تقدّم و تأخّر و یا به تعبیر دیگر سبق و لحوق (یا سابقیّت و لا حقیّت) - چنانكه
بعداً گفته خواهد شد- انواع و اقسامی دارد كه البتّه واضح ترین این اقسام همان تقدّم
و تأخّر زمانی است به اینكه چیزی بر چیز دیگر به حسب امتداد زمانی تقدّم پیدا كرده و
یا به حسب امتداد زمانی، چیزی از چیز دیگر تأخّر پیدا می كند. امّا تقدّم و تأخّر
منحصر به تقدّم و تأخّر زمانی نیست، بلكه اقسام دیگری از تقدّم و تأخّر وجود دارد. مثلاً
ما می گوییم لازمه ی عدد 4 این است كه زوج باشد؛ یعنی محال است كه عدد 4 باشد و
زوج نباشد؛ یعنی امكان ندارد كه حتّی یك لحظه عدد 4 صفت زوج بودن را نداشته
باشد. پس عدد 4 و صفت زوج بودن، معیّت (با همی) زمانی دارند، امّا در عین حال این
مسأله برای ما مطرح می شود كه آیا عدد 4 در درجه ی اوّل «زوج» است و در درجه ی دوم 4،
یا در درجه ی اوّل 4 است و در درجه ی دوم زوج، و یا هیچیك از اینها؟ شقّ سوم كه غیر قابل
قبول است، زیرا لازمه ی آن این است كه عدد 4 و زوجیّت ارتباط مستقیمی با یكدیگر
نداشته باشند و حال آنكه مسلّم است كه 4 بودن و زوجیّت ملازم یكدیگرند. دو شقّ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 386
دیگر باقی می ماند: یا باید بگوییم «چون زوج است 4 است» و یا باید بگوییم «چون 4
است زوج است» ، كدامیك از ایندو صحیح است؟ بدیهی است كه شقّ دوم صحیح
است یعنی چون 4 است زوج است نه اینكه چون زوج است 4 است، زیرا اگر 4 به
دلیل زوج بودن 4 بود می بایست هر عدد زوجی 4 باشد. پس عدد 4 در درجه ی اوّل 4
است و در درجه ی دوم زوج، یعنی 4 بودن تقدّم دارد بر زوج بودن؛ امّا در عین حال این
تقدّم و سابقیّت، تقدّم و سابقیّت زمانی نیست.