در
کتابخانه
بازدید : 278746تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Collapse كلّیاتی درباره ی مسأله ی معادكلّیاتی درباره ی مسأله ی معاد
Expand ماهیت مرگ از نظر قرآن ماهیت مرگ از نظر قرآن
Expand عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (1) عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (1)
Expand عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (2) عبث نبودن خلقت در آیات قرآن (2)
Expand مسأله ی روح مسأله ی روح
Expand مسأله ی روح (2) مسأله ی روح (2)
Expand نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها
Expand نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها (2) نقد نظریه ی «ماده و انرژی» در كتاب ذره ی بی انتها (2)
Expand بقای شخصیت در قیامت (1) بقای شخصیت در قیامت (1)
Expand بقای شخصیت در قیامت (2) بقای شخصیت در قیامت (2)
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بعضی دیگر آمده اند جمع میان این دو كرده اند، به این معنا كه نظریه ای ابراز داشته اند كه معنی آن این است: در عین اینكه معاد عود به پروردگار است نه عود ارواح به اجسام [1]، ولی در عین حال خودش كیفیت جسمانی دارد. اینها كسانی هستند كه بر خلاف اعتقاد امثال بوعلی و ما قبل بوعلی كه فقط عقل انسان یك قوه ی مستقل و مجرّد از بدن است، اعتقاد دارند قوای حیاتی انسان دو طبقه است:

طبقه ی جسدی و طبقه ی غیر جسدی، و انسان دارای بدنی است كه آن را بدن مثالی و بدن برزخی نامیده اند و آن بدن الآن با این بدن متحد است، الآن وجود دارد و وقتی كه انسان می میرد، این بدن حكم یك تفاله ای را دارد و آن حكم جوهر را دارد و این بدن است كه دائما متحلّل و فانی می شود، متغیر و فانی می شود و بدل پیدا می كند.

می گویند این بدن نسبت به آن بدن، حكم موی سر و ناخن و این جور فضولات را دارد. همین طوری كه یك انسان در طول عمر چندین بار این بدن را عوض می كند، مثلا به صورت زوائدی كه پوسته های بدن باشند یا به صورت ناخن یا به صورت مو، به صورت انواع فضولات، و این بدن دائما عوض می شود، مردن حكم این را دارد كه یك مرتبه و یكجا آن بدن كه بدن حقیقی انسان است این بدن را كه حكم لباسی را برای آن بدن دارد رها می كند و دور می اندازد. و آن بدن با این بدن فرق می كند. این بدن بالذات مرده است و حیات برای آن حالت عارضی دارد ولی آن بدن بالذات زنده است، حیات جزء ذاتش است و عین ذاتش است و بنابراین برای آن بدن، دیگر مردن تصور ندارد. پس در عین اینكه [معاد] عود ارواح به كمال خودش است ولی به این شكل جسمانی است.

این هم یك فرضیه ای است در اینجا، كه ببینیم آیا با تعبیرات قرآن جور در می آید یا جور درنمی آید؟ خیلی هم مشكل است، با بعضی تعبیرات قرآن فوق العاده خوب
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 633
جور درمی آید ولی منطبق كردنش با بعضی تعبیرات دیگر مشكل است.


[1] . اجسام یعنی این اجساد، این بدنهای خاك شده.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است