در قرآن كریم كلمه ی «ملت» آمده است:
1.
و من یرغب عن ملة ابراهیم الاّ من سفه نفسهبقره، 130
2.
قل بل ملة ابراهیم حنیفاًبقره، 135
3.
قل صدق اللّه فاتبعوا ملة ابراهیم حنیفاًآل عمران، 95
4.
و من احسن دیناً ممن اسلم وجهه للّه و هو محسن و اتبع ملة
ابراهیم حنیفاًالنساء، 125
5.
قل اننی هدینی ربی الی صراط مستقیم دیناً قیماً ملة ابراهیم
حنیفاًانعام، 161
6.
انی تركت ملة قوم لایؤمنون باللّه و هم بالاخرة هم كافرون
یوسف، 37
7.
و اتبعت ملة ابائی ابراهیم و اسحق و یعقوبیوسف، 38
8.
ثم اوحینا الیك ان اتبع ملة ابراهیم حنیفاًالنحل، 123
9.
ملة ابیكم ابراهیم هو سمیكم المسلمین من قبلالحج، 78
10.
ما سمعنا بهذا فی الملة الاخرة ان هذا الاّ اختلاقص، 7
11.
قد افترینا علی اللّه كذباً ان عدنا فی ملتكماعراف، 89
12.
لنخرجنك یا شعیب و الذین امنوا معك من قریتنا او لتعودن فی
ملتنااعراف، 88
13.
لنخرجنكم من ارضنا او لتعودن فی ملتناابراهیم، 13
14.
و لن ترضی عنك الیهود و لا النصاری حتی تتبع ملتهم
البقره، 120
15.
انهم ان یظهروا علیكم یرجموكم او یعیدوكم فی ملتهم
الكهف، 20
راغب در مفردات می گوید:
جلد هفتم . ج7، ص: 215
الملة كالدین و هو اسم لما شرع اللّه تعالی لعباده علی لسان
الانبیاء لیتوصلوا بها الی جوار اللّه و الفرق بینها و بین الدین ان
الملة لاتضاف الاّ الی النبی علیه السلام الذی تسند الیه نحو: اتبعوا ملة
ابراهیم حنیفاً، و اتبعت ملة ابائی و لاتكاد توجد مضافة الی اللّه
و لا الی آحاد امة النبی صلی الله علیه و آله و لاتستعمل الاّ فی جملة الشرایع
دون آحادها لایقال ملة اللّه و لایقال ملتی و لا ملة زید كما یقال
دین اللّه و دین زید و لایقال الصلوة دین اللّه. و اصل الملة من
امللت الكتاب، قال تعالی: و لیملل الذی علیه الحق. . . فان كان
الذی علیه الحق سفیهاً او ضعیفاً او لایستطیع ان یملّ هو فلیملل
ولیه بالعدل. و تقال الملة اعتباراً بالشی ء الذی شرعه اللّه و
الدین یقال اعتباراً بمن یقیمه.
از اینكه راغب می گوید: اسم لما شرع. . . معلوم می شود همان
جنبه ی املا كردن و تدوین منشأ این كلمه است، و خلاصه معنی ملت
یعنی طریقه ی املا شده از طرف خداوند به یك پیغمبر (رهبر الهی) . این
كلمه با آنچه امروز در عرف ما «مكتب» می گویند خیلی نزدیك
است. همین طور كه كلمه ی مكتب نه به خدا نسبت داده می شود و نه به
فرد پیرو، فقط به رهبر نسبت داده می شود، كلمه ی ملت هم همین طور
است.
هیچ وقت كلمه ی ملت به قوم و گروه در اصطلاحات اسلامی گفته
نشده است، همچنان كه امروز هم در عرف اعراب، قوم و قومیت در
این زمینه گفته می شود. ما امروز احیاناً ملت را در مقابل دولت
استعمال می كنیم. آنها این كار را هم نمی كنند، حكومت و شعب در
این زمینه به كار می برند.
به هر حال در اصطلاح غلط شایع و جاری ما، ملت به معنی قوم
و ملیت به معنی قومیت گفته می شود.
در كتاب اصول علوم سیاسی، صفحه ی 327 (جلد اول) می گوید:
جلد هفتم . ج7، ص: 216
با تفكیكی كه در قرن بیستم از «ملت» و «مردم» می شود لغت
مردم بیشتر برای تعیین گروه اجتماعی به كار می رود، لكن
ملت از نظر حقوقی و سیاسی واحد مشترك جمعیت است كه بر
قلمرو ارضی كشوری مستقر می شود و این استقرار نتیجه ی
وحدت تاریخی، زبانی، مذهبی یا اقتصادی یا آرمانهای
مشترك و خواستن ادامه ی زندگی مشترك است.
كلمه ی مردم جنبه ی جامعه شناسی بیشتری دارد، در حالی كه ملت
بیشتر از نظر حقوق و سیاست داخلی یا بین المللی مورد نظر
قرار می گیرد.