در
کتابخانه
بازدید : 431187تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand مقدمه مقدمه
Collapse مقصد اول در امور عامّه است مقصد اول در امور عامّه است
Expand فریده ی اوّل: وجود و عدم فریده ی اوّل: وجود و عدم
Expand فریده ی دوّم: وجوب و امكان فریده ی دوّم: وجوب و امكان
Expand فریده ی سوّم: حدوث و قدم فریده ی سوّم: حدوث و قدم
Collapse فریده ی هفتم: علّت و معلول فریده ی هفتم: علّت و معلول
Expand مقصد سوّم: الهیّات بالمعنی الأخص مقصد سوّم: الهیّات بالمعنی الأخص
Expand مقصد چهارم: طبیعیّات مقصد چهارم: طبیعیّات
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
و كلّ شی ء غایة مستتبع
حتّی فواعل هی الطبائع
و القسر لا یكون دائما كما
لم یك بالاكثر فلینحسما
اذ مقتضی الحكمة و العنایة
ایصال كلّ ممكن لغایة
علّة فاعل بماهیّتها
معلولة له بانّیّتها
هر چیزی خواهان غایت و هدفی در پی خویش است،
حتی فاعلهایی از سنخ طبایع كه فاقد شعور و ادراكند.
حركت قسری، دائمی نیست همچنانكه اكثری نیز
نیست؛ پس ریشه ی این شبهه بریده شود،
زیرا مقتضای حكمت و عنایت پروردگار این است
كه هر ممكن الوجودی به غایت و كمال خود رسانده شود.
علّت غائی از نظر ماهیّتش علّت علّت
فاعلی است و از نظر وجودش معلول اوست.
شرح: بحث از «علّت غائی» از مهمترین مباحث فلسفی است، از مباحثی است كه پذیرفتن و نپذیرفتن آن در طرز جهان بینی انسان تغییر كلّی می دهد. شاید هیچ
مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 420
مسأله ی فلسفی به اندازه ی این مسأله در جهان بینی بشر اثر شگرف ندارد. مسأله ی معروف خیر و شرّ و كیفیّت وقوع شرّ در قضای الهی، وابسته به این مبحث است.

بوعلی درباره ی این مبحث می گوید: «افضل اجزاء الحكمة» یعنی بهترین و عالی ترین قسمتهای فلسفه است. اگر این مبحث را در مقیاس طبیعت در نظر بگیریم باید بگوییم كه سخن در این است كه آیا طبیعت هدف دارد یا نه؟ ولی فلاسفه كه در شعاع وسیعتری بحث می كنند و نظر خود را در تمام هستی توسعه می دهند، درباره ی خدا و انسان نیز این اصل را مورد بررسی قرار می دهند.

مسأله ی «علّت غائی» از مسائلی است كه علوم طبیعی نیز می توانند كمك شایانی به فهم و درك آن بكنند و بود و نبود آن را در جهان طبیعت نشان دهند.

در باب «اصل علّیّت غائی» به طور كلّی دو نظر وجود دارد:

1. یكی اینكه علّیّت غائیّه و هدفداری اختصاص دارد به حوزه ی وجود انسان و حیوان كه حركت بالاراده دارند، امّا در سایر فاعلهای جهان، علّیّت غائیّه وجود ندارد؛ در حوزه ی وجود انسان نیز محدود است به فعّالیّتهای ارادی كه مربوط است به میل و خواسته ی انسان، حال آنكه در سایر فعّالیّتهای حوزه ی وجود انسان از قبیل فعّالیّتهای جهازات خون و قلب و كبد و كلیه و ریه و غیر اینها، چون ارادی نیست علّیّت غائیّه وجود ندارد، بلكه در افعال ارادی انسان نیز صددرصد علّیّت غائیّه حكومت نمی كند، پاره ای از افعال ارادی انسان بدون هدف صادر می شود كه به نام «عبث» نامیده می شود [1].

2. یك نظر دیگر این است كه در همه ی فاعلها و بر همه ی معلولات و مخلوقات جهان، اصل علّیّت غائیّه حكمفرماست. الهیّون از این نظر پیروی و از آن دفاع می كنند.

الهیّون علاوه بر استدلالات فلسفی، از نظر حسّی و علوم تجربی نیز نظام متقن و حكیمانه ی جهان را یادآور می شوند و می گویند خلقت و آفرینش موجودات حكایت می كند كه طبیعت یك جریان هدفدار را طی می كند، ساختمان اشیاء حكایت می كند كه تدبیر و تقدیر و توجّه به هدف در آن وجود دارد. از نظر الهیّون بدون دخالت دادن علّیّت غائیّه شگفتیها و شاهكارهای خلقت قابل توجیه نیست.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 421
از سوی دیگر، مادّیّین شرور و نقصانات و پاره ای بی نظمی ها در جریان عالم را یادآور می شوند و به عنوان «مادّه ی نقض» ، هدفداری طبیعت را مورد ایراد قرار می دهند. الهیّون به اشكالات مادّیّون جوابهایی داده اند و مادّیّون نیز به نوبه ی خود در مقام توجیه بدایع و شاهكارهای خلقت برآمده و مدّعی شده اند بدون آنكه لازم باشد شعور و توجّه به هدف را در جریان خلقت دخالت دهیم می توانیم شاهكارها و نظامات بدیع خلقت را توجیه كنیم. مادّیّون مخصوصا در یك قرن اخیر با پیروی از فلسفه ی نشوء و ارتقاء، اصول و نوامیسی را یادآور می شوند كه تنها از اصل علّیّت فاعلی استنباط می شود و مدّعی هستند همین اصول و نوامیس كه از جریان لا شعوری طبیعت استنباط می شود كافی است كه خلقت اسرارآمیز جاندارها را كه مهمترین دلیل الهیّون است توجیه كند، و علیهذا نیازی به پذیرفتن اصل علّیّت غائیّه نیست. ما بعداً درباره ی اینها بحث خواهیم كرد.

ضمناً باید به این نكته توجه داشت كه علّیّت غائیّه دو گونه تفسیر دارد: یكی فلسفی و دیگری عامیانه، كه آن را نیز بعداً توضیح خواهیم داد.

اكنون به شرح ابیات ذكر شده می پردازیم:

این اشعار مجموعا شامل سه مطلب است: بیت اوّل حاوی این مطلب است كه هیچ فعلی از هیچ فاعلی بدون علّت غائی نیست و اصل «علّیّت غائی» مانند اصل «علّیّت فاعلی» بر سراسر وجود و هستی حكمفرماست. بیت دوم و سوم، این مطلب را می گوید كه قسر نه ممكن است دائمی باشد و نه ممكن است غالبی باشد. و بیت چهارم می گوید كه علّت غائی به حسب ماهیّت، علّت علّت فاعلی است و به حسب وجود خارجی، معلول وی می باشد.

ما در مقام شرح این سه مطلب، بر عكس ترتیبی كه در متن اشعار آمده است، از باب رعایت «الأسهل فالأسهل» ، اوّل مطلب سوم و سپس مطلب دوم و در آخر مطلب اوّل را خواهیم گفت.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 422

[1] . ما درباره ی «عبث» جداگانه آنجا كه اشعار مربوط به آن را ذكر می كنیم بحث خواهیم نمود.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است