در
کتابخانه
بازدید : 483212تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Expand فطرت فطرت
Collapse توحیدتوحید
Expand مقدمات مقدمات
Collapse راههای اثبات وجود خداراههای اثبات وجود خدا
1راه فطرت
Expand 2راههای علمی و شبه فلسفی 2راههای علمی و شبه فلسفی
Collapse 3راههای عقلانی و فلسفی 3راههای عقلانی و فلسفی
Collapse راههای عقلانی و فلسفی (1) راههای عقلانی و فلسفی (1)
Expand راههای عقلانی و فلسفی (2) راههای عقلانی و فلسفی (2)
Expand پاسخ به شبهات پاسخ به شبهات
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
آنچه كه از ارسطو رسیده است، همان حرف معروف «محرّك اول» است. البته باید توجه داشته باشید كه حركت در اصطلاح فلسفه مخصوص حركتهای مكانی نیست، هر تغییر و تحولی از نظر فیلسوف حركت است، خواه آن تغییر و تحول در مكان باشد، خواه در كمّیت، خواه در كیفیت، خواه در وضع، خواه در جوهر و در هر چه می خواهد باشد. فیلسوف وقتی می گوید «حركت» یعنی تغییر، نقطه ی مقابل ثبات.

ارسطو گفته است كه هر حركتی محرك لازم دارد، چون حركت حادث است،
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 194
حادثه است، پدیده است، بدون علت نمی تواند باشد [1]. حركت محرك لازم دارد، بدون محرك محال است. این یك مقدمه.

مقدمه ی دوم: علت از معلول خودش انفكاك پذیر نیست و لو زمانا، یعنی علت با معلول خودش همیشه همزمان است، محال است كه علت از معلول فاصله زمانی یا [با آن ] توالی زمانی داشته باشد. اگر علتی از معلول خودش منفك شد، آن علت واقعی نیست، به اصطلاح علت «اعدادی» است، علت آماده كننده است نه علت واقعی.

مقدمه ی سوم: حركت در دنیا وجود دارد و ما گفتیم حركت به محرك همزمان احتیاج دارد. می گوید محرك خودش متحرك به معنی اعم- یعنی متغیر، متحول- است یا نیست؟ آیا آن محرك، خودش ثابت است یا متحرك؟ اگر ثابت است، مدعای ارسطو تا اینجا ثابت است، با توضیحی كه بعد عرض می كنیم. اگر محرك ثابت نیست و متحرك است، آن هم باز به یك محرك احتیاج دارد، باز صحبت در آن محرك می آید كه متحرك است یا ثابت، در نهایت امر باید حركتها منتهی به ثابت بشوند كه اسم آن ثابت را می گذارند «محرك اول» .

یك مطلب دیگر هم باید اضافه كنیم و آن این است كه هر چه جسم و جسمانی است متغیر و متحرك است، یعنی ما در عالم طبیعت ثابت نداریم، هر چه داریم دارای نوعی تغیر و تحرك است. ارسطو می خواهد از طرفی بگوید كه در عالم طبیعت ثبات وجود ندارد، ثابت وجود ندارد، و از طرف دیگر بگوید تمام حركات باید به یك ثابت منتهی شود، یعنی باید سررشته ی تمام حركات و محركات یك ثابت باشد. آن ثابت از نظر او همان موجود ما وراء الطبیعی است، چون همین قدر كه «ثابت» شد، دیگر طبیعت نیست، طبیعت كه نشد، ما وراء الطبیعی می شود. این پیكره ی استدلال ارسطو در اینجاست. البته در اطراف این استدلال خدشه ها و مناقشه هایی شده است كه همه ی آنها قابل جواب دادن است.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 195

[1] . البته امروز یك حرفهایی در این زمینه زده اند، حالا ممكن است بگویند كه آنچه امروز می گویند، غیر از آن چیزی است كه ارسطو گفته است اگر چه آنها به ارسطو نسبت می دهند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است