جلسه ی اول- چالوس، 26 ذی الحجة 94
1.
الرحمن. علّم القر ان. خلق الانسان. علّمه البیان.
2. به طور كلی ما مسلمین در مقایسه با پیروان سایر ادیان از
یك سلسله سرمایه های فرهنگی و تربیتی مذهبی برخورداریم كه
پیروان سایر ادیان و مذاهب از مانند آنها برخوردار نیستند. البته
سخن در سرمایه های فرهنگی و تربیتی مذهبی است، نه در سایر
سرمایه های فرهنگی و تربیتی.
اولین سرمایه ی ما قرآن است و قرآن سه امتیاز بر همه ی كتب مذهبی
موجود دارد: اول دست نخوردگی و سالم و تحریف نشده باقی ماندن،
كه سایر كتب یا تمام از بین رفته و یا قسمت عمده ی آنها، و بعد وسیله ی
پیروان تدوین شده است نظیر اوستا بعد از اسكندر و انجیل بعد از
عیسی. دوم غنای محتوا از نظر عناصر فكری، عاطفی، روحی،
تربیتی كه در سایر كتب نیست. سوم فصاحت و زیبایی و جاذبه.
دوم سنت نبوی است قولاً، فعلاً، تقریراً كه یك نفر محقق
می تواند به آنها اعتماد ورزد.
سوم تاریخ معتبر و زنده و پرحماسه و پر از برجستگیهای
انسانی است؛ تاریخی كه از زندگی پدران و مادران پیغمبر گرفته تا
ولادت و ازدواج و مسافرت و بعثت و اولین گرونده و دومین
گرونده. . . تا جزئیات پیروزیها و شكستها و تصمیمها و زیباییها و
زشتیها همه روشن است، تاریخی پر افتخار و پر زیبایی و آموزنده و
پرورش دهنده.
جلد هفتم . ج7، ص: 396
البته اینكه از سرمایه ها چقدر بهره برداری و بلكه چقدر
نگهداری (تا چه رسد به تكمیل آنها) كرده و می كنیم و رشد اسلامی
ما چقدر است و آیا مثل سرمایه های مادی ماست كه با دیگران است
استخراج و تصفیه و تولید و توزیع كنند، مطلب دیگری است.
ما شیعیان یك سلسله سرمایه های اختصاصی داریم: ما
شاهكار اختصاصی داریم، ما تاریخ اختصاصی داریم. شاهكار
اختصاصی ما یكی نهج البلاغه است و یكی صحیفه ی سجادیه و قسمتی
از احادیث خصوصاً احادیث توحیدی، مثل توحید صدوق، و دیگر
یك سلسله دعاهای دیگر از قبیل كمیل و ابوحمزه و مناجات
شعبانیه و مناجاتهای خمسة عشر.
3. اما نهج البلاغه كه موضوع بحث است. این كتاب قسمتی از
سخنان مولی است اعم از خطبه، وصیت، دعا و حتی مكالمه و اعم از
نامه، جمله های كوتاه.
بعضی باور نمی كنند كه همه ی اینها از علی باشد، در صورتی كه
تاریخ نشان می دهد كه خیلی بیش از اینها بوده است. آنچه در
نهج البلاغه است 239 خطبه است، در صورتی كه مسعودی- كه صد
سال پیش از سید رضی بوده است- می گوید: هم اكنون چهارصد و
هشتاد و اندی خطبه از علی نزد مردم محفوظ است، یعنی بیش از دو
برابر آنچه هست. بعلاوه، همچنان كه در سیری در نهج البلاغه گفته ایم
جاحظ- كه قبل از سید رضی بوده است- شهادت می دهد به كثرت
سخن باقی از علی، آنهم سخن عالی. عبدالحمید كاتب هنر خود را
مولود حفظ هفتاد خطبه از علی می داند و ابن نباته ی معروف نیز مدعی
است كه صد فصل از كلمات علی ضبط كرده و همانها ذخیره و
سرمایه ی ذهنش شده است. دو نفر اول قبل از سید رضی بوده اند و
تاریخ نفر سوم فعلاً بر من مجهول است.
علی به چهار خصلت در مورد سخن معروف است:
الف. فصاحت و بلاغت سخن- مورد اتفاق است.
ب. كثرت آثار باقیمانده اعم از خطابه و نامه و جمله های كوتاه-
جلد هفتم . ج7، ص: 397
و البته این جهت معلول جهت اول است.
ج. تنوع مضامین سخن، به عبارت دیگر چند بعدی [بودن ]
سخن او
د. اینكه فن سخنوری و نویسندگی را دیگران از او آموختند-
شهادت و یا نقل ابن ابی الحدید این مطلب را
خصلت اول مورد اتفاق همه است كه او امیر سخن است.
خودش فرمود:
و انا لامراء الكلام و فینا تنشبت عروقه و علینا تهدلت
غصونه.
بعلاوه شاگردی او پیغمبر را و قرآن را، تأثیر بسزایی در این
جهت داشته- شهادت شكیب ارسلان ملقب به امیر البیان، شهادت
جاحظ كه درباره ی صعصعة [گفت ] : و كفی استنطاق علیّ له.
خصلت دوم. شهادت مسعودی، جاحظ، عبدالحمید كاتب،
عبدالرحیم بن نباته و اینكه مؤلفینی غیرشیعی كلمات او را جمع
كرده اند از قبیل قضاعی كه كتاب دستور معالم الحكم را نوشت و نثر
اللئالی كه به زبان روسی ترجمه و چاپ شده و حكم سیدنا علیّ و غرر
و درر آمُدی كه چندین برابر كلمات قصار نهج البلاغه جمع كرده است.
خصلت سوم. احتیاج به بیان ندارد، نهج البلاغه ی موجود كافی
است. اعجاب سید رضی و عبده و غیره و اعجاب دیگران به
شخصیت چند بعدی او كه در سیری در نهج البلاغه گفته ایم.
خصلت چهارم نیز شهادت معاویه كه علی درس فصاحت به
قریش آموخت و شهادت عبدالحمید كاتب و عبدالرحیم بن نباته و
ابن ابی الحدید كافی است.
4. داستان بیگانگی من با نهج البلاغه و تشبیه به همسایه ای كه هر
روز ملاقات می شود و بعد از چند سال در چند جلسه كشف می شود،
چهره اش دگرگون می شود، برای من چنین شد.
جلد هفتم . ج7، ص: 398
5. از نظر جامعه ی مسلمین باید بگوییم كه نهج البلاغه در قرن
چهاردهم كشف شد، همچنان كه امام حسین و وقعه ی عاشورا و ابوذر
غفاری در این قرن كشف شدند، همچنان كه قرآن نیز كم و بیش در
این قرن دارد كشف می شود.
اكنون ببینیم چه درسهایی می توانیم از این كتاب بیاموزیم:
الف. تقوا، پاكی، طهارت نفس، خدا ترسی، خدا یادآوری
(مذهبی صرف)
ب. تزكیه و تهذیب نفس، كرامت و عزت نفس (اخلاق فردی)
ج. عدالت اجتماعی، و داخل در این درس است سیاست و
حكومت خود مولی و آزادیخواهی و حقوق طلبی و دفاع از حقوق.
د. اتحاد و اتفاق، وحدت اجتماعی. داخل در این مقوله است
وحدت اسلامی.
هـ. فلسفه ی تاریخ در نهج البلاغه، خطبه ی قاصعه