در
کتابخانه
بازدید : 485290تاریخ درج : 1391/03/21
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
عدل الهی
Expand مقدّمه مقدّمه
Expand <span class="HFormat">بخش اول: </span>عدل بشری و  عدل الهی بخش اول: عدل بشری و عدل الهی
Collapse <span class="HFormat">بخش دوم: </span>حلّ مشكل بخش دوم: حلّ مشكل
Expand <span class="HFormat">بخش سوم</span>تبعیض هابخش سومتبعیض ها
Expand <span class="HFormat">بخش چهارم: </span>شروربخش چهارم: شرور
Expand <span class="HFormat">بخش پنجم: </span>فوائد شروربخش پنجم: فوائد شرور
Expand <span class="HFormat">بخش ششم: </span>مرگ ومیرهابخش ششم: مرگ ومیرها
Expand <span class="HFormat">بخش هفتم: </span>مجازاتهای اخروی بخش هفتم: مجازاتهای اخروی
Expand <span class="HFormat">بخش هشتم: </span>شفاعت بخش هشتم: شفاعت
Expand <span class="HFormat">بخش نهم: </span>عمل خیر از غیر مسلمان بخش نهم: عمل خیر از غیر مسلمان
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
راهها و مسلكها در حلّ مشكلات مربوط به عدل الهی متفاوت است. معمولا اهل ایمان كه در پرتوی دین و مذهب به خداوند ایمان دارند با یك پاسخ اجمالی وجدان خود را قانع می سازند؛ با خود چنین می اندیشند كه ادلّه ی قاطع، وجود خدای قادر علیم حكیم را اثبات كرده است؛ دلیلی ندارد كه خدای قادر علیم حكیم، ظلم كند؛
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 113
مگر خداوند با كسی دشمنی دارد كه به انگیزه ی دشمنی، حق او را از بین ببرد، و یا نیازمند است كه حق كسی را برباید و به خود اختصاص دهد؟ ! انگیزه ی ظلم یا عقده های روحی است و یا نیازها و احتیاجها، و چون انگیزه ی ظلم در خداوند وجود ندارد پس ظلم درباره ی خداوند معنی ندارد. او قادر مطلق و علیم مطلق و حكیم مطلق است؛ هم عالم به نظام احسن و اصلح است و هم قادر به ایجاد آن. علی هذا دلیلی ندارد كه خداوند، جهان را طوری بیافریند كه بر خلاف وضع احسن و اصلح باشد. مسلّما آنچه به نام شرور نامیده می شود اگر بر ضدّ نظام احسن و اصلح بود، آفریده نمی شد.

این گروه احیاناً اگر جریاناتی را مشاهده كنند كه از نظر خودشان قابل توجیه نباشد آن را به نوعی حكمت و مصلحت كه بر ما مجهول است و فقط خداوند از راز آن آگاه است توجیه می كنند و به عبارت دیگر آن را به «سرّ قدر» تعبیر می كنند.

شك نیست كه این طرز تفكر و نتیجه گیری، خود، نوعی استدلال است و استدلال صحیحی هم هست. این دسته می توانند بگویند فرضاً مشكل بعضی از شرور قابل توجیه نباشد، به واسطه ی قصور فهم بشر از رازها و اسرار جهان است. بشر وقتی كه خود را در جهانی می بیند پر از راز و پر از حكمت، طبعاً اگر در چند مورد خاص به راز حكمت و سرّ مصلحت پی نبرد نباید در اصل مطلب تردید كند.

انسان اگر كتابی را مطالعه كند و در سراسر كتاب، دقت و درایت و قوّت اندیشه ی مؤلّف را مشاهده نماید و در چند مورد هم بعضی عبارات، مجهول و لا ینحل بماند، طبعاً حكم می كند كه من مقصود مؤلف را در این چند مورد نمی فهمم؛ هرگز حكم نمی كند كه به دلیل لا ینحل ماندن این چند مورد، مؤلف فاقد درایت و دقت و فهم و ادراك بوده است و سایر مطالب به حسب تصادف، با معنی درآمده است. نهایت خودخواهی و جهالت است كه مجهول ماندن یك یا چند قسمت كتابی كه شخصیت علمی نویسنده اش در سراسر كتاب به ثبوت رسیده است حمل بر جهالت او، و اتفاقی و تصادفی بودن همه ی مطالب حكیمانه بشود.

عوام اهل ایمان، هرگاه با این مسائل روبرو شوند، به طریق فوق، مشكل را برای خود حل می كنند.

همچنانكه قبلاً گفتیم، طبقه ی اهل حدیث، در معارف الهی طرفدار تعبّد و سكوتند و طبعاً در این مسائل از اظهار نظر خودداری می كنند، و در حقیقت راهشان همان راه عوام است نه راه دیگری. اشاعره از متكلّمین نیز راهی را رفته اند كه طبعاً مسأله ای برای آنها باقی نمی ماند كه نیاز به حل داشته باشد. اما سایر متكلمین، و همچنین طرفداران روش حسی و تجربی در الهیّات، راه حلّ مشكلات عدل الهی را جستجو و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 114
تحقیق در اسرار كائنات و فوائد و مصالح آنها می دانند.

ولی حكمای الهی، هم از طریق «لم» وارد می شوند و به بیانی كه در بالا نقل كردیم صورت برهانی می دهند؛ از این راه وارد می شوند كه جهان كه اثر خداوند است، به منزله ی ظلّ و سایه ی باری تعالی است، خداوند جمیل علی الاطلاق است، و ظلّ جمیل، جمیل است؛ و هم به تجزیه و تحلیل ماهیّت شرور و اینكه شرور عدمی اند و مجعول بالعرض اند نه بالذات، می پردازند؛ و هم ضرورت شرور و لا ینفك بودن آنها را از خیرات، و به عبارت دیگر تجزیه ناپذیر بودن آفرینش را اثبات می كنند؛ و هم به بحث در آثار و فوائد شرور می پردازند.

ما در اینجا درباره ی برهان لمّی به شكلی كه حكما می آورند بحثی نمی كنیم زیرا از سطح این رساله خیلی بالاتر است، ولی قسمتهای دیگر را تشریح می كنیم.

همچنانكه قبلا گفتیم، ایرادها و اشكالات این مسأله، تحت دو عنوان خلاصه می شود: تبعیضها، شرور. اول وارد بحث تبعیضها می شویم و سپس شرور را در بخشی جداگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهیم.
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 115
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است