در
کتابخانه
بازدید : 680183تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Collapse اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ممكن است به بیان گذشته اعتراض كرده و بگویید كه بیان گذشته با آنچه علوم امروز تشخیص می دهند وفق نمی دهد1زیرا دانشمندان

(1). سخن به اینجا رسید كه میان امكان و فعلیت، به عبارت دیگر میان گذشته و آینده فاصله نیست، تكثر صور تكثر واقعی نیست بلكه وهمی است و آنچه هست با آنچه خواهد بود متصل است و مجموعا یك واحد واقعیت را تشكیل می دهند.

در اینجا ممكن است از نظر علوم طبیعی امروز اشكالی به نظر برسد و آن اینكه اساس این نظریه بر وحدت و اتصال است و در عصر جدید، علوم نظریه ی اتصال را مردود شناخته است.

در مقدمه ی مقاله گفته شد [1]كه از دوره ی یونانیان این مسأله میان حكما مطرح بوده است كه حقیقت جسم چیست؟ و جسم از چه تشكیل می شود؟ آنچه مسلّم است این است كه ما در مقابل خود اجرامی می بینیم كه محسوس و ملموس و دارای ابعاد سه گانه ی طول و عرض و عمق می باشند. آیا این اجرام و اجسام همان طور كه به حس درمی آیند یك واحد واقعیت می باشند یا چنین نیست و آنچه واقعیت دارد با آنچه به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 748
امروزه به ثبوت رسانیده اند كه ساختمان اجسام متصل واحد نیست و هر جسمی مركب از یك دسته اجزای كوچك و ریز است كه قابل تبدیل به انرژی می باشند و در حقیقت هر جزء مادی از تراكم یك توده ی انبوهی از انرژی به وجود آمده و خود انرژی نیز ساختمان دانه دانه كه هر دانه ای «كوانتوم» نامیده می شود دارد.

حس درمی آید متفاوت است؟ در این موضوع سه نظریه ی اصلی و اساسی وجود داشته است:

الف. نظریه ای كه از دوره ی ارسطو به بعد اكثریت قریب به اتفاق فلاسفه تا عصر جدید آن را پذیرفته اند و در اصطلاح فلاسفه ی اسلامی به عنوان نظریه ی «جمهور حكما» معروف است. طبق این نظریه اجسام و اجرامی كه محسوس می باشند از قبیل آب و هوا و آتش هر كدام یك واحد واقعیت است دارای ابعاد طول و عرض و عمق همچنانكه در حس می آیند.

ب. نظریه ی ذیمقراطیس. طبق این نظریه اجسام و اجرام محسوس تشكّل یافته اند از مجموعه ای از ذرّات بسیار ریز غیر محسوس و غیر قابل شكستن (ذرات صغار صلبه) . به عقیده ی ذیمقراطیس هر جسمی كه به وسیله ی شكستن یا بریدن و غیره دو تا می شود در واقع به این صورت است كه ذراتی كه در كنار هم قرار داشتند از یكدیگر دور می شوند ولی طبق نظریه ی جمهور حكما وقتی كه جسمی را دو قسمت می كنیم واقعاً یك واحد واقعی را تبدیل به دو واحد می كنیم [2]. و نیز طبق نظریه ی ذیمقراطیس خود ذرات تشكیل دهنده ی اجسام محسوس، نشكن و غیر قابل تقسیم می باشند یعنی منقسم شدن و دو پاره شدن آنها محال است بر خلاف نظریه ی دیگران كه واحد جسم هر اندازه ریز و كوچك باشد خاصیت قابلیّت انقسام از او سلب نمی شود. بنابر نظریه ی ذیمقراطیس هر یك از ذرّات تشكیل دهنده ی جسم، خود دارای طول و عرض و عمق است و وحدت اتصالی دارد و در حقیقت جسم واقعی- یعنی واحد جسم- همان ذرات می باشند و اجسام محسوسه هر كدام مجموعه ای از عده ای از اجسام كوچكتر می باشند و در حقیقت ذیمقراطیس از نظر فلسفی- یعنی از آن نظر كه مربوط است به
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 749
و از سوی دیگر ما جز مادّه و انرژی و با تعبیر صحیح تر جز انرژی در جهان طبیعت چیزی نداریم و از این روی «اتصال و پیوستگی» یك مفهوم پنداری بیش نیست.

حقیقت جسم- با دیگران اختلافی ندارد و با آنها هماهنگ است كه حقیقت جسم عبارت است از جوهر قابل ابعاد سه گانه؛ اختلافش با سایر حكما درباره ی حقیقت جسم نیست، درباره ی مصداق آن حقیقت است یعنی از نظر علمی و حسّی است كه آیا اجسام محسوس هر كدام یك واحد جسم واقعی می باشند یا هر كدام مجموعه ای از واحدهای جسم می باشند؟ اختلاف نظر دیگرش در قابلیّت انقسام ذرات بوده است كه به عقیده ی او ذرات غیر قابل انقسام می باشند و به عقیده ی سایر فلاسفه واحد جسم هر اندازه كوچك باشد قابلیت انقسام آن همچنان محفوظ است. این اختلاف نظر البته فلسفی است نه علمی.

ج. متكلمین اسلامی نظریه ی سومی دارند. به عقیده ی این گروه هر جسمی از ذرّاتی تشكیل شده كه فاقد بعد و كشش و امتدادند. متكلمین این ذرّات را «جوهر فرد» یا «جزء لا یتجزّی» می نامند. به عقیده ی متكلمین اجرام و اجسام محسوس آنچنانكه احساس می شوند واقعیت ندارند؛ آنچه واقعیت دارد ذرات تشكیل دهنده ی اجسام است و آن ذرات، واجد هیچ گونه بعدی نمی باشند، نه طول و نه عرض و نه عمق. تفاوت نظر متكلمین با نظر ذیمقراطیس در این است كه طبق نظر ذیمقراطیس ذرات تشكیل دهنده ی جسم خود دارای طول و عرض و عمق می باشند یعنی هر ذره ای خود مصداق جوهر قابل ابعاد سه گانه است ولی طبق نظر متكلمین ذرات هیچ گونه امتداد طولی و عرضی و عمقی ندارند و مصداق تعریف جسم نمی باشند، بلكه اساساً جسم به معنی جوهر قابل ابعاد سه گانه مصداق واقعی خارجی ندارد، مجموعه ای از «جوهرهای فرد» یعنی ذرّات عاری از بعد كه با هم جمع شوند خاصیت طول و عرض و عمق پدید می آورند. پس طول و عرض و عمق خاصیّت مجموعه است و مجموعه چنانكه می دانیم وجودی غیر از وجود اجزاء ندارد مگر اعتبارا و انتزاعا. خاصیت چنین مجموعه ای این است كه طول و عرض و عمق پدید آید.

اینكه چگونه ممكن است از یك عده جوهر فرد كه هیچ گونه بعدی ندارند مجموعه ای پدید آید دارای ابعاد، مطلبی است كه حكما به عنوان ایراد بر نظریه ی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 750

[1] [قرار بوده این مطلب در مقدمه ی مقاله ذكر شود ولی از مقدمه فقط چند سطر نگارش یافته كه در پایان مقاله آورده شده است. ]
[2] در اینجا دو مطلب است: یكی اینكه جسم از نظر صورت جسمیه یك واحد است و تبدیل به دو واحد می شود. دیگر از نظر صورت نوعیه است كه ملاك شخصیت هر جسم به شمار می رود. در مورد ذی حیات ها قطعا مطلب چنین است، اما غیر ذی حیات ها چطور؟
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است