در
کتابخانه
بازدید : 485228تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
عدل الهی
Expand مقدّمه مقدّمه
Expand <span class="HFormat">بخش اول: </span>عدل بشری و  عدل الهی بخش اول: عدل بشری و عدل الهی
Expand <span class="HFormat">بخش دوم: </span>حلّ مشكل بخش دوم: حلّ مشكل
Expand <span class="HFormat">بخش سوم</span>تبعیض هابخش سومتبعیض ها
Expand <span class="HFormat">بخش چهارم: </span>شروربخش چهارم: شرور
Expand <span class="HFormat">بخش پنجم: </span>فوائد شروربخش پنجم: فوائد شرور
Expand <span class="HFormat">بخش ششم: </span>مرگ ومیرهابخش ششم: مرگ ومیرها
Expand <span class="HFormat">بخش هفتم: </span>مجازاتهای اخروی بخش هفتم: مجازاتهای اخروی
Expand <span class="HFormat">بخش هشتم: </span>شفاعت بخش هشتم: شفاعت
Collapse <span class="HFormat">بخش نهم: </span>عمل خیر از غیر مسلمان بخش نهم: عمل خیر از غیر مسلمان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
در قبال روشنفكران گشاد باز كه مدعیند عمل خیر از هر كس در هر وضع و حالی كه باشد مقبول درگاه خداست مقدسان سختگیر قرار گرفته اند و اینها درست در نقطه ی مقابل آنها موضعگیری كرده اند. اینها می گویند: محال است كه عملی از غیر مسلمان پذیرفته باشد. اعمال كافران و همچنین مسلمانان غیر شیعه یك پول هم ارزش ندارد.

كافر و مسلمان غیر شیعه، خودش مردود و مطرود است پس عملش به طریق اولی مردود است. این گروه نیز دو دلیل می آورند: عقلی و نقلی.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 286
1. دلیل عقلی: دلیل عقلی این گروه این است كه اگر بنا باشد اعمال غیر مسلمان و یا مسلمان غیر شیعه مقبول درگاه الهی باشد پس فرق میان مسلمان و غیر مسلمان، و همچنین فرق میان شیعه و غیر شیعه چیست؟ فرق میان آنها یا باید به این ترتیب باشد كه اعمال نیك از مسلمان و شیعه مقبول باشد و از نامسلمان و یا مسلمان غیر شیعه مقبول نباشد، یا به این ترتیب كه اعمال بد در مسلمانان شیعه عقاب نداشته باشد و در غیر آنها عقاب داشته باشد. اما اگر بنابراین باشد كه اعمال نیك هر دو گروه پاداش نیك داشته باشد و اعمال بد هر دو گروه كیفر داشته باشد پس فرق میان آنها چه خواهد بود؟ و اثر اسلام و تشیّع در این فرض چه می تواند باشد؟ تساوی كافر و مسلمان و همچنین تساوی شیعه و غیر شیعه در حساب اعمال، معنایش جز این نیست كه اساسا اسلام و تشیّع چیز زائد و لغو و غیر لازمی است.

2. دلیل نقلی: علاوه بر استدلال فوق، این دسته به دو آیه از قرآن كریم و پاره ای از روایات و احادیث استدلال می كنند.

در پاره ای از آیات قرآن، تصریح شده كه عمل كافر غیر مقبول است؛ همچنان كه در روایات بسیاری وارد است كه عمل غیر شیعه یعنی عمل كسی كه ولایت اهل البیت را ندارد مقبول نیست.

در سوره ی مباركه ی ابراهیم، خدا اعمال كفّار را به خاكستری تشبیه می كند كه به وسیله ی تندبادی پراكنده شود و از دست برود:

مَثَلُ اَلَّذِینَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ أَعْمالُهُمْ كَرَمادٍ اِشْتَدَّتْ بِهِ اَلرِّیحُ فِی یَوْمٍ عاصِفٍ لا یَقْدِرُونَ مِمّا كَسَبُوا عَلی شَیْ ءٍ، ذلِكَ هُوَ اَلضَّلالُ اَلْبَعِیدُ [1].

«مثل كافران اینگونه است كه كارهای ایشان همچون توده ی خاكستری است كه در یك روز طوفانی دستخوش باد سختی گردد؛ بر چیزی از آنچه فراهم كرده اند دست نمی یابند؛ آن است گمراهی عمیق» .
در آیه ای از سوره ی مباركه ی نور، اعمال كافران به سرابی تشبیه شده است كه «آب نما» است ولی از نزدیك هیچ است.

این آیه می فرماید: خدمات بزرگی كه چشمها را خیره می كند و در نظر برخی از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 287
ساده لوح ها حتی از خدمات انبیاء هم بزرگتر است اگر با ایمان به خدا توأم نباشد هیچ و پوچ است و عظمت آن، خیالی بیش نیست، همچنان كه سراب. اینك متن آیه ی كریمه:

وَ اَلَّذِینَ كَفَرُوا أَعْمالُهُمْ كَسَرابٍ بِقِیعَةٍ یَحْسَبُهُ اَلظَّمْآنُ ماءً حَتّی إِذا جاءَهُ لَمْ یَجِدْهُ شَیْئاً وَ وَجَدَ اَللّهَ عِنْدَهُ فَوَفّاهُ حِسابَهُ، وَ اَللّهُ سَرِیعُ اَلْحِسابِ [2].

«و كافران كارهایشان همچون سرابی در بیابان است كه شخص تشنه آن را آب می پندارد، تا وقتی كه نزدیك آن بیاید می بیند كه هیچ نیست؛ و خدا را در آنجا می یابد كه به حساب وی می رسد و خدا بی درنگ حساب را تصفیه می كند. »
این، مثل كار نیك كافران است كه به نظر نیك می آید، وای از اعمال بد ایشان.

مثل آن را در آیه ی بعد چنین می خوانیم:

أَوْ كَظُلُماتٍ فِی بَحْرٍ لُجِّیٍّ یَغْشاهُ مَوْجٌ، مِنْ فَوْقِهِ مَوْجٌ، مِنْ فَوْقِهِ سَحابٌ، ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ، إِذا أَخْرَجَ یَدَهُ لَمْ یَكَدْ یَراها، وَ مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اَللّهُ لَهُ نُوراً فَما لَهُ مِنْ نُورٍ.

«یا همچون پاره های ظلمت در دریایی ژرف، كه آن را موجی كه روی آن موجی است فراگیرد، و در بالا ابری قرار گرفته باشد؛ وقتی آدمی دست خویش را بیرون آورد نتواند آن را ببیند. هر كه را خدا روشنی ندهد، هیچ روشنی ندارد. »
از ضمیمه ساختن این آیه با آیه ی قبل چنین استنباط می كنیم كه اعمال نیك كافران با همه ی ظاهر فریبا، سرابی بی واقعیّت است و اما اعمال بد ایشان وا مصیبتا، شرّ اندر شرّ و ظلمت روی ظلمت است.

آیات مزبور وضع عمل كافر را روشن می كند.

اما وضع عمل مسلمان غیر شیعه را، از نظر ما كه شیعه هستیم، روایاتی كه از طرق اهل البیت (علیهم السلام) رسیده است روشن می نماید.

در این زمینه روایات زیادی وارد شده است، طالبان می توانند به «كافی» جلد اول كتاب الحجة و جلد دوم كتاب الایمان و الكفر، و «وسائل الشیعة» جلد اول ابواب مقدمات العبادات، و «مستدرك الوسائل» جلد اول ابواب مقدمات العبادات، و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 288
«بحار الانوار» مباحث معاد باب هجدهم (باب الوعد و الوعید و الحبط و التكفیر) ، و جلد هفتم از چاپ قدیم باب 227، و جلد پانزدهم از چاپ قدیم جزء اخلاق صفحه ی 187 مراجعه كنند. برای نمونه یك روایت از وسائل الشیعة نقل می كنیم:

«محمد بن مسلم می گوید از امام باقر (ع) شنیدم كه فرمود: هر كس خدا را پرستش كند و خود را در عبادت به رنج وادارد و امامی كه خدا برایش تعیین كرده است نداشته باشد، عملش نامقبول و خودش گمراه و سرگردان است و خداوند اعمال او را دشمن می دارد. . . و اگر به این حال بمیرد مردنش مردن اسلام نیست، مردن كفر و نفاق است. ای محمد بن مسلم بدان كه پیشوایان ظلم و پیروانشان از دین خدا بیرونند، خود گمراه شدند و دیگران را نیز گمراه ساختند، اعمالی كه انجام می دهند مانند خاكستری است كه در یك روز طوفانی دستخوش بادی سخت گردد كه به هیچ چیزی از آنچه فراهم كرده اند دست نمی یابند؛ آن است گمراهی عمیق. » [3]
این است دلائل كسانی كه می گویند اساس سعادت و نیكبختی، ایمان و اعتقاد است.

گاهی برخی از این گروه، افراط كرده و صرف ادعای ایمان و در حقیقت انتساب محض را ملاك قضاوت قرار می دهند؛ مثلا مرجئه در زمان بنی امیه همین فكر را تبلیغ می كردند، و خوشبختانه با انقراض بنی امیه منقرض شدند. در آن عصر، فكر شیعی كه از ائمه ی اهل بیت (علیهم السلام) الهام می گرفت نقطه ی مقابل فكر «مرجئه» بود ولی بدبختانه در اعصار اخیر فكر مرجئه در لباس دیگر در میان عوام شیعه نفوذ كرده است؛ گروهی از عوام شیعه صرفا انتساب ظاهری به امیر المؤمنین (ع) را برای نجات كافی می شمارند و این فكر عامل اساسی بیچارگی شیعه در عصر اخیر بشمار می رود.

دراویش و متصوّفه ی اعصار اخیر به نحوی دیگر و بهانه ای دیگر عمل را تحقیر می كنند؛ آنها موضوع صفای قلب را دستاویز قرار داده اند در صورتی كه صفای حقیقی قلب محرّك و مؤیّد عمل است نه منافی با آن.

در مقابل این طبقات كسانی هم پیدا شدند كه ارزش عمل را به جایی رساندند كه گفتند مرتكب كبیره كافر است. خوارج چنین عقیده ای داشتند. برخی از متكلّمین، مرتكب كبیره را نه مؤمن می دانستند و نه كافر و قائل به «منزلة بین المنزلتین» بودند.

مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 289
اكنون باید ببینیم كدامیك از این افكار صحیح است؟ آیا باید اصالة الاعتقادی شد یا اصالة العملی؟ یا شقّ دیگری وجود دارد؟ اینك بحث در ارزش ایمان و اعتقاد.


[1] . ابراهیم/18
[2] . نور/39
[3] . وسائل الشیعة، چاپ مكتبة محمدی- قم- جزء اول از جلد اول ص 90
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است