشارات
Collapse درسهای  <span class="BookName">نجات</span> درسهای نجات
Expand فصل (1) فی بیان أقسام الموجودفصل (1) فی بیان أقسام الموجود
Collapse فصل (2) فی اثبات المادة و بیان ماهیة الصورة الجسمیةفصل (2) فی اثبات المادة و بیان ماهیة الصورة الجسمیة
Expand فصل (3) فی أن الصورة الجسمیة مقارنة للمادة فی جمیع الاجسام عمومافصل (3) فی أن الصورة الجسمیة مقارنة للمادة فی جمیع الاجسام عموما
Expand فصل (4) فی اثبات التخلخل و التكاثف فصل (4) فی اثبات التخلخل و التكاثف
Expand فصل (5) فی ترتیب الموجودات فصل (5) فی ترتیب الموجودات
Expand درسهای الهیّات <span class="BookName"> «شفا» </span> درسهای الهیّات «شفا»
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ببینیم ماهیت صورت جسمیه چیست؟ گفتیم كه این اشیائی كه در خارج هستند به نام «اجسام» - كه به این لفظ آنها را می خوانیم- این خاصیت را در آنها می بینیم كه دارای طول و عرض و عمق هستند.

اوّل سخن این است كه آیا جسمیّت جسم به این است كه واقعاً دارای سه بعد متمایز از یكدیگر باشد؛ یكی طول، یكی عرض و یكی عمق؟ (مثلاً فرض كنید این كتاب سه بعد متمایز از یكدیگر دارد؛ طولش یك مقدار، عرضش یك مقدار و عمقش یك مقدار) [یا نه، ] جسمیت جسم به این نیست كه جسم سه بعد متمایز داشته باشد؛ اولاً ممكن است كه جسم سه بعد داشته باشد كه هیچكدام را نشود از دیگری تمیز داد؛ مثلاً اگر ابعادش متساوی باشد، 15x15x15 باشد، كدام طول، كدام عرض و كدام عمق است؟ اگر كره باشد چه؟ كره كه اصولاً هیچ تمایزی میان ابعادش نیست.

سؤالی كه ابوریحان از بوعلی كرد یكی همین است كه شما در باب جسم چنین می گویید، پس كره چطور؟ جوابی كه می دهد همین جواب است كه جسمیت جسم به این نیست كه بالفعل دارای سه بعد به نحو متمایز باشد، بلكه جسمیت جسم به این است كه در آن امكان فرض سه بعدی كه بر هم عمود باشند هست، كه در همه ی اجسام این است. اینكه بعد ما یكی را طول، یكی را عرض و آن دیگری را عمق فرض كنیم؛ آن كه بیشتر است طول، بعد عرض و بعد عمق، یك امر قراردادی است. در وقتی كه متساوی باشند قرارداد است، یكی را طول، یكی را عرض و یكی را عمق می گوییم. در باب جسم، طول و عرض و عمق مطرح نیست، ابعاد متقاطعه مطرح است آن هم نه ابعاد متقاطعه ی بالفعل. آنچه ماهیت جسم است این است كه: موجودی است كه امكان فرض ابعادی كه یكدیگر را تقاطع كنند به نحو عمود، در آن هست. این مقوّم جسمیت است. پس آن سؤالات به آن شكل، دیگر مطرح نیست.

حكما در تعریف «جوهر جسمانی» می گویند: «جوهر یمكن أن یفرض فیه خطوط ثلاثة متقاطعة علی زوایا قوائم» و این در هر جسمی هست. اینها معتقد هستند كه نمی شود جسمی- یعنی جوهری- باشد كه در آن امكان فرض كمتر از سه بعد بشود، مثلاً دو بعدی باشد؛ كما اینكه می گویند امكان ندارد جوهری باشد كه در او فقط
مجموعه آثار شهید مطهری . ج7، ص: 159
امكان یك بعد باشد. اوّلی می شود سطح جوهری، دومی می شود خطّ جوهری. همچنین امكان ندارد كه یك نقطه ای وجود داشته باشد كه جوهر باشد یعنی قائم به ذات باشد، كه همان جزء لا یتجزّای متكلمین است كه جوهر فرد است، و البته فلاسفه بیشتر برهان بر امتناع وجود جوهر فرد اقامه می كنند. می گویند جوهر فرد محال است. بعد می گویند خط فرد هم محال است یعنی جوهر یك بعدی هم محال است؛ جوهر دو بعدی هم محال است؛ و جوهر چهار بعدی را دیگر برهان ندارند كه محال است. می گویند در جسم، این چیزی كه وجود دارد دارای سه بعد است و امكان اینكه بیش از سه بعد در آن فرض كنیم، چهار بعد در آن فرض كنیم، محال است؛ كه می بینیم امروزه این مسائل مطرح است كه آیا ما جسم یك بعدی و دو بعدی داریم یا نه؟ و همچنین آیا امكان اینكه جسمی بیش از سه بعد داشته باشد (چهار بعدی، پنج بعدی و شش بعدی) هست یا نه؟ حتی بعضی ادعا می كنند تا دوازده بعدی هم فرض می شود.

فلاسفه، زیاد درباره ی این موضوع بحث نمی كنند، كما بیش می گویند ولی خیلی بحث نمی كنند. گویا در گذشته كه ما در این مسأله بحث كردیم به نظرمان رسید كه ما دلیلی بر امتناع جسم یك بعدی و دو بعدی نداریم.

پس می بینید معنی «صورت جسمیه» چیست. صورت معنی جوهر می دهد؛ یعنی جوهری كه در او امكان فرض سه بعد می شود صورت جسمیه است (فرض سه بعد متقاطع بر زوایای قائمه) .

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است