در
کتابخانه
بازدید : 316778تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
Expand راههای اثبات نبوت (1) راههای اثبات نبوت (1)
Expand راههای اثبات نبوت (2) راههای اثبات نبوت (2)
Expand راههای اثبات نبوت (3) راههای اثبات نبوت (3)
Expand وحی (1) وحی (1)
Expand وحی (2) وحی (2)
Expand معجزه 1معجزه 1
Expand معجزه (2) معجزه (2)
Expand معجزه (3) معجزه (3)
Expand معجزه (4) معجزه (4)
Expand معجزه (5) معجزه (5)
Expand اعجاز قرآن (1) اعجاز قرآن (1)
Expand اعجاز قرآن اعجاز قرآن
Expand اعجاز قرآن (3) اعجاز قرآن (3)
Expand اعجاز قرآن (4) اعجاز قرآن (4)
Expand اعجاز قرآن 5اعجاز قرآن 5
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بحث ما درباره ی مسأله ی معجزه و خرق عادت بود كه تقریبا بلكه تحقیقا از متواترات است كه هر پیغمبری كه ظهور كرده و مدعی رسالت بوده است مدعی معجزه هم بوده است و مسأله معجزه را نمی شود مسكوت عنه گذاشت. شاید بعضی از افراد تنها به جنبه ی منطقی مسائل ادیان توجه می كنند یعنی مسائلی كه با منطق عادی و معمولی بشر منطبق است و از بحث درباره ی مسائلی كه با منطق معمولی بشر جور در نمی آید صرف نظر می كنند در صورتی كه نمی شود تبعیض كرد، بعضی از مسائلی را كه در ادیان آمده است چون با علم و منطق ما جور در می آید بپذیریم و بعضی مسائل دیگر را نپذیریم. اگر بپذیریم همه را باید یكجا بپذیریم و اگر هم نپذیریم هیچ چیز از آن را نباید بپذیریم، نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ نمی شود. ما می بینیم همراه با همه مسائل منطقی ای كه در اسلام هست (باز عرض می كنم یعنی مسائلی كه با منطق بشر وفق می دهد) به طور قطع و یقین در قرآن مسائلی هست كه با منطق عادی و معمولی بشر- كه اسمش را منطق علمی می گذارد- منطبق نیست. خود وحی كه درباره ی آن بحث كردیم از همین گونه است، و معجزات هم كه به عنوان آیت و دلیل بر صدق رسالت است، از نظر توجیه همین طور است. درباره ی معجزه قسمتهایی را در جلسه ی پیش صحبت كردیم، حالا قسمت دیگری را می خواهیم عرض بكنیم و آن این است:
مجموعه آثار شهید مطهری . ج4، ص: 465
در باب وحی عرض كردیم كه وحی، هم درباره اش می شود گفت یك امر فوق بشری و هم می شود گفت یك امر بشری، و این نكته از خود قرآن استفاده می شود. اما فوق بشری است یعنی در این درجه ای كه ما برای انبیاء و اولیاء معتقد هستیم و قرآن بیان می كند مسلّم در غیر آنها وجود ندارد به این حالت و به این شكل كه از یك طریقی غیر از طریق حواس ظاهر و معلومات ظاهر از غیب دستوراتی بگیرد و به مردم ابلاغ كند. این مسلّم اختصاص به خود آنها دارد. پس وقتی می گوییم غیر بشری است یعنی در بشر عادی وجود ندارد. و اما از آن جهت عرض كردیم «بشری است» كه این چیزی كه وحی است، از نظر حقیقت و ماهیت مغایر نیست با یك نوع هدایتها و الهامات در درجات بسیار بسیار ضعیف كه برای انسانهای دیگر هم كم و بیش وجود دارد و حتی یك درجه اش در حیوانات هم وجود دارد و حتی در گیاهان وجود دارد و حتی به تعبیر خود قرآن در جمادات هم وجود دارد. تعبیر خود قرآن درباره ی اینها، هم وحی است هم كلمه ی هدایت. منتها به این درجه ی بسیار بسیار شدیدش اختصاص دارد به انبیاء. می خواهم عرض كنم كه در باب معجزه- همین امر خارق عادت- هم عینا همین طور است یعنی هم فوق بشری است هم بشری. در آن درجه ای كه ما نامش را معجزه، كرامت و خارق عادت می گذاریم، در درجه ی آن چیزهایی كه قرآن كریم برای انبیاء نقل كرده است، البته در این درجه برای دیگران نیست و لا اقل ما نمی توانیم ثابت كنیم كه هست. ولی می خواهیم بگوییم این نوع كار هم باز از نوع و از سنخ برخی امور بشری است كه در همه ی افراد بشر كم و بیش می تواند وجود داشته باشد ولی در درجات خیلی ضعیف. مقدمتا مطلبی را باید عرض كنم كه اگر آن را ذكر نكنیم این بحث ما ناتمام است و آن بحثی است قرآنی، یعنی راجع به قرآن [درباره ی] مطلبی از خود قرآن باید بحث كنیم.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است