در
کتابخانه
بازدید : 680516تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Collapse اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
مقدمه
Expand مقاله هفتم واقعیّت و هستی اشیاءمقاله هفتم واقعیّت و هستی اشیاء
Collapse مقاله هشتم ضرورت و امكان مقاله هشتم ضرورت و امكان
Expand مقاله ی نهم علّت و معلول مقاله ی نهم علّت و معلول
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
متكلمین در مباحث الهیات آنجا كه از عموم و شمول اراده ی ذات باری نسبت به همه ی حوادث جهان سخن می گویند این مبحث را پیش می آورند كه آیا اراده ی ذات باری شامل جمیع حوادث كائنه و از آن جمله افعال صادره از انسان هست یا شامل نیست؟ متكلمین در اینجا دو دسته شده اند: «اشاعره» معتقدند كه اراده ی ذات حق شامل جمیع حوادث است و هر حادثه ای كه فرض شود مستقیماً صادر از ذات باری است و هیچ چیز دیگر در وجود این حادثه دخیل نیست. اگر می بینید كه آتش می سوزاند واقعا آتش نمی سوزاند بلكه اراده ی حق است كه پشت سر اینكه بعضی از اجسام به آتش نزدیك می شوند سوزاندن را خلق می كند و اگر می بینید كه فلان زهر، خورنده اش را می كشد و فلان تریاق دفع سم می كند، نه زهر تأثیری در كشتن و نه تریاق تأثیری در بهبود یافتن دارد، بلكه اراده ی خداوند است كه بعد از خوردن زهر، خورنده را می كشد و بعد از استعمال تریاق، بهبودی و شفا می دهد. اساساً اسباب و مسبّبات به معنای واقعی معنا ندارد و این عادت حق است كه جاری شده بر اینكه آنچه را ما «مسبّبات» می پنداریم پشت سر آن چیزهایی كه اسمشان را «اسباب» گذاشته ایم ایجاد كند. بنائا علیهذا هیچ گونه رابطه ی علّی و معلولی و شرط و مشروطی و سببیت و مسببیت بین حوادث جهان موجود نیست و تمام حوادث مستقیماً و بلاواسطه مربوط است به اراده ی ذات باری. افعال انسانها نیز كه جزء حوادث این جهان است همین حكم را دارد یعنی خود انسان هیچ دخالتی ندارد و آن فعل مستقیماً ناشی از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 628
قول دیگر روی اساس نفی این ضرورت مبنی نیست) و یا افعال انسان صد در صد در تحت تأثیر اراده بوده و هیچ گونه استنادی به فاعل دیگر و علتی دیگر ندارد و انسان در افعال خود از قید علت خارج

اراده ی حق است. اشاعره را روی این نظر «جبری» می گویند.

دسته ی دیگر از متكلمین «معتزله» هستند. عقیده ی این دسته درست نقطه ی مقابل عقیده ی اشاعره است. به عقیده ی معتزله اراده ی خداوند دخالتی در حوادث این جهان ندارد. دخالت اراده ی خداوند صرفاً همین قدر است كه ابتدا این جهان را تكوین كرده است. جهان بعد از آنكه با اراده ی ذات باری تكوین یافت به حسب طبع خود گردش و جریانی دارد و حوادثی كه به تدریج پدید می آید مقتضای طبع خود جهان است عیناً مانند كارخانه ای كه به وسیله ی یك نفر مهندس تأسیس می شود. دخالت آن مهندس فقط در به كار انداختن ابتدائی آن كارخانه است ولی بعد از آنكه كارخانه تأسیس و ایجاد شد به حسب طبع خود كار می كند و اراده ی مهندس در جریان و ادامه ی كار این كارخانه دخالت ندارد. بنابراین جهان پس از آنكه از طرف ذات باری خلقت یافت و تأسیس شد به خود واگذاشته و «تفویض» شده. انسان نیز یكی از موجودات این جهان است و به خود واگذاشته و تفویض شده، افعال وی كاملاً از دخالت اراده ی ذات باری آزاد است. این نظریه را از این جهت «نظریه ی تفویضی» می گویند.

در مقابل این دو نظریه نظر سومی ابراز شده و هر دو نظریه ی بالا را تخطئه و تكذیب كرده است. آن نظر این است كه «نه جبر است و نه تفویض، بلكه امری است بین امرین» یعنی نه این است كه افعال انسان یا سایر حوادث جهان مستقیماً و بلاواسطه ناشی از اراده ی ذات باری باشد و رابطه ی سببی و مسببی بین اشیاء منقطع باشد، و نه این است كه جهان و انسان به خود واگذاشته شده است، بلكه در حوادث جهان و انسان، هم علل و اسباب نزدیك دخالت دارند و هم اراده ی ذات باری كه «علة العلل» است.

این نظر اولین بار از طرف پیشوایان دین ابراز شده و بعداً كه محققین حكمای الهی با موازین دقیق عقلی منطقی در این مسأله ی فلسفی غور كردند حكم عقل را نیز با این نظر كه از منبع وحی سرچشمه می گیرد موافق یافتند. تفصیل این مطلب را از مقاله ی 14 باید جستجو كرد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 629
از خود آزاد می باشد (این است معنی «تفویض» نه اینكه اختیار به معنی نفی ضرورت بوده باشد) و یا اینكه افعال انسان هم استناد به اراده ی وی و هم استناد به

شبهه ی جبر از راه علم ذات باری نیز از طرف عده ای تقویت شده به این بیان كه علم ذات باری عام و شامل همه چیز است و اگر مثلاً عاصی گناه می كند در علم حق معلوم است كه گناه می كند و بنابراین امكان گناه نكردن از وی سلب می شود زیرا اگر گناه نكند مستلزم این است كه علم خداوند جهل شود. این شبهه نیز یك مغالطه ای بیش نیست. این مغلطه ها همه از آنجا ناشی می شود كه علم ذات باری و تقدیر ذات باری را نسبت به حوادث جهان از سنخ علم انسان و تقدیر انسان در افعال خویش قیاس گرفته اند. در مقاله ی 14 مفصلا در این باره بحث خواهد شد. در پاسخ این شبهه ی كودكانه در اینجا همین قدر كافی است كه بر طریق اهل جدل، نقض كرده و بگوییم در علم حق ثابت است كه انسان مختار و آزاد است و اگر انسان مسلوب الاختیار باشد موجب می شود كه علم خداوند جهل شود.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است