در
کتابخانه
بازدید : 679927تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Expand <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Collapse اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
مقدمه
Collapse مقاله ی پنجم پیدایش كثرت در ادراكات مقاله ی پنجم پیدایش كثرت در ادراكات
Expand مقاله ی ششم ادراكات اعتباری مقاله ی ششم ادراكات اعتباری
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
وصف مزبور (تغییر) مخصوص به یك سلسله ی ویژه ای از معلومات و ادراكات است كه مطابق خارجی آنها اجزاء اجتماعی است كه خودمان به وجود می آوریم و ناچار با تغییراتی كه خودمان در اجزاء و شرایط اجتماع ایجادی خودمان می دهیم ادراكات ویژه ی آنها تغییر می پذیرند.

اما یك سلسله ادراكاتی كه مطابق آنها خارج از ظرف اجتماع می باشد و با فرض وجود و عدم انسان مجتمع یا هر جانور زنده ی اجتماعی به وصف تحقق و وجود موصوفند یعنی بود و نبود حیوان مدرك در واقعیت آنها مؤثر نمی باشد آنها با اختلاف محیط زندگی و تربیت و تلقین اختلاف پیدا نمی كنند.

توضیح كامل این مطلب به بیان مبسوط تری نیازمند است كه در مواد علوم و ادراكات از طریقه ی دیگر و راه تازه تری به جستجو و بررسی پرداخته و علوم و ادراكات حقیقی و اعتباری را مورد بحث و كنجكاوی قرار داده و كیفیت مطابقت آنها را با خارج خود و خواص دیگرشان را روشن سازیم و از این روی ناچاریم در همین جا این مقاله را خاتمه داده و مقاله ی دیگری را آغاز كنیم.

مسائلی كه این مقاله به ثبوت آنها پرداخته به شرح زیر است:

(1). هر علم حصولی در مورد خود یك علم حضوری دارد.

(2). ما به نفس خود و قوا و افعال ادراكی خود و همچنین به نحوی به محسوسات اوّلی خود علم حضوری داریم و هر علم حصولی از این علوم حضوریه سرچشمه می گیرد.

(3). علوم و ادراكات منقسم می شوند به تصورات و تصدیقات، و تصورات منقسم می شوند به دو قسم: مهیّات و اعتباریّات.

(4). در مورد مهیات، كنه معلوم بر ما معلوم است.

(5). مفاهیم اعتباریه پس از مهیات، معلومند.

(6). مفاهیم اعتباریه را ابتداً با «نسبت» و پس از آن با «معنای مستقل» به دست می آوریم و در همه حال حكایت آنها از خارج بالعرض می باشد.

(7). مقدار زیادی از تصورات به حسب حقیقت، قضیه هستند و بالعكس.

(8). انقسام به سوی حقیقت و اعتبار چنانكه در تصور هست در تصدیق نیز هست.

(9). مفاهیم، كثرت و انقسام دیگری از راه بساطت و تركّب دارند.

10. مهیات را به وسیله ی تحدید منطقی باید شناخت.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 368
11. علوم و ادراكات، كثرتی دیگر به واسطه ی انقسام به بدیهی و نظری دارند.

12. هر معلوم تصدیقی فرض كنیم یا خود بدیهی است یا منتهی به بدیهی.

13. هر معلوم نظری به واسطه ی تألیف بدیهیات یا نظریات منتهی به بدیهیات یا مختلط پیدا می شود.

14. فرق میان بدیهی و فرضیه.

15. احتیاج نظری به بدیهی غیر از سنخ احتیاج هر قضیه به حكم نقیضین می باشد و حكم نقیضین محتاج الیه همه ی معلومات است.

16. چنانكه مواد تصدیقات منتجه در نتیجه مؤثرند همچنین هیئت مقدمات.

17. هیئت نیز مثل ماده به بدیهی و نظری منقسم است.

18. نسبت میان «معلوم خارجی» و میان «صورت علمی» نسبت زایش نیست.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 369
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است