1. اهمیت و ارزش مسئله ی حكومت در قرآن. آیه:
و ان لم تفعل فما
بلغت رسالته.
2.
و ما محمد الاّ رسول قد خلت من قبله الرسل أ فان مات او قتلجلد هفتم . ج7، ص: 309
انقلبتم علی اعقابكم.
(برای هر دو آیه رجوع شود به تفسیر المیزان) و ایضاً سخن
مولی:
و لابد للناس من امیر. . . ایضاً سخن رسول اكرم كه اگر در سفر سه
نفر بودید یكی را حاكم قرار دهید (ر. ك: نمره ی 6 و 18) . ایضاً خطبه ی
33 نهج البلاغه و خطبه ی 129. ایضاً آیه ی
ان اللّه یأمركم ان تؤدوا الامانات
الی اهلها.
3. آیه ی تبلیغ اشاره می كند كه اگر امر حكومت اصلاح نشود همه
چیز مختل می شود. چنانكه دیدیم در اثر اختلال در امر حكومت،
فكر عربیت پیدا شد و در اثر پیدایش این فكر و به عنوان عكس العمل
آن، فكر شعوبیگری پیدا شد و پس از این دو فكر بود كه مردم
منطقه ها در فكر جدا كردن خود از نظر حكومت افتادند و تفرقه ی
سیاسی به وجود آمد.
4. فكر عربیت سبب شد كه امرای مسلمین خیال می كردند دنیا
مال آنهاست. سعید بن العاص اشدق گفت كه سواد كوفه فطیر ماست.
خالد بن عبداللّه قسری یك كنیز هندی زیبا را جایزه ی بهترین شاعر
قرار داد
[1]. اینها بود كه ضد روح اسلام بود.
5. در حكومت دو مسئله است: یكی مسئله ی وضع قانون كه فقط
در كادر قوانین كلی اسلام به وسیله ی مجتهدین صورت می گیرد، دیگر
دستگاه مجریه ی قانون.
6. رجوع به نمره ی 1، اهمیت اسلام به حكومت به عنوان صورتی
كه مواد را جمع می كند و روحی كه بر پیكر و بدنی حكمرانی می كند-
حدیث سفر كه اگر سه نفر بودید یكی را امیر دوتای دیگر قرار دهید،
ایضاً سخن علی علیه السلام كه:
لابد للناس من امیر برّ او فاجر. . .
7. مسئله ی منبع قوه ی حاكمه كه آیا خداست و قانون یا مردم؟
8. یكی از علل شكست مذهب و گرایش به مادیگری در اروپا
نارسایی مفاهیم دینی از نظر حقوق سیاسی بود، زیرا نوعی ارتباط
جلد هفتم . ج7، ص: 310
تصنعی میان اعتقاد به خدا و سلب حقوق سیاسی از مردم و تثبیت
حكومتهای استبدادی [ایجاد شده بود. ]
[2]
9. هابز می گوید:
پیمانها بدون ضمانت شمشیر كلماتی بیش نیستند و نمی توانند
بقای خود را تأمین كنند
[3]
اشكال این است كه ضامن وفاداری خود شمشیر چیست؟ اگر
خود شمشیر پیمان شكن از آب درآمد چه باید كرد؟
10. آیا اراده ی حكمران، قانون است؟ البته نه. آیا اراده ی مردم قانون
است؟ باز هم نه. اراده ی خدا، جریان خلقت و به عبارت دیگر حق و
حقیقت قانون است، و حكمران و مردم وظیفه دارند اراده های خود را
بر آن تطبیق دهند.
11. هدف از حكومت چیست؟ آیا تنها هدف تأمین صلح و
امنیت است یا اجرای قانون؟
12. حفظ امنیت و آرامش موقوف به این است كه گروه حاكمه از
مركز قدرت [و] رأی تبعیت كند.
13. آیا راه تأسیس قدرت و رأی واحد این است كه افراد
اجتماع نیرو و قدرت خود را به یك مرد یا به یك انجمن از مردان
واگذار كنند تا اراده های متعدد آنها به صورت یك اراده درآید؟
14. آیا حكمران را می توان عزل كرد
[4]؟
15. آیا به اعمال حكمران می توان اعتراض كرد
[5]؟
16. آیا تشخیص اینكه برای حفظ نظم و تأمین رفاه رعایا چه
جلد هفتم . ج7، ص: 311
باید كرد، با حكمران است
[6]؟
آیا تشخیص اینكه به رعایا چه باید آموخت، با حكمران
است
[7]؟
17. حق تعیین حدود مالكیتها، حق داوری در اختلافات، حق
اقدام به جنگ یا صلح، حق انتخاب وزیر و مشاور، حق پاداش و
كیفر، حق تعیین درجات شرف و بزرگی
18. رنج تسلط حكمران، كمتر از نداشتن حكمران است-
و لابد
للناس من امیر. . . [8]
19. انواع سه گانه ی دولت و حكومت: فردی، اشرافی، ملی
[9]
20. لزوم حكومت، اعم از خوب یا بد- خطبه ی 214
حقوق متقابل حاكم و رعیت- خطبه ی 214
هیچ كس مافوق همكاری و هیچ كس مادون همكاری نیست
(برخلاف نظر هابز) .
سختگیری عظیم اسلام بر حاكم از نظر اجرای عدالت
21. نامه ی 97 نهج البلاغه خطاب به اهل كوفه كه: باید ببینید اگر
ظالمم منعم كنید و اگر مظلومم یاریم نمایید.
22. از خطبه ی 236 كه از خوارج انتقاد می شود معلوم می شود كه
كسانی كه تعلیم و تربیت صحیح اسلامی ندارند، حق مداخله در
حكومت ندارند.
23. حكومت واحد جهانی
[10]
24. آقای غفوری در نظامات اجتماعی اسلام (ص 147)
می نویسد:
جلد هفتم . ج7، ص: 312
حق اداره كردن صحیح كه در واقع بزرگترین تعهد برای یك
حكومت اسلامی است، در دین به عنوان امانت تفسیر (تعبیر)
شده است: ان اللّه یأمركم ان تؤدوا الامانات الی اهلها و اذا
حكمتم بین الناس ان تحكموا بالعدل. . . (النساء، آیه ی 58)
[2] ر. ك: ورقه های یادداشت حكومت اسلامی، نمره ی 3
[3] آزادی فرد و قدرت دولت، ص 15
[4] آزادی فرد و قدرت دولت، ص 39
[5] آزادی فرد و قدرت دولت، ص 41
[6] آزادی فرد و قدرت دولت، ص 42
[7] آزادی فرد و قدرت دولت، ص 43
[8] آزادی فرد و قدرت دولت، ص 49
[9] آزادی فرد و قدرت دولت، ص 51
[10] رجوع شود به ورقه ی انسان، اجتماع، تكامل اجتماع.