نظریه این مقاله مبتنی بر واقعی بودن قانون علت و معلول است و شبهاتی كه در
این مورد در قدیم و جدید شده است در مقاله ی 9 كه مخصوص بیان این قانون است دفع
می شود. مطابق نظریه كلی كه در صدر مقاله بیان شد «هر علم حصولی مسبوق به علم
حضوری است» و تا ذهن نمونه ی واقعیت شیئی را نیابد نمی تواند تصوری از آن بسازد
خواه آنكه آن نمونه را در داخل ذات نفس بیابد و یا آنكه از راه حواس خارجی به آن
نائل شود. نمونه علت و معلول را ذهن ابتدا در داخل نفس یافته و از آن تصوری
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 305
ساخته و سپس موارد آن تصور را بسط و گسترش داده است. همچنانكه سابقاً گفته
شد نفس، هم خود را می یابد و هم آثار و افعال خود را از قبیل اندیشه ها و افكار، و
این «یافتن» به طریق حضوری است نه حصولی؛ یعنی نفس با واقعیت خود، عین
واقعیت آنها را می یابد و چون معلولیت عین واقعیت و وجود این آثار است پس ادراك
این آثار عین ادراك معلولیت آنهاست و به عبارت دیگر نفس به علم حضوری هم خود
را می یابد و هم آثار و افعال خود را و این آثار و افعال را متعلق الوجود به خود می یابد و
این نحو درك كردن، عین ادراك معلولیت است. این است خلاصه ی نظریه ی این مقاله و
البته توضیح كامل این بیان احتیاج دارد كه حقیقت قانون علت و معلول آن طور كه
هست از لحاظ فلسفی و برهانی روشن شود و مقاله ی 9 عهده دار همین جهت است.
. طریق پیدایش مفاهیم وجود و عدم و وحدت و كثرت و یك سلسله مفاهیم دیگر
از قبیل علت و معلول و جوهر و عرض كه همه از مفاهیم عمومی هستند، مطابق سبك
این مقاله بیان شد.
عقلیون اروپا پیدایش مفهوم وجود و عدم و وحدت و كثرت را از راه فطری بودن
توجیه می كنند و ما قبلاً بطلان این نظریه را روشن كردیم، ولی حسیون از راه حس
داخلی (وجدان) توجیه می نمایند. جان لاك به نقل مرحوم فروغی می گوید:
«تصور بر دو قسم است: بسیط و مركّب. بسیط به وسیله ی حس (احساس خارجی) یا
فكر (حس داخلی یا وجدان) حاصل می شود. »
تا آنجا كه می گوید:
«تصورهای بسیطی كه از راه فكر حاصل می شود تصور ادراك است و اراده و قدرت
و وجود و وحدت و الم و لذت و مانند اینها. »
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 306
بدیهی است كه قیاس كردن وجود و وحدت به امور نفسانی و وجدانی از قبیل
ادراك و اراده و قدرت و لذت و الم غلط است زیرا تصور ادراك و اراده و. . . از این راه
حاصل می شود كه انسان به حسب وجدان خود یك پدیده ی خاص نفسانی در خود
می یابد به عنوان ادراك، و یك پدیده ی دیگر می یابد به عنوان اراده، و یك پدیده ی دیگر به
عنوان لذت، و همچنین. . . هر یك از این پدیده ها اولاً نفسانی هستند و به امور
غیر نفسانی صادق نیستند و ثانیاً ذهن برای هر یك از آن پدیده ها یك مفهوم خاص
درست كرده كه هر یك از آن مفهومها فقط به یكی از امور نفسانی صادق است و به
سایر امور نفسانی صادق نیست. پر واضح است كه هیچ پدیده ی بالخصوص نیست كه
وجدان انسان آن را به عنوان وجود یا وحدت بیابد و هر كسی بالبداهه می داند كه
مفهوم وجود و وحدت به طوری هستند كه شامل تمام آن پدیده های درونی و تمام
پدیده های بیرونی هستند. علیهذا مفهوم وجود و عدم و وحدت و كثرت را كه از مفاهیم
عمومی هستند نمی توان به مفهوم ادراك و اراده و سایر امور خاص نفسانی قیاس كرد.
. در اواخر این مقاله آنجا كه از «تحلیل تصدیقی» سخن به میان آید، راجع به این
بدیهیات كه «بدیهیات اولیه ی تصدیقیه» اصطلاحاً خوانده می شوند بحث نسبتاً
مفصل تری خواهد شد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 307