در
کتابخانه
بازدید : 680197تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Collapse اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اكنون باید دید كدام بیان منطقی یا برهان اطمینان بخشی است كه به ثبوت رساند كه «استقلال هستی اجزاء جهان كه در برابر دیدگان ما هستند حال محتویات آئینه (تمثیل سابق) را ندارند» ؟ و با پشتگرمی كدام دلیل می توان این احتمال را نفی كرد و گفت: «استقلال هستیهایی كه در جهان مشهود هستند (نه اصل هستیها) از آن چیز دیگری كه ما نمی بینیم نیست بلكه هر واحد موجود یك استقلال جداگانه دارد» ؟ در حالی كه این گونه اشتباهات حتی در زندگی روزانه بسیار دامنگیر می شود. مگر ما افراد بشر نبودیم كه هزارها سال با این گمان بسر می بردیم كه در زمینی آرام و بی حركت آرمیده و خزیده لانه داریم و گنبدهای نیلگون افلاك با قندیلهای فروزان خود به دور سر ما گردش می كنند؟ ! چگونه یكباره به خود آمده و فهمیدیم كه بر خلاف انتظار حتی یك لحظه نیز آرام نداشته و در هر شبانه روز هزارها فرسنگ (در نقاط استوائی زمین معادل چهل هزار كیلومتر تقریبا) راه پیمایی می كنیم؟ و به این نیز قناعت نكرده و با حركت انتقالی در هر سال صدها میلیون كیلومتر مسافت تكاپو می نماییم.

و در عین حال آنچه اكنون از جهان بیرون از خود می بینیم همان است كه هزار سال پیش (زمانی كه با گمان سكون زمین بسر می بردیم) می دیدیم و كمترین تغییری در قیافه و جلوه ی حسی عالم محسوس پیدا نشده است. همان زمینی است كه

مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 981
حس، حركت او را نمی فهمید و باز هم نمی فهمد، همان [افلاكی ] است كه می پنداشتیم و باز هم می پنداریم كه می چرخد، و همان ستارگان اند كه طلوع و غروب داشتند و اكنون نیز دارند.

البته به ذهن هر شنونده ای خطور خواهد كرد كه این دو مورد فرق دارند، زیرا اشتباه سكون زمین از راه استدلال ریاضی كه به حس منتهی است مرتفع شده ولی اشتباه نفی صانع این نحو نیست.

ولی باید متذكر شد كه: تمثیل و مقایسه ی نامبرده مربوط به تحقق یا احتمال اشتباهی است كه دلیلی بر نفی او نداریم نه به اینكه هر دو اشتباه عقلی هستند یا حسی یا مختلف. انسان در برابر احتمالی كه دلیل بر نفی آن ندارد نباید با نفی یا استبعاد به ستیزه ی جاهلانه بپردازد.

پس در زمینه ی آغاز و انجام بیان گذشته این پرسش كاملا درست و منطقی است كه:

«آیا واقعیت این جهان گذران و هر یك از اجزای وی (با اینكه اصل واقعیت هرگز نابود نمی شود) از آن خود اوست یا واقعیت همه از آن یك واقعیت دیگر پا بر جا و [دارای ] استقلال بوده و همه از آن سرچشمه می گیرند؟ »
الهیون به این پرسش پاسخ مثبت داده و چنین سرچشمه ی هستی را از برای جهان اثبات می كنند و چنانكه هر متتبعی می داند بیانات و ادلّه ی بیشماری در این مقام ذكر كرده اند. ولی ما نظر به زمینه ای كه با سخنان گذشته ی ما آماده شده به دو بیان زیرین اكتفا می نماییم.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 982
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است