نظریّه ی ششمی كه در این مقاله درباره ی منشأ پیدایش دین و مذهب بیان شده است، تحت عنوان «بازگشت به از خود بیگانگی» مطرح گردیده كه تحت این عنوان نظریّه ی جامعه شناس معروف فرانسوی به نام دوركهیم را ذكر می كند. سخنان دوركهیم در زمینه ی منشأ پیدایش مذهب فعلاً جزء مشهورترین سخنان جهان است، و خیال می كنم كه نویسنده ی این مقاله یك مقداری نظریّات خاصّ خودش را هم مخلوط كرده است، یعنی این كه ما نظریّه ی دوركهیم را نوعی «بازگشت به از خود بیگانگی» بدانیم شاید تعبیر مخصوص نویسنده ی این مقاله باشد، یعنی من در جای دیگر این تعبیر را ندیده ام. تا آنجا كه ما با نظریّات دوركهیم سابقه داریم، دوركهیم یك فردی است كه اصالة الاجتماعی می اندیشد، یعنی برای جامعه اصالت قائل است و برای فرد در واقع اصالتی قائل نیست، به این معنا كه او معتقد است كه جامعه یك تركیب حقیقی از افراد است نه یك تركیب اعتباری.