در
کتابخانه
بازدید : 431158تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand مقدمه مقدمه
Collapse مقصد اول در امور عامّه است مقصد اول در امور عامّه است
Expand فریده ی اوّل: وجود و عدم فریده ی اوّل: وجود و عدم
Expand فریده ی دوّم: وجوب و امكان فریده ی دوّم: وجوب و امكان
Expand فریده ی سوّم: حدوث و قدم فریده ی سوّم: حدوث و قدم
Collapse فریده ی هفتم: علّت و معلول فریده ی هفتم: علّت و معلول
Expand مقصد سوّم: الهیّات بالمعنی الأخص مقصد سوّم: الهیّات بالمعنی الأخص
Expand مقصد چهارم: طبیعیّات مقصد چهارم: طبیعیّات
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در پایان این فصل مناسب است به یك مطلب دیگر نیز اشاره شود و آن اینكه مسأله ی حركت طبعی و حركت قسری طرز تفكّری است مخصوص فلسفه ی قدیم؛ در فیزیك (یا طبیعیّات) جدید طرز تفكّر دیگری پدید آمده است كه شایسته است به آن نیز اشاره شده و توضیح داده شود كه نظریّه ی جدید تا چه اندازه با نظریّه ی قدیم مخالف است.

گفتیم كه در فلسفه ی قدیم حركت را به «طبعی» و «قسری» - به معنی ای كه شرح داده شد- تقسیم كرده اند. اكنون ببینیم تفسیر ایندو چیست، آیا معنی حركت طبعی كه گفته می شود اگر شی ء را با طبع خود بگذاریم (لو خلّی و طبعه) حركت می كند، تفسیرش این است كه حركت طبعی حركت خود به خودی است و به محرّك احتیاج ندارد بر خلاف حركت قسری كه به محرّك احتیاج دارد، یا مطلب غیر از این است؟ پاسخ این است كه حركت طبعی حركتی است كه محرّك آن همان طبیعت و صورت نوعیّه ی آن جسم خاصّ است كه همراه آن است در حالی كه هیچ عامل خارجی تأثیر نكرده باشد، بر خلاف حركت قسری كه این گونه نیست.

زیرا به عقیده ی حكمای قدیم هر جسم دارای دو جنبه و دو حیثیّت است كه از یك
مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 439
جنبه و یك حیثیّت، متحرّك و از جنبه و حیثیّت دیگر ممكن است محرّك باشد. حیثیّت متحرّك را به نام «جسمیّت» و حیثیّت محرّك را به نام «طبیعت» یا «صورت نوعیّه» می خوانند.

به عقیده ی آنها جسم كه فی المثل از بالا به پایین حركت می كند یا گیاه كه رشد می كند دارای یك جرم محسوس است كه حركت را می پذیرد و دارای یك قوّه و نیروی جدا ناشدنی و متّحد با صورت جسمیّه است و اوست كه جرم را به حركت وا می دارد.

آن قوّه نه قابل انفصال از جسم است و نه قابل مشاهده است، فقط با قوّه ی عقل قابل كشف شدن است.

و امّا اینكه محرّك واقعی در حركت قسری چیست، آیا حركت قسری محرّك ندارد یا محرّك دارد و محرّك آن همان نیرویی است كه از خارج وارد آمده است و یا نیروهای دیگری است كه در وسط متبادلا دائما پیدا می شوند- و مثلاً جسم كه در حالت قسر رو به بالا می رود حالت شناوری پیدا می كند و علی الاتّصال هوا را از جلو عقب می زند و از پایین در زیر پای خود قرار می دهد- و یا اینكه محرّك واقعی در حركت قسری نیز همان طبیعت جسم است ولی در یك حالت فوق العاده (نظیر انسانی كه در حال عادی یك نحو حركت می كند و سخن می گوید و نگاه می كند و اگر به واسطه ی یك عامل خارجی خشم گرفت و حالت غیر عادی پیدا كرد یك نحو دیگر حركت می كند و سخن می گوید و نگاه می كند) ، در این مورد میان حكما اختلاف است و محقّقین احتمال سوم را انتخاب كرده اند.

امّا علمای جدید حركت را به دو قسم طبعی و قسری تقسیم نمی كنند. اینها نظریّه ای دارند به نام نظریّه ی «جبر در حركت» كه مطابق این نظریّه جرم در حركت خود احتیاج به نیرو ندارد، تنها در تغییر حركت (اصطلاحا شتاب) است كه به نیرو محتاج است كه نیرو را به حسب طرز تفكّر مخصوص فیزیك همیشه ضربه ی خارجی و تأثیر وارد از خارج می دانند. واضح است كه با این فرض، تقسیم حركت به طبعی و قسری معنی ندارد، خواه آنكه فرق آندو را در این امر بدانیم كه یكی محرّك دارد و دیگری محرّك ندارد و یا فرقشان را به این نحو بدانیم كه عامل یكی طبیعت در حال آزاد و عادی است و عامل دیگری طبیعت در حال غیر آزاد و غیر عادی است، زیرا مبنای تقسیم گذشته بر این بود كه حركت (لا اقل در بعضی از اقسام) احتیاج به محرّك دارد.

بلی، اگر حركت قسری را معلول ضربه ی خارجی بدانیم كه یكی از تفاسیر سه گانه ی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 440
قدماست، در حقیقت خود حركت را نیازمند به علت ندانسته ایم بلكه تغییر حركت را نیازمند دانسته ایم و این عین نظریّه ی جدید است.

اكنون در اینجا در دو قسمت باید بحث كرد: یكی در اختلاف نظر قدیم و جدید در توجیه و تفسیر فلسفی مسأله ی حركت، و دیگر اختلاف نظر قدیم و جدید از لحاظ نتیجه و اثر عملی.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است