در
کتابخانه
بازدید : 105463تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
ولاء امامت و پیشوایی و به عبارت دیگر مقام مرجعیّت دینی یعنی مقامی كه دیگران باید از وی پیروی كنند، او را الگوی اعمال و رفتار خویش قرار دهند و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 278
دستورات دینی را از او بیاموزند، و به عبارت دیگر زعامت دینی. چنین مقامی مستلزم عصمت است، و چنین كسی قول و عملش سند و حجّت است برای دیگران. این همان منصبی است كه قرآن كریم درباره ی پیغمبر اكرم می فرماید:

*لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اَللّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ یَرْجُوا اَللّهَ وَ اَلْیَوْمَ اَلْآخِرَ وَ ذَكَرَ اَللّهَ كَثِیراً [1].

برای شما در (رفتار) فرستاده ی خدا پیروی ای نیكوست برای آنان كه امیدوار به خدا و روز دیگرند و خدا را بسیار یاد كنند.

*قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اَللّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْكُمُ اَللّهُ وَ یَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ [2].

بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروی كنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد.
در این آیات رسول اللّه را الگویی معرّفی كرده كه مردم باید رفتار و اخلاقشان را با رفتار و اخلاق او تطبیق دهند و او را مقتدای خویش سازند، و این خود دلیل عصمت آن حضرت است از گناه و خطا، زیرا اگر خطا و گناهی ممكن بود از او صادر گردد دیگر جا نداشت خدای متعال او را پیشوا و مقتدا معرّفی كند.

این مقام پس از پیغمبر به اهل البیت رسید و بر طبق روایتی كه اكثر علمای اهل سنّت در كتب سیره و تاریخ و كتب روایت خود از قریب سی نفر از صحابه ی پیغمبر نقل كرده اند [3] اهل البیت را به پیشوایی و امامت برگزید؛ فرمود:

انّی تارك فیكم الثّقلین: كتاب اللّه و عترتی اهل بیتی، و انّهما لن یفترقا حتّی یردا علیّ الحوض، فلا تقدّموهما فتهلكوا، و لا تقصّروا عنهما فتهلكوا، و لا تعلّموهم فانّهم أعلم منكم.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 279
من در بین شما دو چیز ارزنده را باقی می گذارم: كتاب خدا و اهل بیتم را. آنها جدا نگردند تا در حوض كوثر بر من وارد آیند. بر آنها پیشی نگیرید كه تباه شوید، و از آنها كوتاهی نكنید كه تباه شوید، و به آنان نیاموزید كه از شما داناترند.
در اینجا پیغمبر، اهل البیت را درست قرین و توأم كتاب خدا قرار می دهد و خدا درباره ی كتابش می فرماید:

لا یَأْتِیهِ اَلْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ [4].

باطل و نادرستی نه از پیش رو و نه از پشت سر به آن راه نمی یابد.
و اگر اهل البیت گرد باطل و نادرستی می گشتند، اینچنین قرین و توأم كتاب قرار نمی گرفتند، و اگر همچون نبیّ اكرم از گناه و خطا معصوم و منزّه نمی بودند اینچنین به جای وی پیشوا و مقتدا نمی شدند. مضمون حدیث حكایت می كند كه مورد حدیث افرادی معصوم می باشند؛ و به قول خواجه نصیر الدّین طوسی دیگران نه معصومی دارند و نه مدّعی عصمت برای كسی هستند، پس جز ائمّه ی اطهار مصداقی ندارد. ابن حجر می گوید:

«این گفته ی پیغمبر- بر آنها پیشی نگیرید كه تباه شوید، و از آنها كوتاهی نكنید كه تباه شوید، و به آنان نیاموزید كه از شما داناترند- دلیل است كه هر كه از اهل البیت به مراتب عالی علمی رسید و برای وظایف دینی شایسته بود، بر دیگران مقدّم است. » [5]
حافظ ابو نعیم از ابن عبّاس روایت می كند كه پیغمبر فرمود:

«هر كه را خوش آید كه همچون زندگی من بزید و همچون مرگ من بمیرد و در بهشت جاودانی سكونت كند، علی را از پس من ولی انتخاب كند [6] و ولیّ او را ولی گیرد و به امامان از پس من كه عترت من اند و از گل من آفریده شده اند، اقتدا كند
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 280
كه آنان فهم و دانش روزی شده اند؛ و وای بر آنان كه فضلشان را تكذیب كنند و رحم مرا در موردشان قطع كنند كه شفاعتم آنان را نگیرد. » [7]
امامت و پیشوایی و مقتدایی دینی، به طوری كه آنچه پیشوا می گوید و هر طور عمل می كند سند و حجّت الهی تلقّی شود، نوعی ولایت است، زیرا نوعی حقّ تسلّط و تدبیر و تصرّف در شئون مردم است.

به طور كلّی هر معلّم و مربّی از آن جهت كه معلّم و مربّی است، ولیّ و حاكم و متصرّف در شئون متعلّم و مربّاست، چه رسد به معلّم و مربّی ای كه از جانب خدا این حق به او داده شده باشد.

آیه ی كریمه ی «إِنَّما وَلِیُّكُمُ اَللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا اَلَّذِینَ یُقِیمُونَ اَلصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ اَلزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ» ناظر به چنین ولایتی است. البتّه مقصود این نیست كه این آیه شامل برخی دیگر از اقسام ولایت كه بعداً ذكر خواهیم كرد نیست. مقصود این است كه این آیه شامل ولاء امامت و پیشوایی و مرجعیّت دینی هست. در برخی احادیث گذشته نیز كلمه ی «ولیّ» در مورد ولاء امامت استعمال شده است.

این نوع از ولاء را اگر به امام نسبت دهیم به معنی حقّ پیشوایی و مرجعیّت دینی است و اگر به افراد امّت نسبت دهیم به معنی پذیرش و قبول این حقّ است.


[1] . احزاب/21.
[2] . آل عمران/31.
[3] . رجوع شود به رساله ای كه آقای قوام الدّین جاسبی قمی- از فضلای حوزه ی علمیّه ی قم- به امر آیة اللّه بروجردی درباره ی اسناد این حدیث تألیف كردند و «دار التّقریب بین المذاهب الاسلامیّة» چاپ و منتشر كرد.
[4] . فصّلت/42.
[5] . الصّواعق المحرقة/ص 135.
[6] . در متن روایت «فلیوال علیّا» آمده است و بر طبق معانی مختلف ولاء، مفهوم این جمله متفاوت می شود.
[7] . حلیة الاولیاء، ج /1ص 86.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است