در
کتابخانه
بازدید : 680460تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Collapse اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ممكن است در نتیجه ی گذشته روی روشی كه اخیرا گروهی از دانشمندان مانند اگوست كنت [1]و جیمز [2]و دیگران پیش گرفته اند اشكال و خرده گیری شده گفته شود:

علوم بجز حواس و تجربه به چیز دیگر اعتماد نمی كند و ما از راه حواس، تنها به خواص و اعراض مایل می شویم. آری از راه الهام ذهنی، عده ای از خواص و اعراض را یك واحد فرض كرده و به آن نام «جوهر» و «صورت جوهری» مانند انسان، درخت و جز آنها داده و خواص را از آن آنها می شماریم و البته الهام ذهنی تا از بوته ی آزمایش علمی بیرون نیاید كسب اعتبار نخواهد نمود. اتفاقا آزمایش علمی نیز بجز خواص چیزی نمی یابد كه رسیدگی كند. انسان مثلاً در نگاه نخستین كه درختی را می بیند در واقع عرض، طول، عمق، نسبتهای گوناگون دیگر، رنگهای بسیار، روشنی، تاریكیهای بیشمار حس می كند و پس از آن با وزش بادی مثلاً كه همه ی آنها به یك سوی حركت می كنند وحدتی در میان آنها استوار كرده و آن مجموعه را «درخت» می نامد، سپس جاهایی از این واحد را كه طول و عرض و عمق جمع شده اند «جسم» می خواند مانند جسم تنه، جسم شاخه، جسم برگ و. . . و پس از آن چون برگها گاهی روی درختند و گاهی نیستند و همچنین رنگ و خواص دیگر روزی هستند و روزی نیستند، بیرون از مهیّت درخت فرض می كند و در نتیجه درخت را (مجموعه ای از خواص كه نسبت به دیگران ثابت تر هستند) جوهر پنداشته و باقی خواص را آثار و اعراض آن می گیرد. و همچنین ما یك سلسله ادراكات كه علی التّوالی از راه حواس به مغز وارد شده و همیشه مغز را اشغال نموده و به همین سبب كمیتشان تبدیل به كیفیت می گردد به نام «جوهر نفسانی» (من) پذیرفته و خواص دیگر را آثار و اعراض آن قرار می دهیم.

و خلاصه اینكه به این ترتیب موجبی از برای تقسیم مهیّات به جوهر و عرض

مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 868
نیست و علوم نیز اخیرا روی همین نظر موضوعات خود را كه در گذشته جوهر می پنداشت به مجموعه ی اعراض تبدیل نموده و بی اینكه لنگ شود یا بهتر از سابق به كنجكاوی خود ادامه می دهد.


[1] Agust Cont .
[2] James .
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است