در
کتابخانه
بازدید : 483297تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
نبرد حقّ و باطل، فطرت، توحید
Expand <span class="HFormat">حقّ و باطل</span>حقّ و باطل
Expand فطرت فطرت
Collapse توحیدتوحید
Expand مقدمات مقدمات
Collapse راههای اثبات وجود خداراههای اثبات وجود خدا
1راه فطرت
Expand 2راههای علمی و شبه فلسفی 2راههای علمی و شبه فلسفی
Collapse 3راههای عقلانی و فلسفی 3راههای عقلانی و فلسفی
Expand راههای عقلانی و فلسفی (1) راههای عقلانی و فلسفی (1)
Expand راههای عقلانی و فلسفی (2) راههای عقلانی و فلسفی (2)
Collapse پاسخ به شبهات پاسخ به شبهات
Collapse 1توحید و تكامل 1توحید و تكامل
Expand 2توحید و مسأله ی شرور2توحید و مسأله ی شرور
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
بله، یك مطلب هست كه ما آن را در این مبحث نمی خواهیم طرح كنیم، در آن مبحثی كه تحت عنوان «خیر و شرّ حكمت بالغه» داریم، به عنوان ایرادات ذكر می كنیم و آن مطلب مهمی هم هست كه البته مورد توجه قدما نبوده چون آن را كشف نكرده بودند و آن اینكه:

همین حرفی كه مالتوس گفته است (عدم توازن میان مقدار تولید در جاندارها و مقدار مواد غذایی موجود در طبیعت) ممكن است به عنوان یك دلیل مخالف بر دلیل نظام خلقت آورده شود. ببینید، یك وقت صحبت در این است كه این دلیلی كه به عنوان نظام خلقت می آورید، خود این اصلا دلیل نیست، یك حرف دیگر حرفی است كه نفس آن حرف از قدیم بوده ولی نه در این مورد و آن این است كه اگر در دنیا در بسیاری از موجودات، نظاماتی دیده می شود- كه زیاد هم هست- در گوشه و كنار لانظامهایی هم دیده می شود. اگر آن نظامات قابل توجیه نیست مگر با فرض خدای صانع حكیم و مدبّر، آن لانظامها هم باز با فرض وجود خدا قابل توجیه نیست. مثال می زنند به ناقص الخلقه ها، آدمهای شش انگشتی یا پستان برای مرد (می گفتند مرد چرا پستان داشته باشد؟ این چیزی است لغو و بی اثر) و از این قبیل چیزها. این حرفی كه اینها می گویند- كه تقریبا امروز دیگر مسلّم شده است كه همین طور هم هست- كه هیچ توازنی میان میزان تولید در جاندارها و مواد غذایی كافی برای آنها در عالم وجود ندارد و این توازن را قحطیها، جنگها، زدوخوردها، تنازع بقاها و. . . به وجود می آورد، آیا این با حكیمانه بودن این نظام سازگار است یا سازگار نیست؟ این را ما جداگانه در آنجا بحث می كنیم، ولی فعلا بحث در این است كه آیا خود این دلیل «نظام» ما در موردی هم كه استعمال دارد، ضعیف می شود یا ضعیف نمی شود؟
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 250
گفتیم كه ما راجع به سایر عوامل، از نظر خداشناسی بحثی نداریم، و الاّ از نظر علمی روی اینها خیلی بحث كرده اند، از همه مهمتر بحثی است كه روی وراثت كرده اند. آن جایی كه لامارك و داروین مسأله ی وراثت را در این تغییرات سطحی ای كه در همین سلولهای عادی بدن انسان پیدا می شود قابل انتقال می دانسته اند، بعدها علما آمدند گفتند كه این حرفها درست نیست و تغییراتی با وراثت به فرزندان منتقل می شود كه در سلولهای جنسی پیدا بشود، و الاّ هر تغییری كه در این سلولهای ظاهری پیدا بشود، خیلی سطحی است و تابع محیط است و محیط كه عوض بشود، فورا به اصل اول بازگشت می كند. یا بر مسأله ی استعمال و عدم استعمال، از نظر علمی خیلی نقضها كرده اند. یا همان مسأله ی انتخاب طبیعی و بقای اصلح به شكلی كه داروین گفته است، بعد دیگران به آن انتقاد كرده اند. علما البته راجع به اینها ایراداتی گرفته اند ولی ما از نظر اصول خداشناسی بحث می كنیم كه در كجا تماس دارد یا تماس ندارد، می خواهیم بگوییم فرضا هم این طور باشد، با خداشناسی ارتباط ندارد. چه حرف داروین- تا آن قسمتهایی كه عرض كردیم- درست باشد و چه درست نباشد، با اصول خداشناسی ارتباط ندارد، مگر در همان یك قسمتی كه عرض كردیم. اگر نظریات داروین- به فرض درستی- كافی باشد برای این نظام، پس دلیل الهیون ضعیف است، اگر نه، نه. حالا ببینیم كافی هست یا كافی نیست؟
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است