در
کتابخانه
بازدید : 680076تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Collapse اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
مقدمه
Expand مقاله هفتم واقعیّت و هستی اشیاءمقاله هفتم واقعیّت و هستی اشیاء
Collapse مقاله هشتم ضرورت و امكان مقاله هشتم ضرورت و امكان
Expand مقاله ی نهم علّت و معلول مقاله ی نهم علّت و معلول
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
از آنچه قبلاً در ضمن بیان منشأ ضرورت و امكان گفتیم و از آنچه در ضمن بیان
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 547
قانون جبر علّی و معلولی گفتیم تا اندازه ای معنای ضرورت بالذات و بالغیر روشن شد ولی برای مزید توضیح لازم است اقسام ضرورت و امكان و امتناع را به حسب آنچه عقل اعتبار كرده است و مطابق آخرین تحقیقاتی كه در این زمینه شده بیان كنیم:

هر یك از این مواد سه گانه ی عقلی به حسب فرض ابتدائی یا بالذات است یا بالغیر. ضرورت بالذات یعنی اینكه موجودی بدون استناد به هیچ علتی موجود بوده و قائم بالذات باشد و عدم بر ذات او محال باشد. چنین موجودی را ما «واجب الوجود» می خوانیم.

ضرورت بالغیر یعنی اینكه موجودی در وجودش مستند به غیر باشد و از ناحیه ی آن غیر كه علت وجود اوست وجود و ضرورت وجود كسب كرده باشد.

امتناع بالذات یعنی اینكه چیزی بالذات وجود بر او محال باشد مثل اجتماع نقیضین و صدفه و طفره و غیره.

امتناع بالغیر یعنی اینكه چیزی بالذات وجود بر او محال نیست بلكه اگر علت وجود دهنده ای در كار باشد موجود خواهد شد لكن چون علتش موجود نیست آن نیز قهراً و جبرا موجود نیست؛ پس به واسطه ی نبودن علت، آن چیز امتناع وجود پیدا كرده و چون این امتناع از ناحیه ی عدم علت است آن را «امتناع بالغیر» می خوانیم.

امكان ذاتی عبارت است از اینكه شئ به حسب ذات نه ضرورت وجود داشته باشد و نه امتناع وجود، بلكه به حسب ذات هم قابل موجود شدن است و هم قابل معدوم شدن، مثل همه ی اموری كه در این جهان پدید می آیند و از بین می روند. امكان ذاتی با ضرورت بالغیر و امتناع بالغیر منافات ندارد زیرا اشكالی ندارد كه شئ به حسب ذات، لا اقتضا باشد یعنی نه ضرورت وجود داشته باشد و نه امتناع وجود لكن به حسب اقتضای غیر، ضرورت یا امتناع پیدا كند و چون علت، ضرورت دهنده به معلول است هر ممكن بالذاتی در حال وجود، ضرورت بالغیر دارد و در صورت عدم، امتناع بالغیر.

و اما امكان بالغیر معنا ندارد؛ یعنی معقول نیست كه امكان از ناحیه ی غیر برای شئ حاصل شود زیرا آن شئ به حسب ذات یا ممكن است یا واجب یا ممتنع، اگر ممكن است پس به حسب ذات واجد امكان است و معنا ندارد كه از ناحیه ی غیر به او امكان برسد و اگر واجب یا ممتنع است لازم می آید كه واجب بالذات و ممتنع بالذات
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 548
به واسطه ی یك امر خارجی حالتی پیدا كند كه هم بر او عدم جایز باشد و هم وجود و البته این جهت با وجوب ذاتی و امتناع ذاتی منافی است. پس امكان بالغیر معنا ندارد و از اقسام شش گانه ی فرضی ابتدائی ما پنج قسم معقول و یك قسم غیر معقول است.

از بیان فوق معلوم شد كه هر معلولی وجوب و ضرورت بالغیر دارد و اگر فرضا نظام موجودات از سلسله ی علل و معلولات غیر متناهی تألیف یافته باشد تمام نظام موجودات از وجوبات بالغیر تشكیل شده (نه وجوب بالذات) .

یكی از موارد تناقض گویی مادیین همین جاست یعنی از طرفی خود را به نظام علّی و معلولی معتقد نشان می دهند و از طرف دیگر جبر علّی و معلولی را دلیل بر نفی مبدأ كل و صانع كل می گیرند و ادعا می كنند كه چون پیدایش موجودات بر طبق نظام علّی و معلولی، جبری و خلاف ناپذیر است فرض وجود مبدأ كل و صانع كل معنا ندارد زیرا وجود هر موجودی به طور وجوب و جبر و ضرورت است و هر موجودی در مرتبه ی خود واجب الوجودی است پس فرض واجب الوجودی كه خالق كل موجودات باشد چه لزومی دارد؟ ! ولی حقیقت این است كه جبر علّی و معلولی یكی از مقدمات قطعی است كه ما را به وجود علة العلل و واجب الوجود بالذات كه همه ی وجوبات بالغیر و وجودات بالغیر منتهی به او و قائم به ذات اوست رهبری می كند و مادیین نعل وارونه می زنند زیرا اساس مادیت و انكار مبدأ كل روی بنای صدفه و نفی نظام علّی و معلولی است نه روی اثبات آن، لكن مادیین چون چاره ای از قبول قانون علیت و معلولیت نمی بینند فهمیده یا نفهمیده بین «جبر غیری» و «جبر ذاتی» اشتباه می كنند.

به هر حال این نكته را برای فهمیدن بعضی قسمتها كه در خود مقاله خواهد آمد نباید از نظر دور داشت.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است