در
کتابخانه
بازدید : 485322تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
عدل الهی
Expand مقدّمه مقدّمه
Collapse <span class="HFormat">بخش اول: </span>عدل بشری و  عدل الهی بخش اول: عدل بشری و عدل الهی
Expand <span class="HFormat">بخش دوم: </span>حلّ مشكل بخش دوم: حلّ مشكل
Expand <span class="HFormat">بخش سوم</span>تبعیض هابخش سومتبعیض ها
Expand <span class="HFormat">بخش چهارم: </span>شروربخش چهارم: شرور
Expand <span class="HFormat">بخش پنجم: </span>فوائد شروربخش پنجم: فوائد شرور
Expand <span class="HFormat">بخش ششم: </span>مرگ ومیرهابخش ششم: مرگ ومیرها
Expand <span class="HFormat">بخش هفتم: </span>مجازاتهای اخروی بخش هفتم: مجازاتهای اخروی
Expand <span class="HFormat">بخش هشتم: </span>شفاعت بخش هشتم: شفاعت
Expand <span class="HFormat">بخش نهم: </span>عمل خیر از غیر مسلمان بخش نهم: عمل خیر از غیر مسلمان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
اكنون ببینیم پرسشهایی كه در این زمینه مطرح می شود مجموعا چه پرسشهایی است؟ اولین پرسشی كه در این زمینه هست این است كه چرا در جهان، تبعیض و تفاوت وجود دارد؟ چرا یكی سفید است و دیگری سیاه، یكی زشت است و دیگری زیبا، یكی سالم است و دیگری علیل؟ بلكه چرا یكی انسان است و دیگری گوسفند یا كرم خاكی؟ یكی جماد است و دیگری نبات؟ یكی شیطان است و دیگری فرشته؟ چرا همه مانند هم نیستند؟ چرا همه سفید و یا همه سیاه نیستند؟ چرا همه زیبا و یا همه زشت نیستند؟ و اگر بنا است تفاوتی در كار باشد چرا آنكه سفید است سیاه نشد و آنكه سیاه است سفید نشد؟ چرا آنكه زشت است زیبا نشد و آنكه زیبا است زشت نشد؟ پرسش دیگر در مورد فناها و نیستیها است: چرا اشیاء، موجود می شوند و سپس معدوم می گردند؟ چرا مرگ، مقرّر شده است؟ چرا انسان بدنیا می آید و پس از آنكه لذت حیات را چشید و آرزوی جاوید ماندن در او زنده شد به دیار نیستی فرستاده می شود؟ رابطه ی این پرسش با مسأله ی عدل و ظلم از این راه است كه گفته می شود: عدم
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 85
محض به از وجود ناقص است. هر چیزی و هر كسی تا موجود نشده حقی ندارد، اما همین كه موجود شد حق بقا پیدا می كند. اگر اشیاء اصلاً بوجود نمی آمدند در آسایش و سعادت بیشتری بودند از اینكه آورده و سپس با ناكامی برده شوند؛ پس چنین آوردنی ظلم است.

پرسش دیگر این است كه: گذشته از مدت محدود هستیها و پیدایش فناها و نیستیها، وجود نقصها از قبیل جهل، عجز، ضعف، فقر برای چیست؟ ارتباط این مسأله با مسأله ی عدل و ظلم نیز از این راه است كه تصور می شود منع فیض علم و قدرت و قوت و ثروت به موجودی كه نیازمند به آنهاست ظلم است. در این اشكال، فرض شده كه آنكه نیامده است حقی ندارد، اما همین كه آورده شد طبعا حقی از نظر لوازم حیات پیدا می كند. پس جهل و عجز و ضعف و فقر و گرسنگی و غیره نوعی ممنوعیّت از حق است.

پرسش دیگر این است: گذشته از تبعیضها و تفاوتها، و گذشته از اینكه هر چیزی جبراً محكوم به فنا است، و گذشته از اینكه برخی موجودات كه به دنیا می آیند برخی از لوازم حیات از آنها دریغ می شود، وجود آفات و بلایا و مصائب كه در نیمه راه، یك موجود را به دیار نیستی می برد و یا در مدت هستی، هستی او را مقرون به رنج و ناراحتی می كند برای چیست؟ میكروبها، بیماریها، ظلم و اختناق ها، سرقتها، سیلها، طوفانها، زلزله ها، جداییها، مصیبتها، جنگها، تضادها، شیطان، نفس امّاره و غیره، برای چیست؟ اینها انواع پرسشهایی است كه در زمینه ی عدل و ظلم مطرح می شود. البته عین همین پرسشها را با اندكی اختلاف تحت عناوین دیگری كه آنها نیز مانند عدل و ظلم از مسائل الهیات است می توان طرح كرد؛ از قبیل مسأله ی غایات در علت و معلول، مسأله ی عنایت الهی در بحث صفات واجب. گفته می شود اگر غایت و هدفی در خلقت بود و حكمت بالغه ای در كار بود باید همه چیز مفید فائده ای باشد؛ و علی هذا می بایست كه نه پدیده ی بی فایده ای آفریده شود و نه پدیده ای زیان آور، و هم این كه هیچ پدیده ی مفیدی متروك و معدوم نماند. وجود تبعیضها و تفاوتها و نیستیها و جهلها و عجزها نشانه ی این است كه پدیده های لازمی كه می بایست آفریده شوند، یعنی تساوی، ادامه ی هستی، علم و قدرت و غیره آفریده نشده اند، و از طرفی پدیده هایی كه یا مفید فائده ای نیستند و یا زیان آورند از قبیل بیماریها و زلزله ها و غیره آفریده شده اند، و این جریان با حكمت بالغه ی الهیّه و با عدل به مفهوم توازن و تعادل نیز جور نمی آید.

عین همین مسائل با اندكی اختلاف تحت عنوان خیر و شر، در مسأله ی توحید
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 86
قابل طرح است. صورت اشكال این است كه در هستی، دوگانگی حكمفرماست، پس باید دو ریشه ای باشد. حكما مسأله ی خیر و شر را گاهی در باب توحید برای ردّ نظریه ی ثنویّه، و گاهی در مسأله ی عنایت الهیّه طرح می كنند كه مربوط به حكمت بالغه است. در اینجا است كه گفته می شود عنایت الهی ایجاب می كند كه هر چه موجود می شود خیر و كمال باشد، و نظام موجود نظام احسن باشد، پس شرور و نقصانات كه ضربه به نظام احسن می زنند نمی بایست موجود شوند و حال آنكه موجود شده اند.

ما این مسأله را تنها از ناحیه ی عدل و ظلم مطرح می كنیم ولی خواه ناخواه جنبه های دیگر مسأله نیز ضمنا طرح و حل خواهد شد؛ و چنان كه گفتیم، مفهوم عدل، آنگاه كه در مقابل «ظلم» قرار می گیرد به معنی رعایت استحقاق است نه به معنی توازن یا تساوی؟ و البته همانطور كه اشاره شد، رعایت استحقاقها در مورد ذات حق، آنچنان است كه حكما درك كرده و رسیده اند نه آنچنان كه دیگران پنداشته اند.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است