در
کتابخانه
بازدید : 680458تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
مقدمه
Collapse <span class="HFormat">اصول فلسفه و روش رئالیسم</span> جلد اوّل اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اوّل
Expand مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟ مقاله ی اوّل فلسفه چیست؟
Expand مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم) مقاله ی دوم فلسفه و سفسطه (رئالیسم و ایده آلیسم)
Collapse مقاله ی سوّم علم و ادراك مقاله ی سوّم علم و ادراك
Expand مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات) مقاله ی چهارم علم و معلوم (ارزش معلومات)
Expand اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم اصول فلسفه وروش رئالیسم جلد دوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد سوم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد چهارم
Expand اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد پنجم
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
فرض كنید قطعه عكسی را به درازای 12 سانتیمتر و پهنای 8 سانتیمتر در دستتان گرفته و به تماشای وی كه مشتمل به یك منظره و بساط یك خانواده ی چند تنی است پرداخته اید.

مرتبه ی حس عبارت است از آن صوری از اشیاء كه در حال مواجهه و مقابله و ارتباط مستقیم ذهن با خارج با به كار افتادن یكی از حواس پنجگانه (یا بیشتر) در ذهن منعكس می شود؛ مثلاً وقتی كه انسان چشمها را باز نموده و منظره ای را كه در برابرش موجود است تماشا می كند تصویری از آن منظره در ذهنش پیدا می شود و آن تصویر همان حالت خاصی است كه انسان حضوراً و وجداناً در خود مشاهده می كند و آن را «دیدن» می نامیم، یا آنكه در حالی كه كسی صحبت می كند و صدای وی به گوشش می رسد حالت دیگری را در خود مشاهده می نماید كه آن را «شنیدن» می نامیم، و. . .

مرتبه ی خیال: ادراك حسی پس از آنكه از بین رفت اثری از خود در ذهن باقی می گذارد و یا به تعبیر قدما پس از پیدایش صورت حسی در حاسّه، صورت دیگری در قوه ی دیگری كه آن را «خیال» یا «حافظه» می نامیم پیدا می شود و پس از آنكه صورت حسی محو شد آن صورت خیالی باقی می ماند و هر وقت انسان بخواهد، آن صورت را احضار می نماید و به اصطلاح به این وسیله آن شئ خارجی را تصور می كند.

صورت خیالیه شبیه صورت محسوسه است با این فرق:

اولاً غالباً و در حال عادی وضوح و روشنی آن را ندارد.

ثانیاً صورت محسوسه همیشه با وضع خاص (نسبت مخصوص با اجزاء مجاور) و جهت خاص (در طرف راست یا چپ یا پیش رو یا پشت سر و غیره) و مكان خاص احساس می شود؛ مثلاً انسان هر وقت چیزی را می بیند او را در جای معیّن و در جهت معیّن و در محیط معیّن مشاهده می كند اما اگر بخواهد همان شئ را كه بارها با اوضاع
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 113
دریاچه ای است كه آب زلال وی مانند نقره ی خام روی هم چیده شده و با امواج چین چین خود اهتراز پر نشاط هوا و وزش نرم نسیم را حكایت می كند. پهلوی این دریاچه چمنی نغز با درختانی سرسبز كه جسته جسته در گوشه و كنار مرغزار خود نمایی كرده و با جامه های زیبای خود در رهگذر نسیم بهاری می یازند و می نازند و می نوشند و می پاشند. نمای افقی این منظره كه در حدود پانزده كیلومتر

و جهات مختلف و در جاهای مختلف دیده تخیل كند می تواند آن را تنها پیش نظر خود مجسم نماید بدون آنكه آن را در وضع و جهت و مكان خاص ملاحظه نماید.

ثالثاً در ادراكات حسی تماس و ارتباط قوای حاسه با خارج شرط است، در صورتی كه آن ارتباط از بین برود خود به خود ادراك حسی نیز از بین می رود؛ اما ادراكات خیالی ذهن احتیاجی به خارج ندارد و لهذا ادراكات حسی، خارج از اختیار شخص ادراك كننده است؛ مثلاً انسان عادتاً نمی تواند چهره ی كسی را كه حاضر نیست ببیند یا آوازش را بشنود یا بوی گلی را كه موجود نیست استشمام نماید اما همه ی اینها را با میل و اراده ی خود هر گاه بخواهد می تواند با استمداد از قوه ی خیال تصور نماید.

مرتبه ی تعقل ادراك خیالی چنانكه دانستیم «جزئی» است یعنی بر بیش از یك فرد قابل انطباق نیست لكن ذهن انسان پس از ادراك چند صورت جزئی قادر است یك معنای كلی بسازد كه قابل انطباق بر افراد كثیره باشد، به این ترتیب كه پس از آنكه چند فرد را ادراك نمود، علاوه بر صفات اختصاصی هر یك از افراد به پاره ای از صفات مشتركه نائل می شود یعنی یك معنی را كه در یك فرد دیده، دو مرتبه متوجه می شود كه عین همین معنی در فرد دوم نیز هست و همچنین در سوم و چهارم و. . . ؛ این مكرّر دیدن یك معنی در افراد مختلف، ذهن را مستعد می كند كه از همان معنی یك صورت كلی بسازد كه بر افراد نا محدودی قابل انطباق باشد. این نحوه از تصور را «تعقل» یا «تصور كلی» می نامند.

این سه نحوه ادراك بالوجدان برای انسان وجود دارد و هر كس با علم حضوری آنها را در خود می یابد.

فلاسفه ی اسلامی قبل از صدر المتألّهین به پیروی از فلاسفه ی یونان تنها قوه ی عاقله را كه مدرك كلیات است مجرد از ماده می دانستند، براهینی كه برای تجرد نفس اقامه می كردند در اطراف قوه ی عاقله دور می زد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 114
می باشد منتهی به كوهستانی است كه قله های وی مانند دندانه های شانه صف كشیده و منظره را مانند یك تابلو نقاشی كه در كنار كودكی قرار گیرد در دامنه ی خود گسترده و قله های سر بلند وی پشت سر هم صف كشیده و سر گرم تماشا می باشند.

در یك گوشه ی این چمن بساطی پهن شده و مردی كه سیمای وی تقریباً چهل سال را نشان می دهد با بچگانی چند كه قرائن مهر و عطوفت شهادت می دهد كه فرزندان خودش می باشند نشسته و طبقی از سیب در برابر دارند.

در این حلقه كه تشكیل یافته یكی سرگرم خوردن سیبی است كه در دست دارد و یكی سیب خود را می بوید و یكی با اینكه سیبی در دست گرفته مانند بوته ی گلی به كنار پدر یازیده و باز هم سیب می خواهد و یكی با اینكه محرومیتی ندارد در صدد است خود را روی طبق انداخته و دیگران را محروم سازد، كشمكش است.

این یك نظری است كه «نظر اول» می نامیم.

دوباره به همین قطعه عكس برگشته و خواهید دید كه یكپارچه مقوای سفیدی است كه لكه های سیاهی در سطحش قرار گرفته و با اشكال مختلفی برخی نسبتاً بزرگ و برخی نسبتاً كوچك و برخی نسبت به برخی دور یا نزدیك یعنی فواصلشان نسبتاً بزرگ یا كوچك می باشد و بس، و این نظر دیگری است كه «نظر دوم» می نامیم.

اكنون اگر از شما بپرسند كه آیا این منظره ی پهناور با همه ی خصوصیاتی كه توصیف شد (و البته هر چه بیشتر تماشا كرده و تعمق نمایید معلومات تازه تری دستگیرتان خواهد شد) واقعاً در دست شما بوده و در این سطح 12 در 8 سانتیمتر گنجیده و در وی می باشد، چه پاسخی خواهید داد؟ البته خواهید گفت نه.

هیچگاه یك منظره ی پانزده كیلومتری با محتویات زیاد خود با همه ی طول و عرض و عمق و مسافتهای مختلف و خواص جسمی و روحی گوناگون كه در وی پیداست نمی تواند در یك صفحه ی 12 ضربدر 8 بگنجد و هم نمی توان گفت.

بلكه این عكس، منظره را «نشان می دهد» وگرنه روی صفحه ی مقوا بجز لكه های سیاه و سفید چندی كه دور بین عكاسی تهیه كرده دیگر چیزی نیست. ببین تفاوت ره از كجاست تا به كجا.

صدر المتألهین معتقد شد كه قوه ی خیال، بلكه همه ی قوای باطنه، از ماده مجرد هستند و تجرد آنها را نیز از راه عدم تطبیق خواص آنها با خواص عمومی ماده كه در این مقاله شرح آن رفته است به اثبات رسانید.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج6، ص: 115
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است