در
کتابخانه
بازدید : 679961تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Collapse اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
مقدمه
Collapse مقاله ی پنجم پیدایش كثرت در ادراكات مقاله ی پنجم پیدایش كثرت در ادراكات
Expand مقاله ی ششم ادراكات اعتباری مقاله ی ششم ادراكات اعتباری
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
این نظریه مبتنی بر این است كه تصور علیت و معلولیت از راه احساس وارد ذهن شده است. این نظریه متعلق به بعضی از حسیون و جمیع مادیین است. جان لاك به نقل مرحوم فروغی می گوید:

«چون تبدلهایی همواره بر یك سان در احوال چیزها مشاهده می كنیم و چیزهای دیگری را می بینیم كه همواره آن تبدلها را می دهند، پس آن تبدلها را «معلول» و چیزهایی كه این تبدیلها را می كنند «علت» می نامیم و نیز از همین راه تصور آفرینش و زایش و ساخت و تغییر برای ما حاصل می شود. »
اشكال این نظریه واضح است. این نظریه از عدم دقت كافی در تعیین حدود حس پیدا شده است. ما در خارج به وسیله ی حواس خود فنومنها و حوادث را مشاهده می كنیم، تغییرها و تبدیلها را می بینیم و چون زمان را درك می كنیم قهراً مقارنه یا تعاقب این محسوسات را نیز درك می كنیم. اما اینكه بعضی از این حوادث در بعضی دیگر «تأثیر» دارند- كه در گفته ی ژان لاك به كلمه ی «می دهند» و «می كنند» تعبیر شده- قابل احساس نیست. مثلاً ما به وسیله ی حواس خود آتش و فلز (البته از آنها هم مجموعه ای از عوارض را احساس می كنیم نه چیز دیگر) و تماس آتش با فلز و حرارت و افزایش كمّی فلز (انبساط) و مقارنه ی افزایش كمّی و حرارت را درك می كنیم اما اینكه علّیت و تأثیری هم در كار هست به وسیله ی هیچ حسی درك نمی كنیم. آری، چون ما از راه دیگر تصوری از علت و معلول پیش خود داریم و از طرفی هم اذعان داریم كه هر چیزی كه نبود و بود شد علت و مؤثر وجودی می خواهد، با كمك احساس و تجربه می توانیم علتهای خاص برای معلولهای خاص، و روابط علت و معلولی اشیاء را كشف كنیم.

اما سخن در این است كه ابتدائاً اصل تصور علیت و معلولیت كه غیر قابل احساس
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 302
استقلالی نگریسته و تحت نظر قرار بدهد از این روی نسبتهایی را كه به عنوان «رابطه» میان دو مفهوم یافته بود با نظر استقلالی نگریسته و در مورد هر نسبت یك یا

است از كجا عارض ذهن شده است.

این مطلب كه علیت و معلولیت قابل احساس نیست از زمانهای بسیار قدیم مورد توجه اهل نظر بوده است.

ابن سینا در فصل اول از مقاله ی اولی از الهیات شفا در مقام بیان اینكه موضوع فلسفه ی اولی چیست و آیا می توان گفت كه موضوع فلسفه ی اولی «علت علی الاطلاق» است و فلسفه ی اولی از احوال و عوارض آن بحث می كند، می گوید:

«موضوع هر علم و هر فنی باید مفروض و مسلّم گرفته شود و ما اگر بخواهیم علت به طور مطلق را موضوع این فن قرار دهیم باید او را مفروض و مسلّم بگیریم و حال آنكه این فرض و تسلیم وقتی برای ما حاصل می شود كه اقرار و اعتراف داشته باشیم كه هیچ حادثه ای بدون سبب و علت پدید نمی آید و این مسأله از مسائلی است كه در این فلسفه باید تكلیفش روشن شود و اگر كسی گمان كند كه رابطه ی علیت و معلولیت را از راه حس می توان كشف كرد خطاست زیرا حس جز مقارنه و تصاحب دو امر چیزی را به ما نمی فهماند. »
از دانشمندان جدید هم عده ای كه در تعیین حدود حس دقت كرده اند به این حقیقت اعتراف كرده اند. این گروه عده ای دیگر از همان حسیون اند. این گروه چون از طرفی دریافته اند كه احساس قادر نیست علیت و معلولیت اشیاء را دریابد و از طرف دیگر روی فرمول مخصوص خود چیزی را واقعی می دانند كه بتوان آن را از راه حس و تجربه توجیه كرد، واقعیت علیت و معلولیت را مورد تردید قرار داده اند.

هیوم دانشمند حسی معروف انگلیسی سر دسته ی این جماعت است. هیوم به نقل مرحوم فروغی می گوید:

«چون در مقام تحقیق فلسفی برمی آییم می بینیم اعتقاد به رابطه ی علت و معلول ضروری نیست، به این معنی كه چون می بینیم سنگ متحركی به سنگ ساكنی برخورد و سنگ ساكن به حركت آمد برخورد سنگ متحرك را علت حركت سنگ ساكن می خوانیم ولكن این عقیده از روی تجربه برای ما آمده است و پیش از آنكه این تجربه حاصل شود عقل حكم به وجوب این امر یعنی حدوث این معلول از آن
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 303
چند مفهوم استقلالی تهیه می نماید و در ضمن این گردش و كار مفاهیم وجود، عدم، وحدت، كثرت را كه به شكل «نسبت» ادراك نموده بود ابتدائاً با حال اضافه (وجود محمول

علت نمی نماید و هیچ موردی نیست كه اگر تجربه نكرده باشیم رابطه ی علت و معلول را به قاعده ی عقلی دریابیم و تجربه هم فقط معلوم می كند كه فلان امر همیشه دنبال فلان امر دیگر است اما اینكه چرا این دو امر دنبال یكدیگرند معلوم نمی شود. »
ایضا می گوید:

«حكم به رابطه ی علیت نتیجه ی عادتی است كه برای ما حاصل می شود از اینكه همواره امری را همراه امر دیگر می بینیم و این عادت، اعتقاد را به اینكه این دو امر لازم و ملزوم یكدیگرند در ذهن راسخ می سازد. »
پیروان ماتریالیسم دیالكتیك از طرفی نظریه ی حسیون را پیروی می كنند و مدعی هستند تنها تصوری حقیقت است كه انسان از راه حس به آن نائل شده باشد و از طرف دیگر علیت و معلولیت را واقعی می دانند، لهذا با زور هو و جنجال می خواهند اثبات كنند كه علیت و معلولیت محسوس است.

دكتر ارانی در جزوه ی ماتریالیسم دیالكتیك صفحه ی 33 می گوید:

«برای ما قانون علت و معلول یك اصل حقیقی است زیرا تجربه و عمل صحت آن را ثابت می كند. امپریستها (تجربیون) این قانون را حقیقی نمی دانند و ما بین دو قضیه رابطه ی علت و معلول نمی شناسند و می گویند كه فقط ما می دانیم كه یك قضیه بعد از قضیه ی دیگری ظاهر می شود؛ یك دفعه هم ممكن است ظاهر نشود. هزاران دفعه ممكن است آتش دست را بسوزاند ولی ممكن هم هست كه یك دفعه ابتدا دست بسوزد و بعد آتش وجود پیدا كند. جواب ما باز مطابق محك خود این خواهد بود كه چون در تمام قضایا در تمام ادوار عملاً قانون علت و معلول صادق بوده، مطابق خیال آقایان استثنا پیدا نكرده صحیح است. »
در صفحه ی 44 می گوید:

«ما در علم از ابتدای تاریخ تمدن بشر تا امروز میلیونها قضیه ی علت و معلول سراغ داریم و زندگانی روزانه ی ما آن به آن مصادف با قضایای علت و معلولی است. ما چه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 304
از برای موضوع، عدم محمول از برای موضوع، وحدت موضوع و محمول، كثرت موضوع و محمول در قضیه ی سالبه) و پس از آن بی اضافه (وجود، عدم، وحدت،

داعی داریم كه مثالهای متعدد قانون علت و معلول را صحیح ندانیم و به امید اینكه یك روز شاید از توی حباب چراغ یك قارچ سبز خواهد شد و استثنائی به وجود خواهد آمد پشت پا به تكامل علم بزنیم، اما یك ایده آلیست به همین امید نشسته و اگر تیری هم به مغزش فرو رود تیر را علت كشتن نمی داند. »
علاوه بر اینكه این آقایان مسأله ضرورت ترتب معلول بر علت یا امتناع تخلف معلول از علت و مسأله تقدم و تأخر و تقارن زمانی علت و معلول را با این مسأله كه آیا حس و تجربه قادر به درك علیت و معلولیت هست یا نیست، دانسته یا ندانسته با هم خلط كرده اند؛ نفهمیده اند یا نخواسته اند بفهمند كه آنچه ما آن به آن در زندگانی روزانه از راه احساس و تجربه با آن مصادف هستیم مقارنه یا تعاقب حوادث است نه علیت و معلولیت آنها، و آنچه تجربیون را وادار كرده است كه در واقعی بودن قانون علت و معلول تردید كنند دقت زیاد در تعیین حدود حس و تجربه است. تجربیون از طرفی اصالت حس و تجربه را پذیرفته اند و از طرف دیگر نخواسته اند مانند مادیین به گزاف تصورات غیر محسوس را محسوس جلوه دهند، لهذا در حقیقی بودن قانون علت و معلول تردید كرده اند.

حقیقت این است كه اگر واقعاً ما اصالت حسی باشیم و از طرفی هم نخواهیم به گزاف سخنی بگوییم وجهی ندارد كه قانون علت و معلول را واقعی بدانیم.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است