در
کتابخانه
بازدید : 431139تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand مقدمه مقدمه
Collapse مقصد اول در امور عامّه است مقصد اول در امور عامّه است
Expand فریده ی اوّل: وجود و عدم فریده ی اوّل: وجود و عدم
Expand فریده ی دوّم: وجوب و امكان فریده ی دوّم: وجوب و امكان
Expand فریده ی سوّم: حدوث و قدم فریده ی سوّم: حدوث و قدم
Collapse فریده ی هفتم: علّت و معلول فریده ی هفتم: علّت و معلول
Expand مقصد سوّم: الهیّات بالمعنی الأخص مقصد سوّم: الهیّات بالمعنی الأخص
Expand مقصد چهارم: طبیعیّات مقصد چهارم: طبیعیّات
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مبحث «علّت و معلول» هفتمین فریده از اوّلین مقصد از بخش «فلسفه ی» كتاب شرح منظومه ی سبزواری را تشكیل می دهد. به طور كلّی آنچه كه در این مبحث بیان گردیده یا بعضی تعریفات است یا بیان اقسام علّت و معلول و یا احكام آنها، كه البته بیشتر تقسیمات و نیز بیشتر احكام مربوط به علّت است نه معلول، و احكامی كه در اینجا ذكر می شود گاهی احكامی است كه میان همه ی اقسام علّت مشترك است و گاهی اختصاص دارد به یك قسم معیّن از علّت، مثلاً از مختصّات علّت فاعلی و یا علّت صوری است و یا مثلاً از مختصّات علّت جسمانی است؛ و ضمنا به بعضی از مسائل كه مربوط به الهیّات بالمعنی الاخص و یا مسائل نفس است و متناسب با این مبحث است اشاره شده است، مثل اینكه بعد از ذكر یك نوع خاص از تقسیم علّت گفته شده است آیا لایق به مقام مقدّس واجب الوجود كدامیك از اینهاست و آیا در نفس انسان جمیع علّتها وجود دارد یا وجود ندارد.

اینهاست مجموع مسائلی كه در این مبحث از كتاب شرح منظومه بیان شده است. ولی آنچه ما در درجه ی اوّل در نظر داریم تعقیب كنیم بعد از بیان مختصری از تعریفات و بعد از ذكر بعضی از تقسیمات و بعضی از احكام علّت و معلول، بحث و تحقیق در اصل علّیت غائی است. چنانكه می دانیم این مسأله یكی از مسائل مورد
مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 398
اختلاف فلسفه ی الهی و فلسفه ی مادّی است. فلاسفه ی مادّی جدّا منكر این اصل هستند و فیلسوفان الهی جدّا طرفدار آن.

در این تحقیق می خواهیم ببینیم كه آیا به حكم آنچه از اصول كلّی فلسفه استفاده می شود و به حكم نتایجی كه از تحقیقات علوم دستگیر می گردد آیا اصل علّیت غائی را در نظام هستی باید بپذیریم یا نه؟ مرحوم حاجی سبزواری این مبحث را با تعریف «علّت» و «معلول» و بیان اقسام آنها آغاز می كند:

انّ الّذی الشیّ ء الیه افتقرا
فعلّة و الشیّ ء معلولا یری
فمنه ناقص و منه ما استقل
و منه خارج و منه ما دخل
آن شی ء كه شی ء دیگر (در وجود و هستی خود)
به او احتیاج دارد «علّت» نامیده می شود و شی ء دیگر «معلول» .
بعضی از آن علّتها ناقص هستند و بعضی مستقل (تام) ،
و همچنین بعضی خارج از معلول اند و بعضی داخل آن.
شرح: مطابق آنچه از شعر بیان شده است، از دو چیزی كه یكی در وجود و هستی خود به دیگری محتاج است بدین نحو كه اگر شی ء اوّل نباشد دومی نمی تواند و محال است كه باشد، در آن صورت شی ء محتاج را «معلول» و شی ء دیگر را «علّت» می نامند [1].

هر یك از دو مصراع بیت دوم یك تقسیم است. مفاد مصراع اوّل این است كه علّت یا ناقصه است و یا مستقلّ؛ یعنی آن چیزی كه دیگری در وجود خود به او نیازمند است و ما به او نام «علّت» داده ایم، یا به نحوی است كه معلول فقط به او محتاج است و به غیر او احتیاج ندارد و یا اینچنین نیست؛ و به عبارت دیگر یا وجود او برای وجود
مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 399
پیدا كردن معلول كافی است و یا كافی نیست؛ و باز به عبارت دیگر یا این است كه معلول در عین اینكه وجودش متوقّف بر وجود او هست یك امر یا امور دیگر برای تحقّق معلول لازم نیست یا لازم هست. اوّلی را می گوییم «علّت مستقلّه» و یا «علّت تامّه» و دومی را می گوییم «علّت ناقصه و غیر مستقلّه» . مثلاً تحقّق كتابت احتیاج دارد به امور متعدّد از قبیل كاغذ (یا چیزی شبیه به آن) و قلم (یا چیزی شبیه به آن) و حركت انگشتان دست نویسنده (یا چیزی شبیه به آن) و اراده ی نویسنده و وجود مادّه ی مدادی و نبودن مانع بر روی صفحه و امثال اینها كه مجموعا مقدّمات و وسایل این كار هستند.

علّت تامّه یا مستقلّه عبارت است از مجموع این مقدّمات و وسایل كه از آن جمله عدم برخورد به مانع است. البتّه اگر همه ی این وسایل و مقدّمات فراهم شد تحقّق معلول، ضروری و حتمی و به اصطلاح امروز اجتناب ناپذیر خواهد بود و به اصطلاح قدما تخلّف معلول از علّت تامّه محال است.

علّت ناقصه یا غیر مستقلّه عبارت است از بعضی از این مقدّمات و وسایل كه اگر وجود پیدا نكند كتابت موجود نمی شود، امّا اگر وجود پیدا كند ولی سایر مقدّمات و وسایل موجود نباشد برای تحقّق كتابت كافی نیست. امروزه اصطلاح خوبی شایع است كه همه ی اینها را «شرط» می نامند و شرط را تقسیم می كنند به شرط لازم و شرط كافی.

شرط لازم همان است كه در قدیم آن را «علّت ناقصه» می گفتند، كه ذاتش (یا وجودش) برای مشروط لازم هست ولی كافی نیست. شرط لازم و كافی همان است كه در اصطلاح قدیم «علّت مستقلّه» یا «علّت تامّه» نامیده می شد، كه علاوه بر اینكه وجودش لازم است كافی هم هست؛ یعنی تحقّق آن شرط برای تحقّق مشروط كفایت می كند و به چیز دیگری احتیاج نیست. بر طبق این شیوه نامگذاری می توان جزء آخر علّت تامّه را «شرط كافی» نامید.

و امّا مصراع دوم بیت، بیان تقسیم دیگری است و آن اینكه علّت، یا علّت خارجی است و یا علّت داخلی. بیت زیر توضیح این مصراع است:

فالعنصریّ الصوری للقوام
و للوجود الفاعلی التّمامی
علت عنصری (علت مادّی) و علّت صوری، علل قوام
(علل داخلی) هستند. و امّا علل وجود (علل خارجی)
مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 400
عبارتند از علّت فاعلی و علّت تمامی (علّت غائی) .

شرح: این بیت توضیح و تفسیری است از بیت گذشته كه در آن گفته شد كه علّت یا خارجی است و یا داخلی. در این بیت توضیح داده شده است كه علّت داخلی عبارت است از علّت مادّی و علّت صوری، و علّت خارجی عبارت است از علّت فاعلی و علّت غائی.

توضیح آن كه در تقسیمی كه از ارسطو به ارث مانده است علّت تقسیم شده است به چهار تا:

1. علّت فاعلی
2. علّت غائی
3. علّت مادّی
4. علّت صوری
معمولاً در مثال، مصنوعات بشری را در نظر می گیرند؛ مثلاً می گویند: این خط كه بر این صفحه نوشته شده است فاعلی دارد و غایتی و مادّه ای و صورتی. فاعل شخص نویسنده است؛ غایت عبارت است از هدفی كه نویسنده از نوشتن این خط در نظر دارد، از قبیل این كه معنی الفاظی را كه به صورت نوشته در آورده است به دیگران بفهماند، یا برای اینكه با این علامات معانی و مطالب را برای خود یادداشت و ضبط كند؛ مادّه عبارت است از آن جوهر یا مركّبی كه در اینجا به كار رفته است؛ صورت عبارت است از هیئت و شكل مخصوصی كه به صورت حروف و كلمات پدیدار گشته است.

در تمام مصنوعات بشری قانون چهار علّت صادق است. حكما هر یك از این چهار علّت را به طریقی تعریف كرده اند. ما در اینجا تعریفاتی را كه حاجی سبزواری در منظومه برای هر یك از آنها ذكر كرده است بیان می كنیم (هر چند از ترتیب مطالب كتاب خارج می شویم) .
مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 401

[1] . باید توجّه داشت كه این تعریف، تعریف «علّت» به معنی عامّ است كه شامل همه ی اقسام علّتها می شود و به این معنی هر «جزء» نیز علّت «كلّ» است، لهذا حكما هر كدام از «مادّه» و «صورت» را كه به عقیده ی آنها دو جزء تشكیل دهنده ی حقیقت جسم می باشند «علّت جسم» می خوانند. ولی گاهی «علّت» مفهوم اخصّ از این مفهوم پیدا می كند و تنها به آنچه حكما آن را «علّت فاعلی» می خوانند اطلاق می شود. معمولا در علوم طبیعی از اصطلاح دوم پیروی می شود، در این صورت تعریف «علّت» همان است كه بعدها در تعریف فاعل خواهد آمد.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است