در
کتابخانه
بازدید : 688942تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد هفتم
مقدمه
Expand حرف لحرف ل
Expand حرف محرف م
Expand حرف نحرف ن
Collapse حرف وحرف و
Expand حرف هحرف ه
Expand حرف یحرف ی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
گفتیم كه ولایت، یكی به آن معناست كه مبدأ اشتقاق ولیّ است و یكی به این معنی كه مبدأ اشتقاق والی است، ولی به عقیده ی شیعه منحصر است به ائمه ی اثنی عشر و كسی دیگر از آنها ولایت را به ارث نبرده و تنها فقها هستند كه علم شریعت را به ارث برده اند و اما به عقیده ی صوفیه این طور نیست. و «ولی» خواه ناخواه هم به عقیده ی شیعه و هم به عقیده ی متصوفه در همه ی زمانها هست و زمین خالی از حجت نیست و اما اینكه والی چطور است، صوفیه بحثی در این قسمت ندارند و فقها هم بحثشان ناقص است و حق این است كه از نظر اسلام اجتماع نیز نباید خالی از والی باشد: و لابدّ للناس من امیر برّ او فاجر. . . چیزی كه هست در درجه ی اول همانها كه ولیّ و انسان كامل اند آنها باید والی باشند و اما اگر آنها حضور نداشتند و یا موانعی در راه آنها ایجاد كردند باز هم ولایت سقوط نمی كند، چون آنها برای ولایت در نظر گرفته شده اند نه ولایت برای آنها، آنها بزرگترند از اینكه بگوییم ولایت برای آنهاست. این مطلب است كه آقای طباطبایی می گوید از بدیهیات فطری است و احتیاج به بیان و نقل ندارد. همان ایمان و اعتقاد به اینكه اسلام دین فطری است و الهامات فطری را تأیید می كند كافی است بر این مطلب، به علاوه ی آیه یو ما محمّد الاّ رسول قد خلت من قبله الرسل، و به عقیده ی ما حدیث تحف العقول و صدها حدیث دیگر و خطبه ی نهج البلاغه نیز شاهد همین مطلب است.
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است