در
کتابخانه
بازدید : 679575تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Collapse اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
مقدمه
Collapse مقاله هفتم واقعیّت و هستی اشیاءمقاله هفتم واقعیّت و هستی اشیاء
Expand مقاله هشتم ضرورت و امكان مقاله هشتم ضرورت و امكان
Expand مقاله ی نهم علّت و معلول مقاله ی نهم علّت و معلول
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
موضوع هر علمی عبارت است از آن چیزی كه در آن علم از احوال و عوارض او گفتگو می شود و قضایای مربوط به او حل می شود. تدبر و تدقیق در مسائل هر علمی و تجزیه ی مسائل آن روشن می كند كه همه ی آن مسائل بیان احكام و آثار و عوارض و حالات یك شئ بخصوص است و همان شئ بخصوص است كه همه ی آن مسائل را به صورت افراد یك خانواده درآورده است و ما آن را موضوع آن علم می نامیم.

در اینجا یك سؤال مهم برای منطقیین و فلاسفه پیش آمده است و آن اینكه نظر به اینكه موضوعات علوم متباین من جمیع الجهات نیستند بلكه- چنانكه قبلاً اشاره كردیم- قرابتهایی بین موضوعات علوم برقرار است و همان قرابتها منشأ خویشاوندی فامیلی و نژادی علوم است مثل اینكه بین «كمّ منفصل» كه موضوع علم حساب شمرده شده و «كمّ متصل» كه موضوع علم هندسه شمرده شده قرابت جنسی است یعنی هر دو از جنس كمیت هستند، و از طرف دیگر آنچه موضوع یك علم نامیده می شود همواره دارای انواع و اقسامی است و هر نوع و قسمی اختصاص دارد به یك سلسله احكام و عوارض و حالات، مثل اینكه موضوع هندسه كه «كمّ متصل» شناخته می شود منقسم می شود به خط و سطح و حجم و هر یك از آنها احوال و عوارض مخصوص به خود دارد، و از طرفی هم كلمه ی «عوارض و احكام» كلمه ی كشداری است و آنچه از عوارض نوع و قسم یك شئ محسوب می شود از عوارض خود آن شئ نیز محسوب می شود و در این صورت یا باید جمیع علوم را علم واحد بدانیم یعنی مسائل مختلف جمیع علوم را به منزله ی افراد یك خانواده و همه را مستقیماً منشعب از یك اصل بدانیم و اختلافات خانوادگی و فامیلی و نژادی را منكر شویم و اختلاف هر علمی را با علم دیگر یك امر قراردادی و وضعی بدانیم و یا آنكه به هر اندازه كه موضوعات، انواع و اقسام پیدا می كنند علوم را متكثر و مختلف بدانیم مثلاً هندسه را مجموعه ای از سه علم (علم الخط و علم السطح و علم الحجم) بدانیم بلكه نظر به اینكه ممكن است هر یك از این سه نیز انقساماتی پیدا كنند مثل انقسام خط به مستقیم و منحنی، انقسامات جزئی تری برای آن علم قائل شویم. علاوه بر اینكه موضوعات علوم متباینات من جمیع الجهات نیستند و بین آنها وجه مشترك هایی در كار است، احیانا می بینیم كه
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 472
موضوع یك علم عیناً جامع مشترك موضوع علم دیگر با یك رشته اشیاء دیگر است مثل آنكه موضوع علم النبات جامع مشترك موضوع علم الحیوان و یك عده از اشیاء است و همین طور. . .

منطقیین و فلاسفه به این سؤال پاسخ داده اند. حاصل آنچه در مقام پاسخ به این سؤال بیان شده این است كه عوارض و احكامی كه به یك شئ نسبت داده می شود بر دو قسم است: عوارض اولیه یا عوارض ذاتیه، و عوارض ثانویه یا عوارض غریبه؛ و در مقام تمیز عوارض ذاتیه از عوارض غریبه تحقیقات نیكو و ارجمندی به عمل آمده و آن كس كه از همه بیشتر و بهتر این مطلب را تحقیق كرده ابن سینا در كتب منطقیه ی خویش و بالخصوص منطق الشفا است هر چند متأخرین نكات لازمی را كه وی یافته است درك نكرده اند و به راههای دیگر رفته اند و همین جهت موجب اضطراب و اختلاف آراء زیادی در آن مسأله شده تا آنجا كه از طرف برخی از غیر منطقیین عقاید عجیب و گزافه مانندی در این زمینه اظهار شده است.

چنانكه معلوم شد در مسأله ی تمایز و تشابه علوم و طبقه بندی آنها نكته ی حساسی كه از نظر منطقی هست همانا تمیز و تشخیص عوارض ذاتیه از عوارض غریبه است و تمیز و تشخیص این جهت احتیاج به مقدمات منطقی زیادی دارد كه از عهده ی این مقدمه و این مقاله خارج است و طالبین باید به كتب منطقیه و بالاخص كتب ابن سینا مراجعه كنند.

توضیح یك نكته لازم است و آن اینكه نظر به اینكه عوارض ذاتیه ی هر موضوعی همواره به نحوی است كه ذهن یا مستقیماً و بلاواسطه رابطه ی آن را با موضوع درك می كند یعنی احتیاج به دخالت حدّ وسط و اقامه ی برهان ندارد و یا اینكه با مداخله ی حد وسط رابطه ی وی با موضوع روشن می شود قهراً رابطه ی بین هر موضوعی و عوارض ذاتیه ی وی باید واقعی و نفس الامری باشد (نه اعتباری) و قهراً باید آن موضوع كلی باشد (نه جزئی) و بناءا علی هذا علوم اعتباریه كه رابطه ی بین موضوعات و محمولات در آن علوم وضعی و قراردادی است نه واقعی و نفس الامری مانند حقوق و فقه و اصول و صرف و نحو و همچنین علومی كه یك سلسله قضایای شخصیه مسائل آنها را تشكیل می دهد مانند لغت و تاریخ و جغرافیا از محل كلام منطقیین خارج است زیرا آنچه در مورد تمایز و تشابه و طبقات علوم گفته می شود اولاً در مورد علوم حقیقی است كه رابطه ی واقعی و نفس الامری امور را بیان می كند (نه علوم اعتباری) و ثانیاً در مورد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 473
كلیات است كه برای ذهن قابل استدلال و استنتاج است نه جزئیات كه به قول منطقیین «نه كاسب اند و نه مكتسب» و بالاخره در مورد علومی است كه «برهان» به معنای صحیح منطقی در آن علوم جاری است مانند تمام علوم عقلی محض و علوم آزمایشی.

در علوم تجربی و آزمایشی هر چند مستقیماً برهان جاری نیست ولی مطابق آنچه در مقاله ی 5 تحقیق شد آن سلسله علوم، قطعی بودن و كلی بودن و قانون عمومی بودن خود را مدیون یك سلسله براهین عقلانی می باشد كه به طور ضمنی مورد استناد آن علوم است.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است