پاره ای از شب، گاهی نصف، گاهی ثلث و گاهی دو ثلث شب را به عبادت
می پرداخت. با اینكه تمام روزش خصوصا در اوقات توقّف در مدینه در تلاش بود، از
وقت عبادتش نمی كاست. او آرامش كامل خویش را در عبادت و راز و نیاز با حق
می یافت. عبادتش به منظور طمع بهشت و یا ترس از جهنّم نبود، عاشقانه و
سپاسگزارانه بود. روزی یكی از همسرانش گفت: تو دیگر چرا آن همه عبادت
می كنی؟ تو كه آمرزیده ای! جواب داد: آیا یك بنده ی سپاسگزار نباشم؟
بسیار روزه می گرفت. علاوه بر ماه رمضان و قسمتی از شعبان، یك روز در میان
روزه می گرفت. دهه ی آخر ماه رمضان بسترش بكلّی جمع می شد و در مسجد معتكف
می گشت و یكسره به عبادت می پرداخت، ولی به دیگران می گفت: كافی است در هر
ماه سه روز روزه بگیرید. می گفت: به اندازه ی طاقت عبادت كنید، بیش از ظرفیّت خود
بر خود تحمیل نكنید كه اثر معكوس دارد. با رهبانیّت و انزوا و گوشه گیری و ترك اهل
و عیال مخالف بود. بعضی از اصحاب كه چنین تصمیمی گرفته بودند مورد انكار و
ملامت قرار گرفتند. می فرمود: بدن شما، زن و فرزند شما و یاران شما همه حقوقی بر
شما دارند و می باید آنها را رعایت كنید.
در حال انفراد، عبادت را طول می داد، گاهی در حال تهجّد ساعتها سرگرم بود،
امّا در جماعت به اختصار می كوشید، رعایت حال اضعف مأمومین را لازم می شمرد و
به آن توصیه می كرد.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج2، ص: 258