در
کتابخانه
بازدید : 291220تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse <span class="HFormat">منطق</span>منطق
Expand كلیّات فلسفه كلیّات فلسفه
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
از جمله مسائلی كه لازم است دانسته شود، انواع رابطه و نسبتی است كه دو «كلّی» با یكدیگر ممكن است داشته باشند. هر كلی را نظر به این كه شامل افراد بسیاری است اگر با یك كلی دیگر كه آن نیز شامل یك سلسله افراد است مقایسه كنیم یكی از چهار نسبت ذیل را با یكدیگر خواهند داشت:

تباین
تساوی
عموم و خصوص مطلق
عموم و خصوص من وجه
زیرا یا این است كه هیچیك از این دو كلی بر هیچیك از افراد آن كلی دیگر صدق نمی كند و قلمرو هر كدام از اینها از قلمرو دیگری كاملاً جداست. در این صورت نسبت میان این دو كلی نسبت «تباین» است و آن دو كلی را «متباینین» می خوانند.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 57
و یا هر یك از این دو بر تمام افراد دیگری صدق می كند؛ یعنی قلمرو هر دو كلی یكی است. در این صورت نسبت میان این دو كلی نسبت «تساوی» است و آن دو كلی را «متساویین» می خوانند.

و یا این است كه یكی بر تمام افراد دیگری صدق می كند و تمام قلمرو آن را در بر می گیرد اما دیگری تمام قلمرو اولی را در بر نمی گیرد بلكه بعضی از آن را در بر می گیرد. در این صورت نسبت میان آن دو كلی نسبت «عموم و خصوص مطلق» است و آن دو كلی را «عام و خاص مطلق» می خوانند.

و یا این است كه هر كدام از آنها بر بعضی از افراد دیگری صدق می كند و در بعضی از قلمروهای خود با یكدیگر اشتراك دارند و اما هر كدام بر افرادی صدق می كند كه دیگری صدق نمی كند یعنی هر كدام قلمرو جداگانه نیز دارند. در این صورت نسبت میان آن دو كلی «عموم و خصوص من وجه» است و آن دو كلی را «عام و خاص من وجه» می خوانند.

اول مثل «انسان» و «درخت» ، كه هیچ انسان درخت نیست و هیچ درخت انسان نیست، نه انسان شامل [افراد] درخت می شود و نه درخت شامل افراد انسان می شود، نه انسان چیزی از قلمرو درخت را در بر می گیرد و نه درخت چیزی از قلمرو انسان را.

دوم مثل «انسان» و «تعجب كننده» كه هر انسانی تعجب كننده است و هر تعجب كننده انسان است، قلمرو انسان همان قلمرو تعجب كننده است و قلمرو تعجب كننده همان قلمرو انسان است.

سوم مانند «انسان» و «حیوان» ، كه هر انسانی حیوان است اما هر حیوانی انسان نیست (مانند اسب كه حیوان است ولی انسان نیست) بلكه بعضی حیوانها انسان اند مثل افراد انسان كه هم انسان اند و هم حیوان.

چهارم مانند «انسان» و «سفید» ، كه بعضی انسانها سفیدند و بعضی سفیدها انسان اند (انسانهای سفید پوست) اما بعضی انسانها سفید نیستند (انسانهای سیاه و زرد) و بعضی سفیدها انسان نیستند (مانند برف كه سفید هست ولی انسان نیست) .

در حقیقت دو كلی متباین مانند دو دایره ای هستند كه از یكدیگر جدا هستند و از داخل یكدیگر نمی گذرند؛ دو كلی متساوی مانند دو دایره ای هستند كه بر روی یكدیگر قرار گرفته اند و كاملاً بر یكدیگر منطبقند؛ دو كلی عام و خاص مطلق مانند دو دایره ای هستند كه یكی كوچك تر از دیگری است و دایره ی كوچك تر در داخل دایره ی
مجموعه آثار شهید مطهری . ج5، ص: 58
بزرگ تر قرار گرفته است؛ و دو كلی عام و خاص من وجه مانند دو دایره ای هستند كه متقاطعند و با دو قوس یكدیگر را قطع كرده اند.

در میان كلیات فقط همین چهار نوع نسبت ممكن است برقرار باشد؛ نسبت پنجم محال است، مثل این كه فرض كنیم یك كلی شامل هیچیك از افراد دیگری نباشد ولی دیگری شامل تمام یا بعضی افراد آن بوده باشد.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است