با طرح مسأله ی حسن و قبح عقلی و مسأله ی معلّل بودن افعال باری به اغراض در
كنار دو مسأله ی پیشین، یعنی مسأله ی عدل و مسأله ی جبر و اختیار، صفوف گروههای كلامی
كاملا مشخص شد. معتزله با شدت طرفدار عدل و عقل و استطاعت (اختیار) و
حكمت (معلّل بودن افعال باری تعالی به اغراض) شدند؛ و اشاعره كه تا آن زمان
هنوز «اهل السّنّة» یا «اهل الحدیث» نامیده می شدند به شدت در مقابل معتزله و طرز
تفكر آنها ایستادند.
معتزله به نام «عدلیّه» خوانده شدند. این كلمه تنها نماینده ی مفهوم عدل نبود، از
این كلمه علاوه بر مفهوم عدل به شكل معتزلی، مفاهیم اختیار، و حسن و قبح عقلی، و
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 48
معلّل بودن فعل باری به اغراض نیز فهمیده می شد.