اینجا قهرا مسأله دیگری پیش آمد كه نوعی توسعه و گسترش نسبت به مسأله
عدل محسوب می شود و آن مسأله ی «حسن و قبح ذاتی» افعال است. آیا به طور كلی
كارها دارای صفت ذاتی حسن و یا صفت ذاتی قبح می باشند؟ آیا مثلا راستی و امانت
و احسان و امثال اینها در ذات خود، نیكو و بایستنی است؟ و دروغ و خیانت و امساك و
امثال اینها در ذات خود، زشت و نبایستنی است؟ آیا صفاتی از قبیل خوبی،
شایستگی، یك سلسله صفات واقعی و ذاتی هستند و هر فعلی قطع نظر از هر فاعل و از
مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 44
هر شرط خارجی، به خودی خود برخی از این صفات را واجد است و فاقد اضداد آنها
است، یا این صفات همه قراردادی و اعتباری است؟