در
کتابخانه
بازدید : 680489تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Collapse <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟ مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟
Expand مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم) مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم)
Collapse مقاله ی سوّم علم و ادراك مقاله ی سوّم علم و ادراك
Expand مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات) مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات)
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ما از این بیان (كه خلاصه ی آن انجام یافتن یك عمل فیزیكی است در انسان در

از این رو می توان از جنبه ی علمی كاملا احتمال داد كه روح پس از مفارقت از بدن تمام خاطرات دوره ی عمر خود را، از كوچك و بزرگ، و تمام اعمال نیك یا بد خود را در مدت زندگانی پیش خود حاضر ببیند. چندین قرن است كه فلاسفه ی الهی این ادعا را دارند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 138
موقع ادراك) حتی یك جمله را نمی خواهیم انكار نماییم، چیزی كه هست نظر این دانشمندان را به مثالی كه در آغاز مقاله و دو نظری كه در ذیل آن آوردیم باید جلب كرد و پرسید كه این بیان كدامیك از دو نظر نامبرده را می تواند تأمین كند؟ زیرا نظر دوم به فكر و ادراك قابل انطباق نیست. بسیار شگفت آور است، این دانشمندان «مورد نزاع» را از بیخ فراموش كرده (البته این فراموشی به فراموشی عمدی نیز بی شباهت نیست) و مورد قبول و تسالم را هی به رخ خصم می كشند1.

كسی نمی خواهد بگوید هنگام ادراك در انسان خواص مادی مربوط موجود نمی شوند.

كسی نمی خواهد بگوید جانوران زنده و من جمله انسان هنگام ادراك و فكر، سلسله اعصاب یا مغز را به كار نمی اندازند (و اگر كسی بگوید نفس بعد از مفارقت بدن باقی و به ادراكات خود ادامه می دهد سخنی است كه اساساً دخلی به این گفتگو ندارد چنانكه خواهد آمد ان شاء اللّه) .

ولی این حقیقت را نیز نمی شود نادیده انگاشت كه ادراكات و افكار پهناور ما با اینكه هیچكدام از خواص ضروری ماده را- مانند اجزاء، انقسام، تحول، شخصیت- ندارند چگونه می توانند مادی بوده باشند و چگونه می توان گفت؟ مگر ما هر حقیقتی را با خواص ضروری وی اثبات نمی كنیم؟ گذشته از این اگر راستی مدرك یا ادراك ما همان لكه های سیاه و سفید عكسی بود (مطابق نظر دوم مثال صدر مقاله) كه در چینهای مغز یا لاهای اعصاب مرتسم می شوند چگونه می توانستیم این واقعیتهای خارجی را توی آنها پیدا كنیم یا از یك راهی به آنها پی ببریم 2؟ چنانكه منظره ای را كه عكسی با همه ی خصوصیاتش نشان

(1). رجوع شود به پاورقی صفحات 75- 79.

(2). در خاتمه ی مقاله ی دوم صفحات 62- 64 این مطلب گذشت كه مطابق نظریه ی مادیین در بیان حقیقت علم و ادراك، علم و معلوم با یكدیگر مباینند هم در وجود و هم در ماهیت و تنها رابطه ای كه بین علم و معلوم فرض كرده اند رابطه ی تولیدی است و گفته شد كه این نظر به صد در صد یك نظریه ی ایده آلیستی است زیرا روی این نظریه صفت كاشفیت كه ذاتی علم است از علم سلب می شود و با سلب صفت كاشفیت از علم و ادراك، راهی برای اثبات عالم خارج از ذهن باقی نمی ماند، و اما اینكه مادیین گمان كرده اند از راه اینكه ادراكات مولود تأثیرات خارجی هستند به وجود عالم خارج پی می بریم غلط است زیرا این پی بردن فرع آن است كه ما بتوانیم خارج را تصور كنیم و در ذهن خود
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 139
می دهد اگر از خارج ندیده و تهیه نكرده باشیم ممكن نیست در میان لكه های سیاه و سفید عكس پیدا نماییم.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است