دانشنامه
|
کتابخانه
|
اخبار
|
مقالات
|
پرسش و پاسخ
|
پایان نامه ها
|
مراکز
|
شخصیت ها
|
تقویم
تقویم بنیاد
تقویم علمی فرهنگی شهید مطهری
|
نگارخانه
|
فروشگاه
|
انجمن
|
مسابقات
صفحه اصلی
|
تماس با ما
|
معرفی بنیاد
|
انتشارات صدرا
|
راهنمای پایگاه ها
امکانات
ارسال به دوستان
ارسال اشکال
برگزیدن
چاپ
در
کل پایگاه
مقالات
پرسش و پاسخ
پایان نامه ها
اخبار و اطلاعات
تقویم علمی فرهنگی شهید مطهری
مراکز اسلامی
دانشنامه مطهري
کتابخانه
شخصیت ها
نگارخانه
انجمن
راهنمای پایگاه ها
کتابخانه
نام کتاب : اصول فلسفه و روش رئالیسم
بازدید : 680193
تاریخ درج : 1391/03/21
فهرست مطالب
جستجو
شناسه کتاب
مقدمه
اصول فلسفه و روش رئالیسم
جلد اوّل
مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟
خاتمه مقاله
نكته ی 1
نكته ی 2
نكته 3
مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم)
اینك برخی از شبهات ایده آلیسم:
شبهه ی 1
پاسخ
شبهه ی 2
پاسخ
شبهه ی 3
پاسخ
بر می گردیم به آغاز سخن
نكته ی 1
نكته ی 2
نكته ی 3
مقاله ی سوّم علم و ادراك
تمثیل
برگردیم به سوی مقصد اصلی
خلاصه ی بیان:
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
برهان دیگر
اشكال
نظریّه ی روحی
نظریّه ی مادّی
پاسخ
اشكال
پاسخ
اشكال یا تقریر نظر مادیین
پاسخ
اشكال یا تقریر
پاسخ
اشكال
پاسخ
تتمیم اصل مقصد
نظریه ی حسی
نظریّه ی روحانی
نتیجه
اشكال یا تقریر
پاسخ
مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات)
مقدمه
ارزش معلومات
حقیقت یعنی چه؟
1 آیا حقیقت فی الجمله وجود دارد؟
2 میزان تشخیص حقیقت از خطا چیست؟
3 آیا ممكن است یك چیز هم حقیقت بوده باشد و هم خطا؟
4 آیا حقیقت موقّت است یا دائمی؟
5 آیا حقیقت متحول و متكامل است؟
6 چرا علوم تجربی یقینی نیست؟
چرا فلسفه و ریاضیات یقینی است؟
7 آیا «حقیقت» مطلق است یا نسبی؟
عقاید و آراء
پیدایش سوفیسم در یونان
مكتب شكاكان
عقیده ی قدما
نظریه ی دكارت
نظریه ی حسیون
نظریه ی كانت
نظریه ی هانری برگسون
علم و معلوم (ارزش معلومات)
پرسش
پاسخ
«حقیقت نسبی» به تقریر طرفداران ماتریالیسم دیالكتیك
آیا ماتریالیسم دیالكتیك شكّاك است یا جزمی؟
خلاصه ی نظریه ی مادیین جدید
خرده گیری
اجتماع صحیح و غلط، و حقیقت و خطا
بن بست عجیب یا یك نكته ی مفید و مهم
فلاكت ماتریالیسم به دست دیالكتیك
اكنون چگونگی این خطا را باید بررسی كرد:
اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
مقدمه
مقاله ی پنجم پیدایش كثرت در ادراكات
مقدمه
راه حصول علم
افلاطون
ارسطو
حكمای اسلامی
نظریه های جدید
عقلیون
حسیون
تعیین حدود علم
پیدایش كثرت در علم و ادراك
اشكال و پاسخ
ریشه های نخستین ادراكات و علمهای حصولی
مفاهیم حقیقیه (مهیات) و مفاهیم اعتباریه (غیر مهیات)
به آغاز سخن بر می گردیم
نظریه ی عقلی
نظریه ی حسی
نظریه این مقاله
از راه دیگر (طریق تحلیل)
در قسم اول (تصوری)
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
و اما در قسم 1دوم (تصدیقی)
نظریه ی تعقلی
نظریه تجربی
اشكال 1
پاسخ
اشكال 2
پاسخ
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
مقاله ی ششم ادراكات اعتباری
مقدمه
1 اصل كوشش برای حیات
2 اصل انطباق با محیط
اعتباریات و علوم غیر حقیقیه یا اندیشه های پنداری
ارتباط تولیدی یعنی چه؟
ادراكات حقیقی چگونه ارتباط تولیدی پیدا می كنند؟
چرا ادراكات اعتباری نمی توانند با ادراكات حقیقی ارتباط تولیدی پیدا كنند؟
طریق سیر و سلوك فكری در اعتباریات چیست؟
ریشه اعتباریات و آغاز پیدایش آنها
شاخه های اعتباریات (انقسامات)
قسم اول: اعتباریات قبل الاجتماع
1 وجوب
2 حسن و قبح (خوبی و بدی)
3 انتخاب اخف و اسهل (سبكتر و آسانتر)
4 اصل استخدام و اجتماع
5 اصل متابعت علم
نكاتی چند
نكته ی1
نكته 2
خاتمه این بحث و گفتگوها
قسم دوم: اعتباریات بعد الاجتماع
1 اصل ملك
2 كلام، سخن
3 ریاست و مرئوسیت و لوازم آنها
امر و نهی و جزا و مزد
4 اعتبارات در مورد تساوی طرفین
ارتباط اعتباریات با حقایق مترتبه به آنها یا كیفیت ارتباط علوم مجعوله انسان با خواص واقعی وی
اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
مقدمه
مقاله هفتم واقعیّت و هستی اشیاء
مقدمه
تمایز علوم
موضوع چیست؟
نقطه های اتكاء مسائل علوم یا مبادی تصوریه و تصدیقیه
مبادی فلسفی
اسلوب و روش تفكر در فلسفه
واقعیت و هستی اشیاء
اصالت وجود و واقعیت
نكاتی چند یا نتایجی چند
وحدت وجود
تباین و كثرت وجودات
وحدت در عین كثرت و كثرت در عین وحدت
توضیح
مقاله هشتم ضرورت و امكان
مقدمه
معنای ضرورت و امكان
ضرورت و امكان معقول است نه محسوس
این بحث، علمی است یا فلسفی؟
منشأ ضرورت و امكان
قانون علّیت و معلولیّت
علت، ضرورت دهنده به معلول است (جبر علّی و معلولی)
آیا نیازمندی معلول به علت تنها در حدوث است یا هم در حدوث است و هم در بقا؟
ضرورت بالذات و بالغیر
ضرورت ذاتی فلسفی و ضرورت ذاتی منطقی
توجیه نظام موجودات
«اصالت وجود» و ضرورت و امكان
آیا موجود معدوم می شود؟
ضرورت و امكان
بیان دیگر
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
توضیح و تذكر
نكته ی اول
نكته ی 2
پاسخ
مقدمات افعال اختیاری
آیا این مقدمات اختیاری است یا غیر اختیاری؟
جبر و تفویض از جنبه ی كلامی
«جبر و اختیار» و وجدان
«جبر و اختیار» و اخلاق
«امر بین امرین» از نظر فلسفی و كلامی و اخلاقی
بحثی با مادیین
مقاله ی نهم علّت و معلول
راه ساده
راه دیگر
قانون علیت
احتیاج به علت
1 نظریه ی حسی
2 نظریه ی حدوثی
3 نظریه ی ماهوی
اشكال
پاسخ
اشكال
4 نظریه ی فقر وجودی
پاسخ
اصل سنخیت
دلیل حسی و استقرائی
دلیل عقلی و قیاسی
علتهای چهار گانه
علت فاعلی
اشكال
پاسخ
علت مادی
علت صوری
علت غائی
غایت و شعور و ادراك
غایت و فعل
اتفاق
علت غائی و علت فاعلی
اصل تنظیم كننده
بخت خوب و بد
اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
مقاله ی دهم قوّه و فعل، امكان و فعلیّت
اشكال
پاسخ
حركت چیست؟ هنگام حركت چه چیز انجام یافته و پیدا می شود؟
توسعه ی مفهوم حركت
حركت و تكامل
آزمایش در تكامل جهان
قانون تكاپوی دیالكتیكی طبیعت
مقدمه
قانون تكاپوی دیالكتیكی طبیعت
خرده گیری
توضیح مفهوم حركت عمومی
اكنون ما حركت عمومی را چگونه باید توضیح دهیم؟
كشش (امتداد) در حركت
زمان و حركت
خاتمه ی مقاله
توضیح 1
توضیح 2
نظر فلسفه درباره ی جهش
توضیح 3
توضیح 4
مقاله ی یازدهم قدم و حدوث
تقدّم و تأخّر و معیّت (پیشی و پسی و باهمی)
حدوث و قدم
توسعه ی مفهوم حدوث و قدم
آیا نسبت به مجموعه ی عالم چه می توان گفت؟
مقاله ی دوازدهم وحدت و كثرت
انقسامات وحدت و كثرت
احكام وحدت و كثرت
تقابل و اقسام آن
مقاله ی سیزدهم مهیّت، جوهر، عرض
مهیّت
اقسام مهیّت
جوهر و عرض
آزمایش علمی چه می گوید؟
پاسخ
اقسام جوهر
اقسام عرض
اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
مقدّمه
مقاله ی چهاردهم خدای جهان و جهان
«بحث و گفتگو در خدای جهان، فطری انسان است »
این بحث برای ما صحیح و رواست
جهان آفرینش آفریدگاری دارد
مقدمه
راههای بشر به سوی خدا
راه دل یا راه فطرت
راه حس و علم یا راه طبیعت
1 تشكیلات و نظامات
2 هدایت و راه یابی
حدوث و پیدایش عالم
راه عقل یا راه استدلال و فلسفه
براهین فلسفی در شكلهای مختلف
جهان آفرینش آفریدگاری دارد
تمثیل
تطبیق و توضیح
بیان اول
نتیجه
بیان دوم
نتیجه
توضیح
تنبیه و تذكر
ما خدا را چگونه تصور می كنیم؟
نتیجه
خدا یكی است
اشكال
پاسخ
خدای هستی همه ی كمالات هستی را دارد
اشكال
پاسخ
اشاره
آفرینش جهان
اشكال
پاسخ
خلاصه
كثرت و ترتیب قیاسی اجزای جهان
نتیجه ی این بیان
قضا و قدر
اصولی چند:
معنی قضا و قدر
آیا قضا و قدر قابل تغییر است؟
نتیجه
خیر و شر و سعادت و شقاوت
اشكال
پاسخ
اشكال
پاسخ
پایان جهان
مسائلی كه در این مقاله به ثبوت رسیده است:
پربیینده ترین کتابها
آشنایى با قرآن (1- 9)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
فلسفهء تاریخ (1- 4)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
آشنایى با قرآن (10- 14)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
درسهاى اسفار (4- 6) (مبحث زمان)
شرح مبسوط منظومه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
تازه های کتاب
یادداشتهای استاد مطهری جلد سوم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
یادداشتهای استاد مطهری جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
یادداشتهای استاد مطهری جلد هفتم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
یادداشتهای استاد مطهری جلد ششم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
یادداشتهای استاد مطهری جلد دهم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
زمان و حركت
دیرگاهی بود كه فلاسفه زمان را در حدوث حوادث مادیه دخالت می دادند، می گفتند پیدایش و حدوث هر حادثی به تحقق یك سلسله علل و معدّات و شرایط نیازمند می باشد كه یكی از آنها تحقق یك قطعه ی زمانی است كه موجود مفروض در آن، موجود و مستقر شود زیرا وجود جوهری اگر چه جوهر و ثابت است (قدمای فلاسفه موجودات جوهری جسمانی را ثابت و بی حركت می دانستند و تبدل صورتی را به صورتی با كون و فساد توجیه می كردند نه با حركت جوهری) ولی در تكوّن خود و در زمان وجود، هیچگاه از یك سلسله از حركات عرضی تهی نخواهد بود كه نیاز به زمان نداشته باشد.
و اخیراً صدر المتألّهین از فلاسفه ی اسلام در قرن یازدهم هجری با اثبات «حركت جوهری» به ثبوت رسانید كه گذشته از عوارض جسمانی، خود جوهر جسمانی نیز در جوهریّت نیازمند به زمان می باشد یعنی زمان از هویت اشیاء خارج نیست و تنها ارزش ظرفیت ندارد.
و در این اواخر، بحثهای علمی نیز مانند فلسفه، دخالت زمان (بعد رابع) را در هویت مادیات پذیرفته اند اگر چه از هویت زمان بحث نكرده تنها به وضوح مفهوم آن قناعت ورزیده اند و ممكن است كه این روش گاهی موجب اشتباه گردد و در حقیقت این كار، كار فلسفه است نه علم.
دست انداختن به دامن زمان تنها كار فلاسفه نیست بلكه بشر از نخستین روز، كارهای خود را كه حركتهای گوناگون است با زمان اندازه گیری می كند، به روز، به ماه، به سال كارهای خود را تطبیق می نماید و مبدأ تاریخ نیز می گیرد.
و حركتهای نسبتا كوچك تر را با قطعات كوچك تر شبانه روز مانند «از بامداد تا چاشتگاه» ، «از چاشتگاه تا پسین» ، «از طلوع ستاره ی بامداد تا بامگاه» می سنجد. انسانهای مترقّی كه دارای حضارت و مدنیّت بیشترند با وضع ابزاری به نام «ساعت» كه حركتی منطبق به حركت شبانه روزی دارد، مانند ساعت آبی و ساعت ریگی و ساعت آفتابی و بالأخره ساعت معمولی، امروزه حركتهای كوچك تر را تا آخرین درجه كه حس ما توانایی ضبط آن را دارد اندازه می گیرند؛ و در این بخش، انسانهای ساده نیز آرام نگرفته در میان خودشان حركتهای بسیار كوتاه را با هوش فطری خود با حركتهای دیگری می سنجند. ما نیز فطرتا گاهی همین كار را كرده هر حركت كوچك را اندازه گیری می نماییم: «به قدر یك آب خوردن» ، «اندازه ی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 836
برخاستن و نشستن» ، «اندازه ی چشم به هم زدن» .
از تأمل در اطراف این اندازه گیریها دستگیر می شود كه انسان، با هوش فطری خود از برای تشخیص سرعت و بطوء و دراز و كوتاهی حركات، حركت معیّنی را مقیاس قرار می دهد و چنانكه طول را با واحد طول و سنگینی را با واحد سنگینی و هر چیز مقداری را با واحدهای از جنس وی مانند گرماسنج و هواسنج و فشارسنج و ولتمتر اندازه می گیرد حركت را نیز با واحد حركت می سنجد و این همان «زمان» است جز اینكه حركت شبانه روزی چون پیش ما از سایر حركات روشن تر و آشكارتر است طبعا او را انتخاب می كنیم و از برای سایر حركات مقیاس قرار داده و تقریباً همه ی حركات را با آن می سنجیم و به واسطه ی كثرت تكرّر در حس، در ذهن ما جایگزین شده و مانند این است كه تعین ذاتی از برای این كار پیدا كرده است به حدی كه در تابلوی پندار از برای وی یك وجود مستقل و مهمی بی آغاز و انجام مانند خطی كه این سر و آن سرش در اعماق ازل و ابد فرو رفته باشد تصویر كرده حوادث را به وی نسبت می دهیم تا جایی كه در ستایش و نكوهش وی سخن پردازیها نموده و شعرها می سراییم.
این پندار به اندازه ای در مخیله ی ما جایگزین شده كه حتی بسیاری از متفكرین و كنجكاوان ما وجود واجب الوجود را كه از طوفان تغیر و جار و جنجال حوادث بر كنار است نمی توانند بی زمان تصور كنند و از برای خود زمان كه زاده ی حركت طبیعت است و همچنین از برای عالم طبیعت آغاز زمانی فرض می كنند چنانكه همین گرفتاری را در مورد مكان نیز داریم و ذهن ما از بس با مكان و فضا آشنا شده و از برای هر پدیده ی جسمانی مشهود فضایی فرض كرده ایم برای هر موجودی حتی برای واجب تعالی و برای عالم تجرد، فضایی بیرون از فضای عالم طبیعت فرض می نماییم و یك فیلسوف آزموده با زحمت و رنج می تواند این موضوعات را آنچنانكه شاید و باید تصور كند و بفهمد.
از سخنی كه در چگونگی گرفتن این مقیاس گفتیم فهمیده می شود كه در حقیقت به شماره ی حركات موجوده در جهان، زمان داریم اگر چه ذهن ما با یكی از آنها كه زمان معروف است بیشتر آشنایی دارد. ولی پس از اثبات حركت جوهری در جوهر جهان طبیعت، زمانی با مفهومی تازه كه می تواند جنبه ی تعین داشته و از ادراك هیچ مدركی پنهان نشود روشن می گردد و آن «زمان جوهری» است.
و راستی همان گونه هم هست زیرا هر یك از ماها كه ذهن خود را از همه ی حركات خالی كرده و چشم دل به چهره ی طبیعت باز كند باز معنای امتداد سیلانی را مشاهده خواهد كرد و آن همان زمان جوهری است كه در خود می یابیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 837
از بیان گذشته نتایج زیرین را می شود گرفت:
(1)
. زمان مقدار حركت است یعنی امتدادی كه با گرفتن حركتی با سرعت معین به وجود آید، و به عبارت دیگر زمان تعین حركت است چنانكه جسم تعلیمی تعین جسم طبیعی است.
(2)
. به شماره ی حركات موجوده ی جهان می توانیم زمان فرض نماییم ولی در میان آنها زمان معروف از روی قرار داد تعین پیدا كرده و همچنین زمان جوهری تعین طبعی پیدا كرده است.
(3)
. زمان ساخته ی وجود سیّال جهان بوده و تحقق زمان پیش از پیدایش جهان یا پس از پیدایش آن با اینكه متناقض است، پنداری بیش نیست.
(4)
. چون اجزای مفروضه ی زمان در حقیقت همان اجزای حركت می باشند، از این روی طبعا در میان اجزای آن یك نحو تقدم و تأخری (پسی و پیشی) موجود است كه تغییر پذیر نیست چنانكه در اجزای زمان مفروض معروف مثلاً «امروز» پس از «دیروز» و پیش از «فردا» است و هیچگاه این ترتیب تغیر بردار نیست.
(5)
. یكی از اسباب سنجش سرعت و بطؤ (تندی و كندی) حركات، زمان است.
توضیح این مطلب این است كه اگر مسافت محدودی را مثلاً در حركت مكانی با دو حركت مختلف 1 و 2 و در یك جهت فرض كرده و شروع حركتها را به یك مبدأ زمانی منطبق كنیم حركت 1 مثلاً به منتهای مسافت می رسد در حالی كه حركت 2 هنوز در میان مسافت است و زمان مقیاس (مثلاً یك ساعت) بر آن منطبق و تمام می شود و دوباره مقیاس نامبرده به حركت 2 یك مرتبه ی دیگر منطبق شده و حركت 2 معادل (1 ساعت x2) می شود و در این صورت دو وضع مخصوص پیش می آید:
الف. حركت 1 در یك ساعت مساوی با تمام مسافت است در صورتی كه حركت 2 در یك ساعت معادل مسافت تقسیم بر 2 (نصف مسافت) است.
ب. حركت 1 در تمام مسافت معادل یك ساعت است در صورتی كه حركت 2 در تمام مسافت معادل «1 ساعت x2» (دو ساعت) است و نتیجه ی این تناسب این است كه حركت 1 دو برابر حركت 2 می باشد و در این نتیجه یكی از دو مقیاس (زمان- مسافت) كار می كند و در نتیجه دو حركت 1 و 2 به واسطه ی مقیاس به همدیگر تطبیق شده امتداد یك جزء از حركت 1 معادل امتداد دو جزء از حركت 2 می گردد یعنی حركت 2 انقسام بیشتری پذیرفته و اجزای بیشتری پیدا می كند، و ما كثرت نسبی اجزای حركت را «بطؤ» و قلّت نسبی آنها را «سرعت» می نامیم و البته این سرعت غیر از سرعتی است كه در علوم به معنی مطلق جریان و سیلان حركت استعمال می شود.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 838
و از همین جا می توان نتیجه ی دیگری نیز گرفت و آن این است كه اگر آحاد اجزاء حركتی كه با تقسیم پیدا شده اند انقسام دیگری نیز پذیرفتند نتیجه اش تحقق «حركت در حركت» خواهد بود.
(6)
. زمان، آغاز و فرجام (جزء اول از خودش و جزء آخر از خودش) ندارد زیرا زمان تعین حركت می باشد و حركت اگر جزء اول داشته باشد یا سیال است، پس قابل انقسام و دارای اجزاء خواهد بود، و یا سیال نیست یعنی امكان و فعلیت آمیخته به همدیگر نیست پس خلاف فرض خواهد بود. ولی از برای حركت و زمان، آغاز و فرجام به معنی نقطه ی سكون نسبی یا نقطه ی ثابت خارج از خود، ممكن می باشد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است