در
کتابخانه
بازدید : 680161تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Collapse اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
مقدمه
Collapse مقاله ی پنجم پیدایش كثرت در ادراكات مقاله ی پنجم پیدایش كثرت در ادراكات
Expand مقاله ی ششم ادراكات اعتباری مقاله ی ششم ادراكات اعتباری
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
نظریه این مقاله مبتنی بر واقعی بودن قانون علت و معلول است و شبهاتی كه در این مورد در قدیم و جدید شده است در مقاله ی 9 كه مخصوص بیان این قانون است دفع می شود. مطابق نظریه كلی كه در صدر مقاله بیان شد «هر علم حصولی مسبوق به علم حضوری است» و تا ذهن نمونه ی واقعیت شیئی را نیابد نمی تواند تصوری از آن بسازد خواه آنكه آن نمونه را در داخل ذات نفس بیابد و یا آنكه از راه حواس خارجی به آن نائل شود. نمونه علت و معلول را ذهن ابتدا در داخل نفس یافته و از آن تصوری
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 305
كثرت) و همچنین سایر مفاهیم عامه و خاصه را كه «اعتباری» می باشد تصور می نماید1.

(2). چنانكه در نكته ی 1 مشهود است قوه ی مدركه می تواند از «قضیه» سیر نموده و به «مفرد» برسد؛ همچنین این سیر را می تواند به طور قهقری انجام داده و از «مفرد» به «قضیه» منتهی شود؛ و از همین جهت اندازه ی زیادی از مفردات تصوری ما به حسب اصل، قضیه بوده و مقدار زیادی از قضایا در اصل، مفردات تصوری می باشد.

ساخته و سپس موارد آن تصور را بسط و گسترش داده است. همچنانكه سابقاً گفته شد نفس، هم خود را می یابد و هم آثار و افعال خود را از قبیل اندیشه ها و افكار، و این «یافتن» به طریق حضوری است نه حصولی؛ یعنی نفس با واقعیت خود، عین واقعیت آنها را می یابد و چون معلولیت عین واقعیت و وجود این آثار است پس ادراك این آثار عین ادراك معلولیت آنهاست و به عبارت دیگر نفس به علم حضوری هم خود را می یابد و هم آثار و افعال خود را و این آثار و افعال را متعلق الوجود به خود می یابد و این نحو درك كردن، عین ادراك معلولیت است. این است خلاصه ی نظریه ی این مقاله و البته توضیح كامل این بیان احتیاج دارد كه حقیقت قانون علت و معلول آن طور كه هست از لحاظ فلسفی و برهانی روشن شود و مقاله ی 9 عهده دار همین جهت است.

(1). طریق پیدایش مفاهیم وجود و عدم و وحدت و كثرت و یك سلسله مفاهیم دیگر از قبیل علت و معلول و جوهر و عرض كه همه از مفاهیم عمومی هستند، مطابق سبك این مقاله بیان شد.

عقلیون اروپا پیدایش مفهوم وجود و عدم و وحدت و كثرت را از راه فطری بودن توجیه می كنند و ما قبلاً بطلان این نظریه را روشن كردیم، ولی حسیون از راه حس داخلی (وجدان) توجیه می نمایند. جان لاك به نقل مرحوم فروغی می گوید:

«تصور بر دو قسم است: بسیط و مركّب. بسیط به وسیله ی حس (احساس خارجی) یا فكر (حس داخلی یا وجدان) حاصل می شود. »
تا آنجا كه می گوید:

«تصورهای بسیطی كه از راه فكر حاصل می شود تصور ادراك است و اراده و قدرت و وجود و وحدت و الم و لذت و مانند اینها. »
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 306
3. چنانكه تركیب و تحلیل را به نحوی كه در نكته ی دوم گفته شد در تصورات داریم همچنان در تصدیقات و قضایا نیز داریم.

ما در نخستین بار كه می گفتیم مثلاً سیاهی سیاهی است، سفیدی سیاهی نیست، این امور را پذیرفته و تصدیق كرده بودیم كه:

الف. سلب و ایجاب (نفی و اثبات) هر دو با هم روی یك قضیه نمی آیند و هر دو با هم از روی یك قضیه برداشته نمی شوند (اصل امتناع اجتماع نقیضین و ارتفاع نقیضین) .

ب. هر چیز خودش برای خودش ثابت است.

ج. هیچ چیز خودش از خودش سلب نمی شود.

د. عرض بی موضوع نمی شود.

هـ. معلول بی علت نمی شود.

و همچنین یك سلسله بدیهیات دیگر، و این نكته با بیان آینده روشن تر از این به دست خواهد آمد1.

بدیهی است كه قیاس كردن وجود و وحدت به امور نفسانی و وجدانی از قبیل ادراك و اراده و قدرت و لذت و الم غلط است زیرا تصور ادراك و اراده و. . . از این راه حاصل می شود كه انسان به حسب وجدان خود یك پدیده ی خاص نفسانی در خود می یابد به عنوان ادراك، و یك پدیده ی دیگر می یابد به عنوان اراده، و یك پدیده ی دیگر به عنوان لذت، و همچنین. . . هر یك از این پدیده ها اولاً نفسانی هستند و به امور غیر نفسانی صادق نیستند و ثانیاً ذهن برای هر یك از آن پدیده ها یك مفهوم خاص درست كرده كه هر یك از آن مفهومها فقط به یكی از امور نفسانی صادق است و به سایر امور نفسانی صادق نیست. پر واضح است كه هیچ پدیده ی بالخصوص نیست كه وجدان انسان آن را به عنوان وجود یا وحدت بیابد و هر كسی بالبداهه می داند كه مفهوم وجود و وحدت به طوری هستند كه شامل تمام آن پدیده های درونی و تمام پدیده های بیرونی هستند. علیهذا مفهوم وجود و عدم و وحدت و كثرت را كه از مفاهیم عمومی هستند نمی توان به مفهوم ادراك و اراده و سایر امور خاص نفسانی قیاس كرد.

(1). در اواخر این مقاله آنجا كه از «تحلیل تصدیقی» سخن به میان آید، راجع به این بدیهیات كه «بدیهیات اولیه ی تصدیقیه» اصطلاحاً خوانده می شوند بحث نسبتاً مفصل تری خواهد شد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 307
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است