با توجه به فواید ارزنده ی بلاهاست كه صفت رضا به قضای الهی و خشنودی به
آنچه خدا پیش می آورد ایجاد می گردد.
سعدی می گوید:
كوتاه دیدگان همه راحت طلب كنند
عارف، بلا، كه راحت او در بلای او است
بگذار هر چه داری و بگذر كه هیچ نیست
این پنج روز عمر كه مرگ از قفای اوست
هر آدمی كه كشته ی شمشیر عشق شد
گو غم مخور كه ملك ابد خونبهای اوست
از دست دوست هر چه ستانی شكر بود
سعدی رضای خود مطلب چون رضای اوست
در برخی از دعاهای مأثوره آمده است:
اللّهمّ انّی أسألك صبر الشّاكرین لك.
«خدایا از تو می خواهم كه صبر سپاسگزاران را به من عنایت كنی. »
صبر سپاسگزاران، صبر تلخ نیست؛ آن صبر، همچون شهد، شیرین است. آنان
كه می دانند بلاها تربیت كننده ی روان آدمی است، نه تنها در برابر آنها خشنودی دارند و
با آغوش باز به استقبال آنها می روند، بلكه احیانا خود را در چنگ بلا می اندازند و
برای خود حادثه می آفرینند؛ آنان دریا و گرداب ایجاد می كنند تا در آن شنا كنند و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 183
خود را ورزیده سازند.
مولوی به دنبال اشعاری كه نقل كردیم، می گوید:
چون صفا بیند، بلا شیرین شود
خوش شود دارو چو صحّت بین شود
برد بیند خویش را در عین مات
پس بگوید اقتلونی یا ثقات
سعدی می گوید:
گوهر قیمتی از كام نهنگان آرند
آنكه او را غم جان است به دریا نرود