سرچشمه ی اصلی این نوع تعلیم كه بشر را در عین اعتقاد به قضا و قدر، به تسلّط
او بر سرنوشت نیز معتقد می كند، قرآن كریم است. قرآن كریم از قضاهای متعدّد نام
می برد:
هُوَ اَلَّذِی خَلَقَكُمْ مِنْ طِینٍ ثُمَّ قَضی أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَهُ [1].
اوست كه شما را از گل آفرید و اجلی معیّن كرد و اجل نام برده شده در نزد خود
اوست.
قرآن كریم در عین اینكه از لوح محفوظ و كتاب ازلی و تقدیر گذشته دم می زند و
می گوید:
«وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلاّ فِی كِتابٍ مُبِینٍ» ، یا می گوید:
«ما أَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی
اَلْأَرْضِ وَ لا فِی أَنْفُسِكُمْ إِلاّ فِی كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها» ، در عین حال می گوید:
كُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ [2].
خداوند هر روز دست در كاری است.
از رسول خدا (ص) سؤال شد:
«أ نحن فی امر فرغ منه ام فی امر مستأنف؟ » (آیا ما به
كارهایی سرگرمیم كه خداوند از آنها فارغ شده است، یا آنكه پس از این، تكلیف آنها
روشن می شود؟ ) فرمود:
«فی امر فرغ منه و فی امر مستأنف» [3](شما به كارهایی سرگرمید
كه هم خداوند از آنها فارغ شده و هم فارغ نشده است) .
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 399
[3] . شرح اصول كافی ملا صدرا، ذیل حدیث 394.