در
کتابخانه
بازدید : 61901تاریخ درج : 1391/03/21
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
مقتضیات زمان یعنی مقتضیات محیط و اجتماع و زندگی. بشر به حكم اینكه به نیروی عقل و ابتكار و اختیار مجهّز است و تمایل به زندگی بهتر دارد، پیوسته افكار و اندیشه ها و عوامل و وسائل بهتری برای رفع احتیاجات اقتصادی و اجتماعی و معنوی خود وارد زندگی می كند. ورود عوامل و وسائل كامل تر و بهتر خود به خود سبب می شود كه عوامل كهنه و ناقص تر جای خود را به اینها بدهند و انسان به عوامل جدید و نیازمندیهای خاصّ آنها وابستگی پیدا كند. وابستگی بشر به یك سلسله احتیاجات مادّی و معنوی و تغییر دائمی عوامل و وسائل رفع كننده ی این احتیاجات و كامل تر و بهتر شدن دائمی آنها كه به نوبه ی خود یك سلسله احتیاجات جدید نیز به وجود می آورند، سبب می شود كه مقتضیات محیط و اجتماع و زندگی در هر عصری و زمانی تغییر كند و انسان الزاماً خود را با مقتضیات جدید تطبیق دهد. با چنین مقتضیاتی نه باید نبرد كرد و نه می توان.

امّا متأسّفانه همه ی پدیده های نوی كه در زمان پیدا می شود، از نوع افكار و اندیشه های بهتر و عوامل و وسائل كامل تر برای زندگی سعادتمندانه تر نیست. زمان و محیط و اجتماع، مخلوق بشر است و بشر هرگز از خطا مصون نبوده است؛ از این رو تنها وظیفه ی انسان انطباق و پیروی از زمان و افكار و اندیشه های زمان و عادتها و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 187
پسندهای زمان نیست، كنترل و اصلاح زمان نیز هست. اگر انسان باید صد در صد خود را با زمان تطبیق دهد پس زمان را با چه چیز تطبیق بدهد؟ !
از نظر افراد كم فكر، «مقتضیات زمان» یعنی سلیقه و پسند رایج روز. جمله ی «دنیای امروز نمی پسندد» از هر منطق نظری و عملی و صوری و مادّی و قیاسی و تجربی و استقرائی برای كوبیدن شخصیّت اینان و تسلیم بلا شرط كردنشان مؤثّرتر است. از نظر طرز فكر اینان همین كه چیزی از سلیقه و مد روز- خصوصاً در دنیای غرب- افتاد، كافی است كه حكم كنیم «مقتضیات زمان» تغییر كرده است، «جبر تاریخ» است، «اجتناب ناپذیر» است؛ «لازمه ی ترقّی و تعالی» است، در صورتی كه می دانیم زمان و محیط و عوامل اجتماعی را بشر می سازد، از عالم قدس وارد نمی شود، و بشر- هر چند غربی باشد- جایز الخطاست.

بشر همان طوری كه عقل و علم دارد، شهوت و هوای نفس هم دارد و همان طوری كه در جهت مصلحت و زندگی بهتر گام بر می دارد، احیاناً انحراف هم پیدا می كند؛ پس زمان نیز، هم امكان پیشروی دارد و هم امكان انحراف. با پیشرویهای زمان باید پیش رفت و با انحرافات آن باید مبارزه كرد.

«مقتضیات زمان» مانند «آزادی» از كلماتی است كه- مخصوصاً در مشرق زمین- سرنوشت شومی داشته است و اكنون به شكل یك ابزار استعماری كامل برای درهم كوبیدن فرهنگ اصیل شرق و تحمیل روح غربی در آمده است. چه سفسطه ها كه به این نام صورت می گیرد و چه بدبختیها كه با این تابلوی قشنگ تحمیل می گردد!
می گویند عصر علم است. می گوییم صحیح است، امّا آیا همه ی سرچشمه ها جز سرچشمه ی علم در وجود بشر خشكیده است و هر چه پدید می آید فرزند خالص و مشروع علم است؟ ! در كدام عصر، علم و دانش مانند عصر ما قوّت و قدرت و گسترش داشته است و در كدام عصر مانند این عصر آزادی خود را از كف داده و مقهور دیو شهوت و اژدهای خودخواهی و جاه طلبی و پول پرستی و استخدام و استثمار بوده است؟ !
كسانی كه مدّعی هستند مقتضیات متغیّر زمان ایجاب می كند هیچ قانونی جاوید نماند، اوّل باید دو موضوع بالا را از یكدیگر تفكیك كنند تا معلوم گردد كه در اسلام هرگز چیزی وجود ندارد كه با پیشروی به سوی زندگی بهتر مخالف باشد.

مشكل عصر ما این است كه بشر امروز كمتر توفیق می یابد میان این دو تفكیك
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 188
كند، یا جمود می ورزد و با كهنه پیمان می بندد و با هر چه نو است مبارزه می كند، و یا جهالت به خرج می دهد و هر پدیده ی نوظهوری را به نام مقتضیات زمان موجّه می شمارد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج3، ص: 189
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است