1. محمدمهدی شمس الدین در مقدمه ی كتاب دراسات فی
نهج البلاغه می گوید:
اغلب آثار، محلی و عصری است، محدود است به زمان معین و
مكان معین، قلیلی جاودانی هستند ولی محلی و موضعی است
(مثل شاهنامه ی فردوسی)
[1]و اقلی، هم زمان را در می نوردند و
هم مرزها و دیوارها را می شكنند. این قسم در میان همه ی افراد
بشر جاویدانند، برای دسته ای غیر دسته ی دیگر نیست، مخاطبْ
انسان است هرجا كه باشد، هر قلبی را لمس می كند و به اهتزاز
می آورد و هر جراحت دلی را ضماد است و هر اشكی را جاری
می سازد، مال همه ی مردم است و برای همه ی مردم می ماند،
میراث بشریت است.
این گونه آثار كم است اما با همه ی كمی، عواطف پاك و نبیل
برمی انگیزد و بالا می برد. نهج البلاغه از این گونه آثار است.
[1] [عبارت داخل پرانتز از استاد شهید است. ]