حقیقی بودن و مطابق با واقع بودن ادراكات انسان (فی الجمله) بدیهی است؛
یعنی اینكه «همه ی معلومات بشر- علی رغم ادعای ایده آلیستها- صد در صد خطا و
موهوم نیست» بر همه كس در نهایت وضوح هویداست و احتیاج به استدلال ندارد
بلكه استدلال بر این مطلب محال و غیر ممكن است.
یك سلسله حقایق مسلّمه یا بدیهیّات- كه در مقاله ی 2 آنها را «فطریّات» نامیدیم-
در ذهن هر كسی حتی خود سوفسطائیان موجود است و خود آنها نیز در حاقّ ذهن به
آنها اعتراف دارند. سوفسطائی واقعی- یعنی كسی كه نسبت به همه چیز مردد یا منكر
باشد- یافت نمی شود.
سوفسطائیان و ایده آلیستها وقوع خطا را از حس و عقل دلیل بر مدعای خود
قرار داده اند و ما در جواب شبهه ی 2 از مقاله ی 2 گفتیم كه خود همین پی بردن به خطا
دلیل بر این است كه یك سلسله حقایق مسلّمه در نزد ما هست كه آنها را معیار و مقیاس
قرار داده ایم و از روی آنها به خطاهایی پی برده ایم و الاّ پی بردن به خطا معنی نداشت
زیرا با یك غلط نمی توان غلط دیگری را تصحیح كرد.
غرض از این بیان تنبیه و توجه دادن هر كس است به فطریات خود نه استدلال و
اقامه ی برهان بر مدعا، زیرا همچنانكه دانشمندان گفته اند اگر كسی منكر جمیع اصول و
حقایق مسلّمه بشود (البته به زبان) استدلال و اقامه ی برهان برای محكوم كردن او بی
فایده است زیرا هر استدلالی متكی به مقدماتی خواهد بود و آن مقدمات یا خود بی نیاز
از استدلال اند یا آنكه بالاخره متكی به اصول و مقدماتی خواهند بود كه بی نیاز از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 161
استدلال باشند و اگر طرف به هیچ اصلی اذعان نداشته باشد و برای هر مقدمه دلیل
بخواهد، تا بی نهایت پیش خواهد رفت و قهراً حصول نتیجه غیر میسر خواهد بود.
یكی از مادیین در مقام رد سفسطه ی ایده آلیستها، برای اثبات وجود عالم خارج، به
فرضیه ی لاپلاس و اینكه زمین از خورشید جدا شده و سالها در حال التهاب بوده و پس
از میلیونها سال موجودات زنده و از آن جمله انسانها و از آن جمله شخص
ایده آلیست كه همه چیز را ذهنی می داند [پدید آمده اند] متمسك شده و این را
استدلال قاطعی در رد سفسطه ی ایده آلیستها پنداشته است.
واضح است كه این گونه استدلالات در رد كسی كه خورشید و زمین و انسانهای
روی زمین و بالاخره همه ی جهان را صور ذهنی و بی واقعیت می داند و اساساً علم و
فلسفه را بی معنی می شمارد چقدر بیهوده است.
در متن این مقاله كه كیفیت وقوع خطا بررسی شده منظور اقامه ی دلیل بر رد
مدعای سوفسطائیان نیست بلكه منظور جواب شبهه ای است (شبهه ی 2 از شبهات
مقاله ی 2) كه در باب كاشفیت علم و خطای قوای ادراكی ایراد نموده اند.
در متن این مقاله بررسی شده كه هیچ علمی بی مكشوف نیست و هیچگاه قوای
ادراك كننده در كار خود اشتباه نمی كنند، منشأ وقوع خطاها و اشتباهات چیز دیگری
است كه شرح داده شده است.