در
کتابخانه
بازدید : 483371تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Expand فطرت فطرت
Collapse توحیدتوحید
Expand مقدمات مقدمات
Collapse راههای اثبات وجود خداراههای اثبات وجود خدا
1راه فطرت
Collapse 2راههای علمی و شبه فلسفی 2راههای علمی و شبه فلسفی
Expand الف برهان نظم 1الف برهان نظم 1
Expand ب راه هدایت موجودات 1ب راه هدایت موجودات 1
Collapse ج راه خلقت 1ج راه خلقت 1
Expand 3راههای عقلانی و فلسفی 3راههای عقلانی و فلسفی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
حالا ما كار نداریم كه عالم اولی دارد یا ندارد. همین پیدایش تدریجی ای كه اشیاء پیدا می كنند چه نحوه است؟ اینجا هم باز دو طرز فكر است: یك طرز فكر این است كه چنین چیزی تدریجا پیدا نمی شود. اصلا در عالم هیچ موجودی معدوم نمی شود و هیچ معدومی هم موجود نمی شود. اصلا پیدایشی وجود ندارد. هر چه در دنیا وجود دارد، فقط تغییر شكل و تغییر صورت و تبدیل و تحویل و تحول است، زائد بر تبدیل و تحویل و تحول چیز دیگری وجود ندارد. نقطه ی مقابل آن فرضیه ای است كه [می گوید] نه، آنچه در عالم وجود دارد و جریانی كه در عالم هست، بیشتر از تبدیل و تحویل و تحول است، واقعا پیدایش است.

اما آنهایی كه می گویند آنچه در عالم وجود دارد جز نقل و انتقال ها و تحویل و تحول هایی نیست، عناصر اولی عالم [1] هیچ كم و زیاد نمی شود، [درباره ی طرز فكر آنها] یك فرضیه در قدیم و یك نظریه ی جدید هست: در قدیم همان نظریه ی معروف ذیمقراطیس است كه آنها معتقد بودند اجسام از- به تعبیر قدما- ذرات صغار صلبه یعنی ذرات بسیار بسیار كوچك ناشكن تشكیل شده است [2]. ذیمقراطیس كه می گفت [این ذرات ] ناشكن است، یعنی شكسته شدن برایش محال است، یك عده ذرات سفت پراكنده ای در عالم است كه هیچ وقت نه كم می شود و نه زیاد، اشیائی كه در عالم پیدا می شوند تركیبات همان ذرات است، جمع و تفریقهایی است كه آنها پیدا می كنند. ما می گوییم درختی نبود و پیدا شد. این «درختی نبود و پیدا شد» نیست، تمام ذراتی كه این درخت را به وجود آورده اند، قبلا در خاك، هوا و آب به شكل دیگری موجود بود، حالا این ذرات در این درخت با شكل و وضع دیگری موجود است. اینها البته حرفهای قدیمی دو هزار سال پیش است كه من می گویم، می گفتند آن ذرات كوچك بعضی به شكل كره است، بعضی به شكل منشور است، بعضی نوكش تیز است، بعضی قاعده اش گرد است، بعضی قاعده اش مثلث است و. . . همه ی خاصیتها را
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 166
هم از اینها می دانستند. مثلا می گفتند اگر شما یك چیزی مثل فلفل روی زبانتان می گذارید و می سوزاند، این [سوزاندن ] یك خاصیت فیزیكی است نه شیمیایی، آن ذراتی كه فلفل را به وجود آورده، از نوع ذرات نوك تیز است و این نوك ذرات است كه به سر زبان اصابت و اعصاب شما را تحریك می كند، شما اسم آن را «طعم» می گذارید. می گفتند ذراتی كه آب را تشكیل می دهد، همه ذرات مدوّر است، از این جهت لیز از كار در آمده است. این نظریه قرنها متروك ماند، تا بعد نظریه ی دیگری شبیه این نظریه پیدا شد ولی البته با این نظریه خیلی فرق دارد. دو مرتبه آمدند گفتند نه، جسم از ذراتی تشكیل شده است و آن ذرات هم آن طور كه آنها گفته اند ناشكن ناشكن نیست، تا بالاخره منتهی شده است به حرفهایی كه امروز راجع به ماده و انرژی می گویند.


[1] . مقصودم عناصر اصطلاحی نیست، مقصود اشیائی است كه عالم را تشكیل می دهند.
[2] . از همان كلمه ی «ناشكن» ، امروز كلمه ی «اتم» را به اعتبار لایتجزّائی اش گفته اند.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است