1. عبادت پوسته ای دارد و هسته ای، قشری دارد و لبّی، پوششی
دارد و حقیقتی، یعنی پیكری دارد و روحی. روح و هسته و لبّ و
حقیقت عبادت را انگیزه های روحی و حالات معنوی توأم با این
حركات و سكنات و اذكار و اوراد انجام می دهد و اما پیكر عبادت
عبارت است از مجموعی آداب و اذكار و حركات و سكنات و اذكار
لفظی و ژستهای بدنی.
عمده در عبادت دو چیز است: اول انگیزه های روحی و غایات
و هدفهایی كه عابد از عبادت خود دارد. دوم بهره های معنوی است
كه در حال عبادت می برد، یعنی عبادت برای عابد واقعی وسیله ی
استنزال رحمت و جذب فیوضات معنوی و پیدایش حالات روحی
است.
در اسلام با اینكه همه ی كارهای مفید می تواند عبادت باشد ولی
در عین حال در برنامه ی اسلام یك سلسله اعمال كه منحصراً برای
پرستش و عبادت وضع شده است وجود دارد
[1]
شیخ در نمط نهم اشارات درباره ی زهد عارف و عبادت عارف
بحث می كند. درباره ی عبادت عارف می گوید:
جلد هفتم . ج7، ص: 359
ریاضة ما لهممه و قواه المتخیلة و المتوهمة لیجرها بالتعوید عن
جناب الغرور الی جناب الحق فتصیر مسالمة للسر الباطن. . .
پس از نظر شیخ، عبادت نوعی ورزش روحی است برای روح و
مخصوصاً از نظر قوه ی متخیله و متوهمه و قوای بدنی عموماً كه رو به
طبیعت دارند
[2]
از نظر دیگر، عبادت نوعی عكس العمل عاشقانه ی روح است در
برابر جمال و كمال خالق عظیم.
و از نظر دیگر نوعی عكس العمل انسانی و سپاسگزارانه ی روح
است در مقابل احسانهای بیكران الهی.
از نظر دیگر نوعی اعلام آمادگی خدمت است بدون منت و
توقع
[3]، كه:
قوّ علی خدمتك جوارحی و اشدد علی العزیمة جوانحی.
سعدی در داستان ایاز و محمود می گوید:
من اندر قفای تو می تاختم
ز خدمت به نعمت نپرداختم
و البته از نظر مردم عوام نوعی معاوضه است در مقابل اجر و
پاداشهای مادی كه قهراً باید فرض شود كه نوعی فایده رساندن به
خداست تا معاوضه صدق كند.
و از نظری به قول كارل، پرواز روح است به افقهای وسیعتر و
عالیتر از حضیض مادی.
و به تعبیر دیگر كارل، كوشش انسان است برای ارتباط با وجود
نامرئی آفریدگار همه ی هستی.
در عبادت، انسان می یابد كه نیازی جز حوائج جسمی و
حیوانی، و لذتی برتر از لذت بدنی، و وجودی عِلوی و جاوید جز این
كالبد محدود فانی دارد. . . پرستش بهترین وسیله ی پیروزی كامل روح
جلد هفتم . ج7، ص: 360
بر بدن است.
2. اهل عرفان برای مراتب و مراحل معنوی، یك قانون و قاعده
و حساب خاصی قائل شده اند؛ مانند مسافرتهای مكانی، منازل و
مراحلی قائل شده اند. خواجه عبداللّه منازل السائرین نوشته است و در
صد منزل خلاصه كرده است. بوعلی در نمط نهم اشارات بیانات
خاصی از نظر احوال و مقامات عارفین یادآور شده است. عرفا
عموماً احوال و مقامات و اطواری قائل شده اند و معمولاً قائل به هفت
طور هستند. شعر معروف «هفت شهر عشق را عطار گشت- ما هنوز
اندر خم یك كوچه ایم» معروف است.
شاید در برخی از اینها تصنعاتی هم به كار رفته باشد ولی بدون
شك روح و نفس و- به زبان خود اهل دل- دل، تحولات و تطوراتی
دارد و مانند جسم كه مراحلی را طی می كند كه به مرحله ی كمال
می رسد روح نیز عیناً چنین است، با این تفاوت كه جسم تحت تأثیر
جبری قوانین طبیعت مراحل كودكی و جوانی و پیری را طی می كند و
روح باید با نیروی اراده و قدم اختیار این مراحل را طی كند. برای
جسم در زبان عربی اسمائی وضع شده است: رضیع، طفل، مراهق،
شاب، كهل، شیخ، فانی.
به هر حال به عقیده ی این دسته، نفس در جوهر خود تحولات و
تطوراتی پیدا می كند و در هر منزلی حكم خاص و حالات خاص
دارد.
یكی از دلكش ترین مباحث ادبیات عرفانی، مطالبی است
مربوط به روان شناسی عرفانی كه در ادبیات اسلامی، خواه عربی و
خواه فارسی، زیاد دیده می شود. كیست كه دیوان ابن الفارض و یا
دیوان حافظ را بخواند و تحت تأثیر این مبانی و مفاهیم بلند واقع
نشود؟
قطع نظر از جنبه ی عرفانی و معنوی و ماوراء الطبیعی این مسائل،
از جنبه ی ادبی و نازك خیالی از متعالی ترین جنبه های ادبیات است.
معانی و مفاهیمی كه در ادبیات عرفانی آمده است حتی برای منكرین
جلد هفتم . ج7، ص: 361
معارف الهی، از جنبه ی ادبی و تخیلی محض و از جنبه ی زیبایی و لطف
در حد اعلای حسن است.
در نهج البلاغه این مطالب (منهای جنبه های تصنعی) هم از جنبه ی
واقعی و معنوی و هم از جنبه ی ادبی و تخیلی فوق العاده جالب توجه
است، یعنی اگر تنها از جنبه ی نازكی خیال و اوج اندیشه و لطافت فكر
در نظر بگیریم باز جالب توجه است.
3. رجوع شود به ورقه های یادداشت عبادت.
[1] البته مقصود این نیست كه این اعمال صرفاً جنبه ی وضعی و قراردادی دارد نه جنبه ی
طبیعی. مقصود جنبه ی اختصاصی اینهاست، و الاّ عبادت بودن ركوع و سجود و ذكر و قیام و قعود از یك نظر طبیعی است.
[2] گفته شده: عبادت بهترین وسیله ی پیروزی كامل روح بر بدن است.
[3] و به قول كارل كه در ورقه های فلسفه و راز عبادت نقل كردیم: انسان در برابر
خداوندگار هستی نشان می دهد كه او را دوست دارد، نعمات او را سپاس می گزارد و
آماده است تا خواست او را هرچه هست انجام دهد.