شانزده نوبت در نهج البلاغه ذكر عثمان آمده است. در شش جا
صریحاً یا ضمناً انتقاد شده است:
1. خطبه ی 128 كه در بدرقه ی ابوذر- كه از طرف عثمان تبعید
می شد- انشاء شده است، تجلیل عظیمی است از ابوذر و انتقاد ضمنی
است از عثمان.
2. در مورد استیثار عثمان و قوم و خویش پرستی او: خطبه ی 30:
استأثر فأساء الاثرة و جزعتم فأسأتم الجزع.
3. نامه ی 28 در جواب معاویه. ضمن اینكه معاویه را مسئول قتل
عثمان معرفی می كند، می گوید:
و ما كنت لاعتذر من انی كنت انقم علیه احداثاً. . .
4. عثمان، ضعیف و آلت دست اطرافیان خصوصاً مروان بود.
خطبه ی 162:
جلد هفتم . ج7، ص: 369
فلاتكونن لمروان سیّقة یسوقك حیث شاء بعد جلال السن و
تقضی العمر.
5. از همه شدیدتر خطبه ی شقشقیه:
الی ان قام ثالث القوم نافجاً حضنیه بین نثیله و معتلفه.
ابن ابی الحدید می گوید: این جمله ها از شعر معروف حطیئه: «دع
المكارم لا ترحل لبغیتها- و اقعد فانك انت الطاعم الكاسی»
هجوآمیزتر است.
6. بی تصمیمی و دستورهای ضد و نقیض درباره ی امام كه گاهی
می گفت: مدینه را ترك كن كه چشم انقلابیون به تو نیفتد، و گاهی از
خلأ و نبود علی احساس ناراحتی می كرد:
یا ابن عباس! ما یرید عثمان الاّ ان اكون جملاً ناضحاً بالغرب
اقبل و ادبر، بعث الیّ ان اخرج ثم بعث الیّ ان اقدم ثم هو الان
یبعث الیّ ان اخرج. و اللّه لقد دفعت عنه حتی خشیت ان اكون
آثماً.
در شش نوبت خود را از شركت در خون عثمان تبرئه كرده است:
1. خطبه ی 22
2. خطبه ی 30
3. خطبه ی 73
4. خطبه ی 135
5. نامه ی 1
6. نامه ی 6
در شش جا درباره ی قتله ی عثمان بحث كرده است:
1. خطبه ی 166: در اینجا از شوكت و قدرت انقلابیون بحث كرده
جلد هفتم . ج7، ص: 370
است.
2. خطبه ی 172: طلحه را از محرّكین قتل عثمان قلمداد می كند.
3. نامه ی 9: تسلیم قتله ی عثمان را به معاویه بی معنی می داند.
4. نامه ی 64: تسلیم قتله ی عثمان را به معاویه بی معنی می داند.
5. نامه ی 28: رسماً معاویه را در قتل عثمان سهیم معرفی می كند.
6. نامه ی 37: راز معاویه را در اینكه در كمك عثمان كوتاهی كرده
و همواره یاری عثمان را به نفع خود می كرده و آنگاه كه برایش سودی
نداشته یاری نمی كرده، فاش می سازد.
این هجده مورد در شانزده جا ذكر شده، به این ترتیب: خطبه ی 3،
22، 30، 73، 128، 135، 162، 166، 172، 238 و نامه ی 1، 6، 9،
28، 37، 64.