در
کتابخانه
بازدید : 680126تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Collapse <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟ مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟
Expand مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم) مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم)
Collapse مقاله ی سوّم علم و ادراك مقاله ی سوّم علم و ادراك
Expand مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات) مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات)
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این سخنی است كه بعضی از دانشمندان روان شناس نیز تصریح كرده اند و نظر به اینكه این دانشمندان از هویت زمان بحث كافی نمی كنند با این اشتباه مواجه شده اند1.

زمان- چنانكه در مقاله های آینده روشن خواهد شد- مقدار حركت است.

و به عبارت ساده تر ما حركتی را كه با سرعت و بطوء معین اخذ كرده و نسبت به سایر حركات مقیاس قرار دادیم «زمان» می نامیم. پس زمان بی حركت نخواهد بود

(1). در كتب روان شناسی معمولا اینطور می گویند كه امور ذهنی مكانی نیستند زیرا نمی توان برای آنها یك نقطه ی معین را در مغز به عنوان «محل» فرض نمود و گفت مثلاً فلان حكایتی كه من حفظ دارم یا الآن در نظرم هست، یا فلان شعر سعدی یا حافظ، در فلان نقطه ی مغز من است ولی زمانی هستند زیرا پدید آمدن و از بین رفتن آنها احتیاج به وقت و زمان دارد.

البته این بیان با یك نظر مسامحی ادا شده ولی مطابق نظریه ی فلسفی كه صدر المتألهین روی اسلوب فلسفی خود درباره ی زمان اظهار نموده و با براهین دقیق فلسفی آن را اثبات نموده و همچنین مطابق آخرین نظریه ی علمی كه امروز مورد قبول دانشمندان مغرب زمین است، زمان و تغییر همدوش یكدیگرند و این دو از جوهر امور مادی طبیعی انتزاع می شوند و واقعیت مادی غیر متغیر یا غیر زمانی و یا متغیر و غیر زمانی و یا زمانی و غیر متغیر تصور ندارد و بالاخره تغییر (حركت) و زمان را نمی توانیم خارج از حقیقت و واقعیت امور مادی و طبیعی بدانیم و به تعبیر صدرالمتألهین یكی از مشخصات هر موجود مادی همان زمانی است كه در آن زمان به وجود آمده و تغییرات پیدا نموده و به تعبیر دانشمندان امروز مغرب زمین هر چیزی را در چهار مختص می توان نشان داد: طول و عرض و عمق و زمان، بنابراین اگر در موجودی اثبات شد كه تغییر ندارد ضمنا معلوم می شود كه زمانی و مادی نیست؛ و چون در ادراكات ثابت شد كه ثابت و پا بر جا هستند و تغییری ندارند، ضمناً زمانی نبودن آنها نیز ثابت می شود.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 141
چنانكه حركت نیز بی ماده، و ماده بی خواص ضروری ماده نخواهد بود.

اگر چنانچه ادراك ما زمانی بود ناچار خواص دیگر ماده را نیز داشت و كسی كه می پندارد ادراك و فكر ما زمانی است، میان عمل فیزیكی كه در مغز مثلاً انجام می گیرد و میان حقیقت ادراك و فكر خلط می نماید (چنانكه دانشمندان مادی پیوسته این خلط و اشتباه را می كنند) .

شما صورت علمی را كه در یك ساعت معین از زمان از راه حواس به دست می آورید یك اثر مادی در سلسله اعصاب یا مغزتان پیدا می شود كه پیش از آن و پس از آن قابل پیدایش نیست ولی حقیقت همان ادراك مقید به آن زمان معین نیست به گواه اینكه همان صورت ادراكی را با حفظ عینیت در زمانهای مختلف می توانید ادراك كنید در حالی كه یك موجود زمانی در دو زمان به یك واقعیت باقی نمی ماند.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است