در
کتابخانه
بازدید : 680239تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Collapse اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
خاصیت وحدت: وقتی كه چند چیز از جهت وجود در ذهن یا در خارج، وحدت پذیرفته و یكی شدند «حمل» پدیدار می شود (این اوست- هو هویّت» چنانكه می گوییم «انسان انسان است» ، «درخت سبز است» (1. هر حمل موضوع می خواهد 2. هر حمل محمول می خواهد 3. محمول باید تنها وصف و موضوع دارای ذات بوده باشد 4. اجزای حمل بیشتر از دو تا نمی شود، مسائلی است كه در منطق به ثبوت رسیده) و از همین جا روشن می شود كه حمل با انقسام وحدت

مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 857
منقسم می شود و در نتیجه حمل گاهی بر وحدت مفهومی استوار می شود مانند «انسان انسان است» - و این گونه حمل را «حمل اوّلی» می نامیم- و گاهی بر وحدت وجودی مانند «درخت سبز است» و این گونه حمل را «حمل شایع» می گوییم.

خاصیت كثرت: چنانكه در آغاز مقاله گفته شد، كثرت بدون آحاد تحقق نمی پذیرد و روشن است كه اگر هر واحد از آحاد از آن راه كه كثرت را به وجود می آورد هر یك از واحدهای دیگر را از خود دفع نكرده و از آن جدا نشده دوری نجوید، كثرت پیدا نخواهد شد.

و از این روی باید گفت یكی از خواص كثرت، غیریّت (جز هم بودن) است.

و در نتیجه نیز «هر فعلیتی فعلیتهای دیگر را از خود می راند» .

و نیز از همین جاست كه ذهن ما عدم هر چیز را- چنانكه در مقاله ی 7 گفتیم- از وجود چیزهای دیگر انتزاع می كند؛ می گوییم «انسان درخت نیست» یعنی انسان بودن درخت بودن نیست اگر چه ممكن است ماده ی انسان صورت انسانی را رها كرده و در تكاپوی طبیعی خود روزی جامه ی درختی بپوشد؛ می گوییم «انوشیروان داریوش نبوده» و می گوییم «هر پدیده و هر حادثه كه به وجود آمده از پدیده و حادثه ی دیگری كه به وجود آمده بوده جدا بوده» .

و نتیجه ی دیگری كه از بیان فوق به دست می آید این است كه: «وحدت كثیر محال است» یعنی هر كثیری از آن روی كه كثرت دارد وحدت نخواهد داشت، بلكه اگر وحدت داشته باشد از راه دیگر است.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است