پس اینجا كه ذكر كرده است:
«یَسْئَلُونَكَ عَنِ اَلرُّوحِ» - كه مطلق هم ذكر كرده است
- این روح كه در قرآن آمده: مؤیّد است، در انسان هم دمیده می شود و حامل وحی هم
هست، جنس آن چیست؟ آن را برای ما تعریف كن، جواب داده اند كه روح از جنس
امر پروردگار است. چون این شامل روح انسان هم می شود، طبعا در مورد روح انسان
هم این نتیجه را می گیرند كه انسان هم دارای دو وجهه و دو جنبه ی وجودی است، وجهه ی
خلقی و وجهه ی امری، هر دو را دارد.
«فَإِذا سَوَّیْتُهُ» وجهه ی خلقی انسان یعنی این وجود
تدریجی انسان را می گوید
[1]، هر جا
«فَإِذا سَوَّیْتُهُ» یا
«ثُمَّ سَوّاهُ» آمده است، این
«سَوّاهُ»
جنبه ی مادی انسان را بیان می كند كه جنبه ی مادی، زمانی و مكانی و تدریجی است،
«نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» جنبه ی امری او را بیان می كند. انسان در خلقت تدریجی خودش
به جایی می رسد كه- همان طور كه آقای مهندس خودشان اشاره كردند- «من
عند اللّه» از نزد پروردگار [به او چیزی افاضه می شود] . همه چیز از نزد پروردگار است
ولی «از نزد پروردگار» كه گفته می شود مقصود این است: به اینجا كه می رسد، نه از
چیزهایی كه الآن در نزد شما هم هست، از بالاتر از نزد شما و از بالا [چیزی ] سرازیر
می شود، یعنی یك چیزی از نزد پروردگار بر وجود خلقی افاضه شد كه نفس وجود آن،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 739
دیگر وجود تدریجی نیست. البته باز این نه به معنای آن است كه قبلا یك چیز درست و
كامل شده ای قلنبه شده در یك جایی بود و آوردند، آن طور كه نظریه ی فلاسفه ی قبل از
ارسطو بوده است (مثل افلاطون و. . . ) . حتی لزومی ندارد كه بگوییم مقارن با این
[ماده ] یك دفعه امری خلق شد
[2]، و حتی می توانیم بگوییم همین ماده در سیر تكاملی
خودش، وجود امری پیدا كرد، یعنی مانعی ندارد كه شیئی وجود خلقی داشته باشد و
وجود خلقی منتهی به وجود امری شود، وجود زمانی مبدل به وجود غیر زمانی شود.
حرفی كه ملا صدرا در این زمینه گفت این بود، آن وقت رفت دنبال آیه ی دیگر، گفت
آن آیاتی كه در سوره ی مؤمنون هست فقط جنس را بیان می كند اما هیچ بیان نمی كند
این جنس كه «من عند اللّه» از نزد پروردگار است، به چه شكل و به چه كیفیت پیدا
شد؟ عرض كردم «از نزد پروردگار» افقش بالاتر از این افلق است و هر چیزی كه نو
به وجود می آید، بالأخره اراده ی پروردگار است كه آن را به وجود می آورد:
«وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ
إِلاّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» [3]. هر چیزی كه به وجود می آید از ناحیه ی
پروردگار فرود می آید، یعنی اراده ی پروردگار است كه در واقع متنزّل شده و به
این صورت در آمده است.
[1] . فعلا به آن بحث كار ندارم كه آن وجود تدریجی همان خلقت تدریجی است كه علوم آن را می شناسد (و آن وقتی
است كه انسان به مرحله ی آمادگی می رسد برای اینكه آدم بشود و تا آن وقت برای آدم بودن آمادگی نداشته است)
یا همان طوری است كه دیگران هم- كه هرگز به مسأله ی تكامل انواع توجهی نداشته اند- بر اساس همان اخبار و
احادیث كه خداوند سرشت آدم را چهل صباح سرشت، آن را یك امر تدریجی می دانستند.
[2] . این آیات كه این مطلب را چندان بیان نمی كند.