دانشنامه
|
کتابخانه
|
اخبار
|
مقالات
|
پرسش و پاسخ
|
پایان نامه ها
|
مراکز
|
شخصیت ها
|
تقویم
تقویم بنیاد
تقویم علمی فرهنگی شهید مطهری
|
نگارخانه
|
فروشگاه
|
انجمن
|
مسابقات
صفحه اصلی
|
تماس با ما
|
معرفی بنیاد
|
انتشارات صدرا
|
راهنمای پایگاه ها
امکانات
ارسال به دوستان
ارسال اشکال
برگزیدن
چاپ
در
کل پایگاه
مقالات
پرسش و پاسخ
پایان نامه ها
اخبار و اطلاعات
تقویم علمی فرهنگی شهید مطهری
مراکز اسلامی
دانشنامه مطهري
کتابخانه
شخصیت ها
نگارخانه
انجمن
راهنمای پایگاه ها
کتابخانه
نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئالیسم
بازدید : 680231
تاریخ درج : 1391/03/21
فهرست مطالب
جستجو
شناسه کتاب
مقدمه
اصول فلسفه و روش رئالیسم
جلد اوّل
مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟
خاتمه مقاله
نكته ی 1
نكته ی 2
نكته 3
مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم)
اینك برخی از شبهات ایده آلیسم:
شبهه ی 1
پاسخ
شبهه ی 2
پاسخ
شبهه ی 3
پاسخ
بر می گردیم به آغاز سخن
نكته ی 1
نكته ی 2
نكته ی 3
مقاله ی سوّم علم و ادراك
تمثیل
برگردیم به سوی مقصد اصلی
خلاصه ی بیان:
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
برهان دیگر
اشكال
نظریّه ی روحی
نظریّه ی مادّی
پاسخ
اشكال
پاسخ
اشكال یا تقریر نظر مادیین
پاسخ
اشكال یا تقریر
پاسخ
اشكال
پاسخ
تتمیم اصل مقصد
نظریه ی حسی
نظریّه ی روحانی
نتیجه
اشكال یا تقریر
پاسخ
مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات)
مقدمه
ارزش معلومات
حقیقت یعنی چه؟
1 آیا حقیقت فی الجمله وجود دارد؟
2 میزان تشخیص حقیقت از خطا چیست؟
3 آیا ممكن است یك چیز هم حقیقت بوده باشد و هم خطا؟
4 آیا حقیقت موقّت است یا دائمی؟
5 آیا حقیقت متحول و متكامل است؟
6 چرا علوم تجربی یقینی نیست؟
چرا فلسفه و ریاضیات یقینی است؟
7 آیا «حقیقت» مطلق است یا نسبی؟
عقاید و آراء
پیدایش سوفیسم در یونان
مكتب شكاكان
عقیده ی قدما
نظریه ی دكارت
نظریه ی حسیون
نظریه ی كانت
نظریه ی هانری برگسون
علم و معلوم (ارزش معلومات)
پرسش
پاسخ
«حقیقت نسبی» به تقریر طرفداران ماتریالیسم دیالكتیك
آیا ماتریالیسم دیالكتیك شكّاك است یا جزمی؟
خلاصه ی نظریه ی مادیین جدید
خرده گیری
اجتماع صحیح و غلط، و حقیقت و خطا
بن بست عجیب یا یك نكته ی مفید و مهم
فلاكت ماتریالیسم به دست دیالكتیك
اكنون چگونگی این خطا را باید بررسی كرد:
اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
مقدمه
مقاله ی پنجم پیدایش كثرت در ادراكات
مقدمه
راه حصول علم
افلاطون
ارسطو
حكمای اسلامی
نظریه های جدید
عقلیون
حسیون
تعیین حدود علم
پیدایش كثرت در علم و ادراك
اشكال و پاسخ
ریشه های نخستین ادراكات و علمهای حصولی
مفاهیم حقیقیه (مهیات) و مفاهیم اعتباریه (غیر مهیات)
به آغاز سخن بر می گردیم
نظریه ی عقلی
نظریه ی حسی
نظریه این مقاله
از راه دیگر (طریق تحلیل)
در قسم اول (تصوری)
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
و اما در قسم 1دوم (تصدیقی)
نظریه ی تعقلی
نظریه تجربی
اشكال 1
پاسخ
اشكال 2
پاسخ
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
مقاله ی ششم ادراكات اعتباری
مقدمه
1 اصل كوشش برای حیات
2 اصل انطباق با محیط
اعتباریات و علوم غیر حقیقیه یا اندیشه های پنداری
ارتباط تولیدی یعنی چه؟
ادراكات حقیقی چگونه ارتباط تولیدی پیدا می كنند؟
چرا ادراكات اعتباری نمی توانند با ادراكات حقیقی ارتباط تولیدی پیدا كنند؟
طریق سیر و سلوك فكری در اعتباریات چیست؟
ریشه اعتباریات و آغاز پیدایش آنها
شاخه های اعتباریات (انقسامات)
قسم اول: اعتباریات قبل الاجتماع
1 وجوب
2 حسن و قبح (خوبی و بدی)
3 انتخاب اخف و اسهل (سبكتر و آسانتر)
4 اصل استخدام و اجتماع
5 اصل متابعت علم
نكاتی چند
نكته ی1
نكته 2
خاتمه این بحث و گفتگوها
قسم دوم: اعتباریات بعد الاجتماع
1 اصل ملك
2 كلام، سخن
3 ریاست و مرئوسیت و لوازم آنها
امر و نهی و جزا و مزد
4 اعتبارات در مورد تساوی طرفین
ارتباط اعتباریات با حقایق مترتبه به آنها یا كیفیت ارتباط علوم مجعوله انسان با خواص واقعی وی
اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
مقدمه
مقاله هفتم واقعیّت و هستی اشیاء
مقدمه
تمایز علوم
موضوع چیست؟
نقطه های اتكاء مسائل علوم یا مبادی تصوریه و تصدیقیه
مبادی فلسفی
اسلوب و روش تفكر در فلسفه
واقعیت و هستی اشیاء
اصالت وجود و واقعیت
نكاتی چند یا نتایجی چند
وحدت وجود
تباین و كثرت وجودات
وحدت در عین كثرت و كثرت در عین وحدت
توضیح
مقاله هشتم ضرورت و امكان
مقدمه
معنای ضرورت و امكان
ضرورت و امكان معقول است نه محسوس
این بحث، علمی است یا فلسفی؟
منشأ ضرورت و امكان
قانون علّیت و معلولیّت
علت، ضرورت دهنده به معلول است (جبر علّی و معلولی)
آیا نیازمندی معلول به علت تنها در حدوث است یا هم در حدوث است و هم در بقا؟
ضرورت بالذات و بالغیر
ضرورت ذاتی فلسفی و ضرورت ذاتی منطقی
توجیه نظام موجودات
«اصالت وجود» و ضرورت و امكان
آیا موجود معدوم می شود؟
ضرورت و امكان
بیان دیگر
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
توضیح و تذكر
نكته ی اول
نكته ی 2
پاسخ
مقدمات افعال اختیاری
آیا این مقدمات اختیاری است یا غیر اختیاری؟
جبر و تفویض از جنبه ی كلامی
«جبر و اختیار» و وجدان
«جبر و اختیار» و اخلاق
«امر بین امرین» از نظر فلسفی و كلامی و اخلاقی
بحثی با مادیین
مقاله ی نهم علّت و معلول
راه ساده
راه دیگر
قانون علیت
احتیاج به علت
1 نظریه ی حسی
2 نظریه ی حدوثی
3 نظریه ی ماهوی
اشكال
پاسخ
اشكال
4 نظریه ی فقر وجودی
پاسخ
اصل سنخیت
دلیل حسی و استقرائی
دلیل عقلی و قیاسی
علتهای چهار گانه
علت فاعلی
اشكال
پاسخ
علت مادی
علت صوری
علت غائی
غایت و شعور و ادراك
غایت و فعل
اتفاق
علت غائی و علت فاعلی
اصل تنظیم كننده
بخت خوب و بد
اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
مقاله ی دهم قوّه و فعل، امكان و فعلیّت
اشكال
پاسخ
حركت چیست؟ هنگام حركت چه چیز انجام یافته و پیدا می شود؟
توسعه ی مفهوم حركت
حركت و تكامل
آزمایش در تكامل جهان
قانون تكاپوی دیالكتیكی طبیعت
مقدمه
قانون تكاپوی دیالكتیكی طبیعت
خرده گیری
توضیح مفهوم حركت عمومی
اكنون ما حركت عمومی را چگونه باید توضیح دهیم؟
كشش (امتداد) در حركت
زمان و حركت
خاتمه ی مقاله
توضیح 1
توضیح 2
نظر فلسفه درباره ی جهش
توضیح 3
توضیح 4
مقاله ی یازدهم قدم و حدوث
تقدّم و تأخّر و معیّت (پیشی و پسی و باهمی)
حدوث و قدم
توسعه ی مفهوم حدوث و قدم
آیا نسبت به مجموعه ی عالم چه می توان گفت؟
مقاله ی دوازدهم وحدت و كثرت
انقسامات وحدت و كثرت
احكام وحدت و كثرت
تقابل و اقسام آن
مقاله ی سیزدهم مهیّت، جوهر، عرض
مهیّت
اقسام مهیّت
جوهر و عرض
آزمایش علمی چه می گوید؟
پاسخ
اقسام جوهر
اقسام عرض
اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
مقدّمه
مقاله ی چهاردهم خدای جهان و جهان
«بحث و گفتگو در خدای جهان، فطری انسان است »
این بحث برای ما صحیح و رواست
جهان آفرینش آفریدگاری دارد
مقدمه
راههای بشر به سوی خدا
راه دل یا راه فطرت
راه حس و علم یا راه طبیعت
1 تشكیلات و نظامات
2 هدایت و راه یابی
حدوث و پیدایش عالم
راه عقل یا راه استدلال و فلسفه
براهین فلسفی در شكلهای مختلف
جهان آفرینش آفریدگاری دارد
تمثیل
تطبیق و توضیح
بیان اول
نتیجه
بیان دوم
نتیجه
توضیح
تنبیه و تذكر
ما خدا را چگونه تصور می كنیم؟
نتیجه
خدا یكی است
اشكال
پاسخ
خدای هستی همه ی كمالات هستی را دارد
اشكال
پاسخ
اشاره
آفرینش جهان
اشكال
پاسخ
خلاصه
كثرت و ترتیب قیاسی اجزای جهان
نتیجه ی این بیان
قضا و قدر
اصولی چند:
معنی قضا و قدر
آیا قضا و قدر قابل تغییر است؟
نتیجه
خیر و شر و سعادت و شقاوت
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
پایان جهان
مسائلی كه در این مقاله به ثبوت رسیده است:
پربیینده ترین کتابها
آشنایى با قرآن (1- 9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
فلسفهء تاریخ (1- 4)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
آشنایى با قرآن (10- 14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
درسهاى اسفار (4- 6) (مبحث زمان)
شرح مبسوط منظومه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
تازه های کتاب
یادداشتهای استاد مطهری جلد سوم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
یادداشتهای استاد مطهری جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
یادداشتهای استاد مطهری جلد هفتم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
یادداشتهای استاد مطهری جلد ششم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
یادداشتهای استاد مطهری جلد دهم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
ارتباط اعتباریات با حقایق مترتبه به آنها یا كیفیت ارتباط علوم مجعوله انسان با خواص واقعی وی
چنانكه در آغاز مقاله گفته شد گفتگوی ما در علوم اعتباریه در سه بخش می باشد:
(1)
. كیفیت پیدایش علم اعتباری از انسان.
(2)
. كیفیت پیدایش كثرت در علوم اعتباریه (انقسامات) .
(3)
. كیفیت ارتباط علوم اعتباریه با آثار واقعی و حقیقی یعنی با اعمال خارجی وجود انسان.
انسان با پیمودن این سه مرحله، خود را به حقایق یعنی به خواص واقعی خود ارتباط داده و به عبارت دیگر علوم ساخته خود را توسیط نموده و با حقایق كمالی خود استكمال می ورزد.
بحثهایی كه تا كنون در این مقاله انجام داده ایم به دو مرحله اولی از این سه مرحله بستگی داشت، اینك می خواهیم كم و بیش در مرحله ی سوم به اندازه ظرفیت این مقاله به گفتگو بپردازیم.
مقدمتاً نظریات زیرین را باید در نظر گرفت:
(1)
. تا آنجای جهان ماده كه پای مشاهده و آزمایش خود را رسانیده ایم و تا آنجا كه موجوداتی یافته ایم و به بررسی پرداخته و به دست آورده ایم هر موجودی دارای فعالیتی در دایره ی هستی خود بوده و موجود غیر فعال نداریم.
(2)
. فعالیت هر موجودی مناسب و ملایم وجود خودش (به نفع هستی و بقای خود) می باشد و از این روی موجودی كه به سوی نابودی یا ضرر خود قدمی بردارد سراغ نداریم و این نظریه البته نیازمند به توضیح می باشد. در بحثهای گذشته توضیح نسبتا كافی در این باب داده ایم.
(3)
. این فعالیت، پیوسته به واسطه حركتی است (حركتهای گوناگون كه در هر موجود مناسب با ذاتش انجام می گیرد) كه موجود فعال انجام داده و به غایات حركات كه كمال وی می باشد نائل شده و هستی خود را تكمیل می نماید (البته خود وجود وی نیز از قانون حركت مستثنی نبوده و چنانكه در مقاله های آینده به یاری خدا به ثبوت خواهیم رسانید با «حركت جوهری» متحرك می باشد و نزدیك به این سخن از دانشمندان امروزه نیز به طور فرضیه می شنویم: «جهان طبیعت حركت» ) .
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 453
4. گروهی از موجودات این فعالیت و حركت استكمالی را از راه علم (فكر) انجام می دهند و قدر متیقّن از این گروه انسان و تقریبا یا تحقیقا سایر انواع حیوان می باشد.
و البته همه ی حركاتی كه در دایره ی وجود انسان یا سایر حیوانات تحقق پیدا می كند نمی توان از راه علم، انجام یافته پنداشت یعنی در اثبات اینكه همه ی حركات انسان اعم از طبیعی و ارادی، علمی و از راه علم انجام می گیرد نمی توان برهان اقامه كرد اگر چه انكار نیز نمی توان كرد زیرا ما در تأمل ابتدائی بی تردید فرقی واضح میان فعالیت دستگاه داخلی تغذیه و تنمیه و میان سخن گفتن و نگاه كردن و غذا خوردن می یابیم، زیرا در قسم اول اگر چه گاهی علم به وجود عمل پیدا می كنیم ولی بود و نبود علم، كمترین تأثیری در عمل ندارد، ولی در قسم دوم با از میان رفتن علم وجود فعل از میان می رود.
پس علم (فكر) یك ابزار عمومی است كه جنس حیوان كارها و فعالیتهای مخصوص به خود را به وسیله ی او انجام می دهد یعنی ارتباط او با حركات خودش و متعلّق حركات خودش (ماده) به وسیله ی رابطه ی علم است.
(5)
. علمی كه مستقیماً و بلاواسطه وسیله استكمال فعلی انسان و سایر حیوانات است علم اعتباری است نه علم حقیقی. توضیح این نظریه اینكه چنانكه در آغاز مقاله اشاره نمودیم وسیله بودن علم از برای فعالیت انسان از این راه است كه علم پشت سر خود و خارج از خود را نشان داده و انسان او را در می یابد و بی تردید یافتن ماوراء علم برای این است كه انسان كمال خود را تمیز دهد (یعنی چیزی را كه رافع احتیاج و نقص می باشد از غیر او بشناسد) و از این روی ناچار انسان خواهش قوای فعاله ی خود را كه مظاهر احتیاج و استكمال هستند باید با علم و ادراك آمیزش دهد و سپس آن خواهشها را با ماده خارجی ارتباط داده و صورت آنها را به ماده تطبیق نماید تا قوای فعاله ی خود را با آنها به وسیله ی حركتهای گوناگون تماس دهد؛ و همین جاست كه قوه ی فعاله ی انسان با ماده ای كه مورد تعلق فعالیت وی می باشد ارتباط حاصل می كند.
چنانكه در آغاز مقاله اشاره نمودیم این علوم كه رابطه ی میان انسان و حركات فعلی اوست «علوم اعتباری» می باشند نه «علوم حقیقی» اگر چه علوم حقیقیه نیز هرگز مستغن عنه نخواهند بود زیرا چنانكه اثبات كردیم اعتبار بی حقیقت محض نمی شود؛ مثلاً هنگامی كه آب می آشامیم نخست از جهاز تغذی صورت احساسی تشنگی را مشاهده می كنیم و پس از آن، خواهش سیراب شدن به ما جلوه می كند و نسبت وجوب و لزوم را میان خود و سیراب شدن به كار می بریم و چون این خاصه را با آزمایش یا فرا گرفتن از دیگران در آب سراغ داریم صورت خواسته و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 454
سیراب كننده را به آب می دهیم و پس از آن نسبت «وجوب» را میان خود و حركت ویژه ای كه تأمین خوردن آب را می تواند بكند می گذاریم و در این هنگام قوه ی فعاله است و حركت خودش (كار مخصوص) .
و اگر چنانچه این دستگاه تطبیق و توسیط وجوب نبود علوم و ادراكات حقیقی كه در مورد آب داریم فعل را به وجود نمی آورد نه روزی كه انسان اولی و یا كودك بوده و اسم آب را نیز نمی دانستیم و تنها آب می دیدیم و نه روزی كه به ما گفتند آب تنها عنصری است كه همه ی جهان از وی تركیب یافته و نه روزی كه از یونانیها شنیدیم كه آب یكی از چهار عنصر می باشد و نه روزی كه به ثبوت رسید كه آب نیز مانند سایر مركبات مركب بوده و از آمیزش اكسیژن و هیدروژن به نسبت 33% و 66% به وجود آمده است.
و همچنین اگر از اجزاء همان دستگاه تطبیق و توسیط وجوب، به عنوان آزمایش یكی را كم كنیم فعالیت قوه ی فعاله سپری خواهد شد مثلاً اگر چنانچه جهاز تغذی، تشنگی را احساس نكند یا تشنگی را احساس كرده ولی به واسطه سرگرمی به جای دیگر به یاد سیراب شدن نیفتد یا به یاد سیراب شدن نیز بیفتد ولی به واسطه محذور مزاجی یا خارجی سیراب شدن را فعلاً لازم نبیند یا همه ی آنها را داشته ولی به واسطه ی نبودن آب مثلاً نسبت وجوب را میان خود و فعل خود (حركت مخصوص) برقرار نكند حركت و فعالیت به وجود نخواهد آمد.
و از اینجا روشن خواهد بود كه انسان پس از ادراك وجوب فعل در انجام دادن حركت و فعالیت خود هیچ گونه توقف نخواهد داشت چنانكه در مواردی كه ملكه ی كاری را داشته باشیم، مانند ملكه تكلم، هیچ گونه نیازی به فكر نداریم و خاصه در چیدن حروف پس از آغاز تكلم و همچنین در جاهایی كه مربوط به مورد فعل به واسطه ی عوارض محلی مخصوص جز یك فكر در متخیله پیدا نشود مانند كسی كه نورزیده بالای پایه ی پنجاه متری یا مناره ی بسیار بلند، خود را ببیند، بدیهی است كه از هول جان، فكری بجز تخیل افتادن نخواهد داشت و در نتیجه سقوط خواهد كرد و یا مانند كسی كه دفعتا شیر شرزه ای را در برابر خود ببیند، اگر فكر فرار كردن به مغزش بیفتد ناچار بی توقف فرار خواهد كرد و اگر تصور مهابت شیر دلش را فرا گیرد زمین گیر شده و فرار بلكه پای فرار را فراموش خواهد نمود و اگر فكر مقصد شیر و تعرض و عدم تعرض وی دهشت زده اش كند مسخّر وی گردیده و به اصطلاح «مستسبع» شده و به دنبال شیر خواهد افتاد. این گونه حركات عموما افعال اختیاری و ارادی هستند كه در مورد آنها یك فكر بیشتر در برابر چشم قوه ی فعاله نیست و در نتیجه نسبت وجوب جایگیر شده و انسان از روی اختیار و اراده انجام می دهد.
و گاهی كه انسان در انجام دادن فعل ارادی خود به فكر و تروّی محتاج است،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 455
چنانكه اغلب كارهای ما همین رنگ را دارد، در حقیقت در میان عنوانهای گوناگونی كه قابل انطباق به فعل می باشند یك عنوانی می جوید كه با انطباق وی فعل نسبت وجوب مطلق (بی تقیید) را پیدا كند و این سخن با رجوع به گفتگویی كه سابقا در مبحث «اعتبار وجوب» كردیم بیشتر روشن می شود.
و همچنین در مواردی كه با نظر بدوی، فاعل اختیاری را «مجبور» می نامیم مانند كسی كه كاری را انجام می دهد كه اگر نمی كرد كشته می شد، در حقیقت شخص اجبار كننده «نكردن» را ملازم با كشته شدن قرار می دهد و از این روی فاعل از فكر «نكردن» افتاده و تنها در برابر خود یك فكر می بیند و آن فكر «كردن» است و دیگر موضوعی از برای «ترك» باقی نمی ماند و چنانكه روشن است فاعل در این صورت انتخاب و اراده ی فعل را دارد اگر چه از راه ناچاری یعنی نبودن چاره كه طرف مقابل فعل است فعل را اراده می كند.
و البته این بیان با نظر عقلا كه فعل جبری را مستند به اختیار فاعل ندانسته و پاداش خوب و بد را ساقط می دانند منافات ندارد چنانكه اختیاری (انتخابی) بودن فعل با آنچه از آغاز سخن گفتیم كه «صدور فعل از قوه ی فعاله در مورد تشخیص ضروری است» منافات ندارد.
مباحث جبر و اختیار نتایج علمی بسیار دارد ولی از غرض این مقاله خارج می باشد و از این روی سخن را پایان داده و مقاله را ختم می كنیم.
مسائلی كه در این مقاله بیان نمودیم به شرح ذیل می باشد:
(1)
. یك سلسله از علوم داریم كه مطابق خارج از توهّم ندارند (اعتباریات) .
(2)
. علوم اعتباریه تابع احساسات درونی می باشند.
(3)
. هر اعتباری را حقیقتی هست.
(4)
. علوم اعتباریه بی آثار خارجی نخواهند بود.
(5)
. معرّف اعتبار، دادن حد چیزی است به چیز دیگر.
(6)
. در مورد اعتباریات، برهان جاری نمی شود.
(7)
. ممكن است علم اعتباری علم اعتباری دیگری را تولید كند.
(8)
. انسان با اعمال قوای فعاله خود یك سلسله علوم اعتباریه تهیه می كند.
(9)
. ضابط اعتباری بودن علمی این است كه نسبت «باید» را می توان به وی متعلّق فرض كرد.
10. اعتباریات دو قسم هستند: اعتباریات بالمعنی الاعم و اعتباریات بالمعنی الاخص.
11. اعتباریات اجتماعی منقسم به دو قسم می باشند:
الف. اعتباریات عمومی ثابت.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 456
ب. اعتباریات قابل تغییر.
12. اعتباریات بالمعنی الاخص با تقسیم دیگر منقسم به دو قسم اند:
الف. اعتباریات قبل الاجتماع.
ب. اعتباریات بعد الاجتماع.
13. وجوب، اعتباری است قبل الاجتماع.
14. وجوب، نخستین اعتبار است.
15. حسن و قبح، اعتبارهای قبل الاجتماع هستند.
16. انتخاب اخف و اسهل، لازم و اعتباری است قبل الاجتماع.
17. اصل استخدام و اجتماع.
18. اعتبار علم، قبل الاجتماع است.
19. اعتبار ظنّ اطمینانی.
20. اعتبار وظیفه انسان در مورد فقدان علم.
21. از راه بعضی از اعتباریات در بعضی دیگر می توان تصرف كرد و یا اعتبار ثابت را از كار انداخت.
22. تغییر اعتبار یكی از اعتبارات عمومی است.
23. اعتباریات بعد الاجتماع.
ملك 24. اعتبار ریاست و مرئوسیت و لوازم آنها.
25. اعتبار امر و لوازم آن.
26. امر منقسم به دو قسم می باشد:
الف. امر عقلی.
ب. امر غیر عقلی.
27. نهی.
28. اعتبار بقیه ی احكام: حرمت و استحباب و كراهت و اباحه.
29. اعتبارات مساوی الطرفین.
30. كیفیت ارتباط اعتباریات به خواص واقعی مترتبه.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 457
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است