در
کتابخانه
بازدید : 485260تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
عدل الهی
Expand مقدّمه مقدّمه
Expand <span class="HFormat">بخش اول: </span>عدل بشری و  عدل الهی بخش اول: عدل بشری و عدل الهی
Expand <span class="HFormat">بخش دوم: </span>حلّ مشكل بخش دوم: حلّ مشكل
Expand <span class="HFormat">بخش سوم</span>تبعیض هابخش سومتبعیض ها
Expand <span class="HFormat">بخش چهارم: </span>شروربخش چهارم: شرور
Expand <span class="HFormat">بخش پنجم: </span>فوائد شروربخش پنجم: فوائد شرور
Expand <span class="HFormat">بخش ششم: </span>مرگ ومیرهابخش ششم: مرگ ومیرها
Collapse <span class="HFormat">بخش هفتم: </span>مجازاتهای اخروی بخش هفتم: مجازاتهای اخروی
Expand <span class="HFormat">بخش هشتم: </span>شفاعت بخش هشتم: شفاعت
Expand <span class="HFormat">بخش نهم: </span>عمل خیر از غیر مسلمان بخش نهم: عمل خیر از غیر مسلمان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
نوع اول مجازات همان كیفرها و مقرّرات جزائی است كه در جوامع بشری به وسیله ی مقنّنین الهی یا غیر الهی وضع گردیده است. فایده ی اینگونه مجازاتها دو چیز است؛ یكی جلوگیری از تكرار جرم به وسیله ی خود مجرم یا دیگران از طریق رعبی كه كیفر دادن ایجاد می كند؛ و به همین جهت می توان این نوع از مجازات را «تنبیه» نامید. فایده ی دیگر، تشفّی و تسلّی خاطر ستمدیده است و این در مواردی است كه از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 226
نوع جنایت و تجاوز به دیگران باشد.

حسّ انتقامجویی و تشفّی طلبی در بشر بسیار قوی است و در دوره های ابتدائی و جامعه های بدوی ظاهرا قوی تر بوده است. اگر جانی را از طریق قانون، مجازات نمی كردند، تباهی و فساد بسیاری در جامعه پدید می آمد. این حس، هم اكنون هم در بشر هست، نهایت اینكه در جوامع متمدّن اندكی ضعیف تر یا «پنهان تر» است. انسان ستمدیده دچار عقده ی روحی می گردد، اگر عقده ی او خالی نگردد ممكن است- بطور آگاهانه یا ناآگاهانه- روزی مرتكب جنایت گردد. ولی وقتی كه ستمگر را در برابر او مجازات كنند، عقده اش بازمی گردد و روانش از كینه و ناراحتی پاك می شود.

قوانین جزائی برای تربیت مجرمین و برای برقراری نظم در جامعه ها ضروری و لازم است؛ هیچ چیز دیگری نمی تواند جانشین آن گردد. این كه برخی می گویند بجای مجازات باید مجرم را تربیت كرد و بجای زندان باید دار التأدیب ایجاد كرد، یك مغالطه است؛ تربیت و ایجاد دار التأدیب، بی شبهه لازم و ضروری است و مسلّما تربیت صحیح از میزان جرائم می كاهد؛ همچنانكه نابسامانی اجتماعی یكی از علل وقوع جرائم است و برقراری نظامات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی صحیح نیز به نوبه ی خود از جرائم می كاهد؛ ولی هیچ یك از اینها جای دیگری را نمی گیرد؛ نه تربیت و نه نظامات عادلانه جانشین كیفر و مجازات می گردد، و نه كیفر و مجازات جانشین تربیت صحیح و نظام اجتماعی سالم می شود.

هر اندازه تربیت، درست و نظام اجتماعی، عادلانه و سالم باشد باز افرادی طاغی و سركش پیدا می شوند كه تنها راه جلوگیری از آنها مجازاتها و كیفرهاست كه احیاناً باید سخت و شدید باشد.

از طریق تقویت ایمان و ایجاد تربیت صحیح و اصلاح جامعه و از بین بردن علل وقوع جرم می توان از تعداد جرمها و جنایتها تا حدود زیادی كاست و باید هم از این راهها استفاده كرد، ولی نمی توان انكار كرد كه مجازات هم در جای خود لازم است و هیچ یك از امور دیگر اثر آن را ندارد. بشر هنوز موفق نشده است و شاید هم هیچ وقت موفق نشود كه از طریق اندرزگویی و ارشاد و سایر وسائل آموزشی و پرورشی بتواند همه ی مردم را تربیت كند، و امیدی هم نیست كه تمدن و زندگی مادی كنونی بتواند وضعی را بوجود آورد كه هرگز جرمی واقع نشود. تمدن امروز نه تنها جرمها را كم نكرده است، بلكه به مراتب آنها را بیشتر و بزرگتر كرده است.

دزدیهایی كه در قدیم به شكل آفتابه دزدی، جیب بری یا سر گردنه گرفتن انجام می گرفت امروز به هزار رنگ و شكل مرئی و نامرئی، زیر پرده و روی پرده انجام
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 227
می گیرد؛ روی پرده اش هم كم نیست، می بینیم یك كشتی و یا چند كشتی را از دریا می دزدند.

به دلائلی كه ذكر شد باید پذیرفت كه وضع مجازاتها و كیفرهای قراردادی برای اجتماعات بشری لازم و مفید است ولی چنان كه قبلاً گفته شد لازم است وضع كنندگان مقررات جزائی، تناسب جرم و مجازات را رعایت كنند.

اما نكته ی جالب این است كه اینگونه مجازاتها در جهان آخرت معقول نیست؛ زیرا در آنجا نه جلوگیری از تكرار جرم مطرح است نه تشفّی؛ نه آخرت جای عمل است تا عقوبت كردن انسان به این منظور باشد كه دوباره مرتكب كردار زشت نشود، و نه خدا- العیاذ باللّه- حس انتقامجویی و تشفّی [طلبی ] دارد كه بخواهد برای خالی كردن عقده ی دل خود انتقام بگیرد، و نه در آنجا مسأله ی تشفّی قلب مظلومین مطرح است، خصوصاً اگر آن مظلوم از اولیاء خدا و مظاهر رحمت واسعه ی الهیّه باشد؛ بدیهی است كه برای غیر اولیاء نیز در جهان وا نفسا اندكی خیر و رحمت و مغفرت بر یك دنیا انتقام از دشمن ترجیح دارد.

به علاوه، همه ی عذابها كه مربوط به حقوق مردم نیست تا گفته شود عدل الهی ایجاب می كند كه رضای دل مظلومین از راه انتقام از ظالم تحصیل شود. قسمت مهمی از عذابها مربوط است به شرك، ریا، ترك عبادت خدا و امثال اینها كه «حقّ اللّه» است نه «حقّ الناس» ؛ و در این گونه موارد هیچ یك از دو اثر و خاصیتی كه برای مجازاتهای دنیوی هست وجود ندارد.

کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است