در
کتابخانه
بازدید : 687821تاریخ درج : 1391/03/27
Skip Navigation Links.
شناسه کتاب
جلد هفتم
مقدمه
Expand حرف لحرف ل
Collapse حرف محرف م
مادر- محبت مادر
حق مادر
مادری- منفوریتی كه تلقینات سوء نسبت به او به وجودآورده است
مادر و مادری
مادری و تنفری كه امثال راسل در میان زنان به وجودآورده اند
مادر
ماده و معنی
مادیگری- علل گرایش
ماشینیسم و انسان
مال- مسائل مربوط به مال
مال و ثروت
مال- فقر و غنا و امنیت و ناامنی
مال دوستی و حرص
تأثیر مال در طغیان و از دست دادن انسانیت
مال برای حرص و یا مقدمه ی تولید و پی ریزی اجتماع
مال- فقر و علمایی كه در چنگال فقر گرفتار بوده اند
مال و سخا و بخشش
مال- آیات و اخبار در مدح مال یا ذمّ آن
مال و مجد و هنر
مال و ثروت- تبادل ثروت، نه تمركز
مال خیر
مال- رشوه یا قدرت پول
مالكیت فردی
مالكیت
مالكیت در اسلام- داستان شبلی عارف
مانویان
مبالغه ی مذموم در شعر
مَثَلها
مجازاتها
مجازات در اسلام
آیا مجوس اهل كتابند؟
محمد بن سنان
مُد
مردانگی
راز مرگ
مرگ برای بعضی شیرین و برای بعضی كریه است
مروّت از شرایط عدالت
مروّت
مسئولیتهای اجتماعی
مسئولیت- منابع
یادداشت مسئولیت
ریشه ی مسئولیت انسان در جهان- ورقه های تعلیمات دینی
یادداشت مسئولیت، شب 25 محرم 52 (قزوین)
مسئولیت خانوادگی
یادداشت مسئولیت اجتماعی
مسئولیت اجتماعی
مسئولیت
یادداشت مسئولیت
مسئولیت انسان- ریشه ی اسلامی اش
مستشرقین
مستشرقین و اسلام
مستشرقین
مستضعف
انواع مستیها
مصر و اصلاحات جدید
مصلح و اصلاح در اسلام
شرایط مصلح
مصلحین اسلامی قرن نوزدهم و بیستم
مصلحان اسلامی
شرایط مصلح
ملیت
معاد
معاد- یادداشت زندگی جاوید، تعلیمات دینی
معاد- برهان حكمت و عنایت، مسئله ی هستی در میان نیستیها
یادداشت ادله ی معاد در قرآن
معاد- یادداشت عالم پس از مرگ
عالم پس از مرگ- برزخ- مدارك
معاد- برزخ
معاد- عالم بعد از مرگ- ماهیت مرگ
معاد- تفاوتهای دو جهان
معاد- تناسخ، نظر سقراط
معاد- بطلان علوم عملیه و اعتباریه در نشآت بعد الموت
معاد
معاد- حشر و نشر، كتاب نفس
معاد- شخصیت
معاد- شخصیت، بقا، عینیت
یادداشت معاد
معاد
معاد- ملكات و تغییر ماهیت انسان
معاشرت و اجتناب از همنشین نالایق
معاشرت- سروكار
معاشرت و مجالست
معاویه و تحریك او در جنگ جمل
معاویه و عمر
یادداشت معجزه
معجزه- مسائل
معجزات
معجزه و كرامت و خرق عادت
معجزه
معراج
مقدس خشكه ها
مكتب و ایدئولوژی
مكتب
مكتب و ضرورت آن
مكتب- عصر مكتب و فلسفه
ملیت
ملت و ملیت
ملیت، ناسیونالیسم
ملیت و زبان
ملیت و نژاد
مناجات
موسیقی و لهو و غنا
موسیقی
موسیقی و غنا- فقهای مدینه
موسیقی و رمز محبت
موسیقی
موسیقی و غنا
موضوعات
مولی
مولوی- خودشناسی- طعن بر فقها
Expand حرف نحرف ن
Expand حرف وحرف و
Expand حرف هحرف ه
Expand حرف یحرف ی
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
پدیدآورنده : استاد شهید مرتضی مطهری
 
1. مادر و مادری را از دو جنبه می توان مورد نظر قرار داد: یكی از جنبه ی طبیعی، یعنی از این جنبه كه فرزند اثر و مولود طبیعی مادر است همچنان كه مولود طبیعی پدر نیز هست با این تفاوت كه مادر سهم بیشتری از این جهت دارد، زیرا در هسته ی اولی فرزند متساویاً با مرد شركت دارد و بعلاوه در مدت حمل، فرزند از جسم و روح مادر تغذی می كند، در مدت رضاع نیز همچنین، در مدت قبل از بلوغ و بعد از رضاع باز تغذی روحی فرزند از مادر بیشتر از تغذی از پدر است.

از این نظر ممكن است كار مادری كوچك شمرده شود، زیرا اثر قهری یك عمل حیوانی است. عمل حیوانی مطلقاً نسبت به رفتارهای انسانی مقام نازلتری دارد. ولی این تصور اشتباه است، زیرا فرق است میان یك عمل غیر ضروری مربوط به قوای حیوانی مثل اغلب خوردنها و آشامیدنهای تفننی و آمیزشهای جنسی، و میان یك عمل حیوانی كه انجام وظیفه ی تكوینی است. عمل زایش از نوع اعمالی نیست كه بتوان گفت جنبه ی تفنن و افراط دارد و لهذا همیشه امر مقدس به شمار می رود. مسئله ی نظارت بر موالید و تقلیل زاد و ولد
جلد هفتم . ج7، ص: 26
مطلبی است كه ما درباره ی آن جداگانه بحث می كنیم و به هر حال سبب نمی شود كه زاییدن در ردیف كارهای پست قرار گیرد.

عمده چیزی كه سبب می شود زاییدن امر غیرقابل تحقیری شمرده شود و با خوردن و آشامیدن و آمیزش تفاوت داشته باشد این است كه پای فردی از افراد انسان كه از حیثیت ذاتی بشری و افتخار «لقد كرّمنا بنی ادم» برخوردار است، در میان است.

جنبه ی دیگر این است كه مادر وظیفه اش تنها زاییدن نیست. مادر وظیفه ای به حكم فطرت و طبیعت و به حكم قانون اسلام- كه سرچشمه اش همان فطرت است- دارد كه بزرگترین و با اهمیت ترین و در عین حال شریفترین وظایف است و آن بزرگ كردن و تربیت فرزند است [1] این وظیفه برخلاف تصور بعضی مادران قابل نیابت و واگذاری نیست، یعنی غیر مادر اعم از كلفت و لَلِه و از دولت و از پانسیون و غیره نمی تواند جانشین مادر بشود.

رمز محبت زایدالوصف و ضرب المثل مادر و قهراً لذت عظیم مادر از وجود فرزند همانا وظیفه ای است عظیم كه خلقت به عهده ی 7
جلد هفتم . ج7، ص: 27
مادر گذاشته است.

سرّ علاقه ی زوجین به یكدیگر و به فرزندان و علاقه ی هر انسانی به تشكیل خانواده كه هر اندازه مرد یا زن در تنهایی از لذت بهره مند باشد، لذت خالص خانوادگی كه ناشی از اتحاد دو روح است پیدا نمی شود، و بالاخره رمز علاقه به اتحاد دو روح همانا پرورش و تربیت فرزندان است و این غیر از علاقه ی جنسی و لذت جنسی است و حتی دانشمندانی نظیر راسل اعتراف می كنند كه لذت و مسرت حاصل از زندگی خانوادگی بالاتر و صافی تر است از لذتی كه شخص از یك معشوقه ی عادی می برد.

فلسفه ی مادری:

2. از اینجا می توان فهمید اجمالاً كه مادری فلسفه ای دارد، یعنی مجموعاً وجود مادر از لحاظ تأثیری كه در دوره ی حمل و رضاع در روح و جسم فرزند دارد و از لحاظ محبت زایدالوصفی كه دست توانای خلقت در وجود مادر قرار داده است و بالاخره عواطف خاص مادری، رمزی و سرّی و فلسفه ای دارد. چنین نیست كه مادر در دوره ی حمل فقط ماشینی باشد بی تأثیر در وجود فرزند، و در دوره ی رضاع لوله ی شیری باشد كه به هر حال كودك باید ارتزاق كند از شیر مادر یا شیر زن دیگر یا شیر گاو یا شیر خشك و فرقی میان این شیر و آن شیر نیست، و چنین نیست كه محبت مادری مولود ملازمت و معاشرت مادر با فرزند باشد، بلكه غایت و هدفی تكوینی و طبیعی دارد.

مهر مادری:

3. هدف تكوینی مهر مادر [2]تنها پرورش و محافظت جسم و حیات جسمانی فرزند نیست.

رمز مهر مادری چاشنی محبت زدن به روح فرزند و ایجاد عاطفه ی انسانی و اجتماعی است:

آری، در حیوان هدف فقط همین است اما در انسان- همچنان كه در ورقه های خانواده گفته ایم- علاوه بر این، تربیت و اصلاح و چاشنی دادن عاطفه به روح فرزند است.

انسان عواطف اجتماعی را در كانون خانوادگی از چشمه ی فیاض پر محبت مادر می گیرد.

جلد هفتم . ج7، ص: 28
حدیث مهر آموختن:

4. محبت مادری نه تنها برای فرزند مفید است بلكه وجود خود مادر را نیز تغییر می دهد، كیمیایی است برای وجود مادر، روح او را هشیار می كند و از لَختی خارج می كند [3]و این تغییر دادن اختصاص به انسان ندارد، در حیوانات نیز چنین است.

ایجاد شجاعت و بخشندگی و فداكاری:

ما به چشم خود می بینیم كه محبت مادری، یك مرغ خانگی را كه از صبح تا شب جز دانه جمع كردن و دنبال شكم رفتن كاری ندارد و فوق العاده جبان و ترسوست چگونه عوض می كند، او را شجاع و بخشنده و فداكار می كند، حتی در نگاههای هشیارانه و مراقبانه ی او و در رفتار و حركات شجاعانه ی او آثار اعجاز محبت مادری مشهود است.

در كتاب انسان موجود ناشناخته، صفحه ی 84 می گوید:

در پستانداران تا یك مرتبه و احیاناً چند مرتبه عمل زاییدن صورت نگیرد وجود جنس ماده ناقص است، جسماً و روحاً.

پس مادری برای تكمیل وجود خود مادر نیز لازم و واجب است.

مادری یك مسئله ی اجتماعی است:

5. مجموعاً معلوم شد كه مادری امر ساده ای نیست، تنها یك عمل ساده ی طبیعی یا نتیجه ی قهری یك عمل طبیعی نیست، از جنبه ی اجتماعی اهمیت فوق العاده دارد.

سه مسئله ی:

وظیفه ی مادری، حقوق مادری، مقام مادری لذت مادری
:

مادری یك مسئله ی مهم اجتماعی است و از همین جهت اجتماعی، وظیفه ی مادری و حقوق مادری و مقام مادری هر سه مهم است و از جنبه ی طبیعی و فردی، لذت مادری است كه لذتی باصفا و عمیق است و متأسفانه در عصر جدید این
جلد هفتم . ج7، ص: 29
لذت باصفا و انسانی و عمیق و روحانی مورد غفلت است و به لذات زودگذر و كدر جسمانی فروخته می شود [4].

وظیفه و حقوق و لذت مادری ازطرف مادران و مقام مادری از نظرفرزندان و خود زنان و مهر مادری از طرف اجتماع مورد تحقیر واقع شده:

نه تنها مقام مادری و وظیفه ی مادری از طرف مادران و حقوق مادری از نظر فرزندان و از نظر علمای اجتماع در عصر ما تحقیر و ناشناخته شده است، لذت مادری نیز از نظر مادران ناشناخته و بی قدر و مورد تحقیر است و مهر مادری از طرف علمای اجتماع و رهبران اجتماع.

لذت مادری، روحی است نه عضوی:

6. گفتیم لذت مادری یك لذت روحانی است، بلی چنین است.

لذتی كه مادر از فرزند می برد هرچند عقلانی نیست و از مختصات انسان نیست ولی جسمی و عضوی هم نیست و به اصطلاح شیخ در نمط هشتم اشارات وهمی است.

زن غیر از مادری هم وظایفی دارد مثل امر به معروف و نهی از منكر:

7. در ابتدا این نكته باید تذكر داده شود كه ما نمی خواهیم بگوییم وظیفه ی زن از نظر اجتماعی منحصراً مادری است. اسلام زن را در بسیاری از مسائل اجتماعی همدوش مرد قرار داده است و ما در ورقه های یادداشت زن در قرآن آنها را ذكر كرده ایم، از آن جمله است امر به معروف و نهی از منكر. منظور ما این است كه مادری، خود مهمترین وظیفه و مقام و پست اجتماعی است و باید در درجه ی اول وظایف و مقامات اجتماعی زن قرار بگیرد.

شناسایی فلسفه ی مادری:

8. اما شناختن فلسفه ی مادری بستگی دارد به اینكه ما جنبه های اجتماعی و فردی مادری را از لحاظ طبیعی، یعنی از لحاظ تأثیر مادری در مادر و در فرزند و از جنبه های اجتماعی، یعنی از جنبه ی تأثیر مادر در بهبود نسل و یا فساد آن و در تربیت روح فرزندان به واسطه ی عواطف فوق العاده ی مادری بشناسیم و برای مهر مادری كه از تمام مهرهای جهان ممتاز است حكمت و فلسفه قائل شویم و آن حكمت و فلسفه را منحصر به رشد دادن جسم فرزند ندانیم، بلكه برای آن جنبه ی عمومی و اجتماعی قائل شویم و آن را مقدمه ای برای
جلد هفتم . ج7، ص: 30
پرورش عاطفی روح فرزند در اجتماع بدانیم.

خلوص و صفای مهر مادری و همچنین صفای لذت مادری:

9. مهر مادر و محبت مادر خود موضوعی است كه نسبت به مهر و محبتهای دیگر امتیاز و تفاوت دارد و قابل بحث است و همین جهت سبب می شود كه حقوق مادر امتیاز خاصی داشته باشد، گذشته از اینكه مهر مادری در تكمیل وجود مادر و وجود فرزند هر دو مؤثر است، هر دو را عوض می كند و برای هر دو كیمیاست و ضرورت دارد و از همین جهت جنبه ی اجتماعی و اخلاقی دارد و تنها مثل قضای حاجت یك امر طبیعی و حیوانی نیست.

یگانه مهری كه هرگز تبدیل به كینه و عداوت نمی شود و سبب جنایت نمی گردد:

گذشته از همه ی اینها مهر مادری از مهرهای دیگر ممتاز است، از همه خالص تر و بی نظرتر است، جنبه ی معاوضه ندارد و به همین جهت لذت مادری نیز خالص ترین و باصفاترین لذتهاست. هر عاشقی از معشوق خود توقع وفا دارد و جفای او سبب رنجیدگی او و احیاناً سبب تنفر و بی مهری او و احیاناً سبب كینه و عداوت او و گاهی سبب جنایت بر او می شود، برخلاف مهر مادری كه هر اندازه از فرزند بی اعتنایی ببیند محبت او را فراموش نمی كند، از او متنفر نمی شود، نسبت به او كینه و عداوت و دشمنی پیدا نمی كند، بر او جنایت نمی كند.

چقدر مشاهده شده و تاریخ نشان داده است كه پدر پسر را كشته و پسر پدر یا مادر را، برادر برادر را یا خواهر خواهر را و خواهر در قتل برادر شركت كرده است، اما هرگز كسی مادری را نشان نداده است كه نسبت به فرزند خود مرتكب جنایت شده باشد؛ نه از آن جهت است كه زنان مرتكب جنایت نمی شوند زیرا زنان گاهی جنایات فجیع مرتكب می شوند، فقط مادری است كه اجازه ی جنایت نمی دهد. برعكس، مادران همواره نشان داده اند كه از ناحیه ی فرزندان جفا و ظلم دیده اند، آنها را به زنان خود كه معمولاً رقیب مادرانند فروخته اند و به مادران بدی كرده اند اما مادر در همان حال دل پرمهرش نگران فرزند بوده است. افسانه ای كه ایرج میرزا به نظم آورده و ما در ورقه های خانواده نقل كردیم، مبیّن همین حقیقت
جلد هفتم . ج7، ص: 31
است: داد معشوقه به عاشق پیغام. . . . الخ 10. داستان مرد جوانی كه مسیحی بود و مسلمان شد و رفت به مدینه و امام صادق علیه السلام او را به رعایت حال مادر توصیه كرد و بالاخره آن مادر مسلمان شد [5] ایضاً داستان شیخ انصاری و مادرش كه تا اواخر زنده بود، پیر و كور و زمینگیر شده بود و شیخ شخصاً متعهد حوایج او و خصوصاً نقل مكان دادن او و به مستراح بردن او بود.

11. در ورقه های خانواده گفتیم علت اینكه امروز مسائل خانوادگی و از آن جمله وظیفه و مقام مادری تحقیر می شود این است كه پنداشته اند علت تمركز یك سلسله وظایف و حقوق در محیط خانواده عدم توسعه ی تمدن و كمبود وسایل بوده است ولی امروز چنین نیست، و گفتیم كه این یك اشتباه بزرگی است.

مهر مادر و التجاء فرزند از قهر مادر به مهر مادر:

12. مهر خالص و بی شائبه ی مادر مظهر رحمت كامله ی الهیه است كهسبقت [رحمته] غضبهو اینكه اسماء رحیمیه حاكم است بر اسماء قهاریه.

از این جهت رابطه ی [مادر] و كودك در عالم مادری و لاتكلیفی نظیر رابطه ی بنده است با خدا و مجازی است از آن حقیقت. مولوی می گوید:
گفت موسی را به وحی دل خدا
كای گزیده دوست می دارم تو را
گفت چه خصلت بودای ذوالكرم
موجب آن تا من آن افزون كنم
گفت چون طفلی به پیش والده
وقت قهرش دست هم بر وی زده
خود نداند كه جز او دیّار هست
هم از او مخمور و هم از اوست مست
جلد هفتم . ج7، ص: 32
مادرش گر سیلیی بر وی زند
هم به مادر آید و بر وی تند
از كسی یاری نخواهد غیر او
اوست جمله شرّ او و خیر او
خاطر تو هم ز ما در خیر و شر
التفاتش نیست با جای دگر
این حالت در طفل كه از قهر مادر به مهر مادر پناه می برد، از این است كه قهر مادر نیز از مهر مادر ناشی می شود (عاشقم بر قهر و بر لطفش به جد- ای عجب من عاشق این هر دو ضد) و در واقع انعكاس خلوص و بی شائبگی مهر مادر در روح فرزند است، یعنی در همان حال قهر باز هم مهر را احساس می كند. دامان مادر برای كودك آن مقام را دارد كه بارگاه كبریایی برای یك عارف. در دعای ابوحمزه است:

و انا یا سیدی عائذ بفضلك هارب منك الیك.

ایضاً:

فوعزتك لو انتهرتنی ما برحت من بابك و لا كففت عن تملقك لما الهم قلبی من المعرفة بكرمك و سعة رحمتك.

در دعای كمیل است:

اللّهم انی اتقرب الیك بذكرك و استشفع بك الی نفسك.

اكنون می گوییم آیا برای كودك در غیر دامان پرمهر مادر جای دیگری هست كه آنچنان ملجأ باشد كه از قهر او هم به خود او پناه ببرد؟ اگر نبود- و البته نیست- [و او به جای دیگر پناه برد] روح لطیف و حساس كودك چه عوارضی خواهد داشت؟
جلد هفتم . ج7، ص: 33
13. مطلب از اینجا باید شروع شود كه یكی از پدیده های عصر ما تحقیر مادری (وظایف مادری، حقوق مادری، مقام مادری، مهر مادری، لذت مادری) است. آیا در گذشته درباره ی این مطالب از وظایف و حقوق و مقام و مهر و لذت مبالغه می كردند یا امروز اشتباه می كنند و مادری- همچنان كه گفتیم- فلسفه ای دارد؟ امروز این طور تبلیغ می كنند كه چون زن را می خواستند در گوشه ی خانه محبوس كنند، این سخنان را می گفتند كه او را قانع كنند.

باید ببینیم تأثیر و ارزش مادر برای فرزند چقدر است و از چه راه است. آیا مادر فقط یك ماشین است در دوره ی حمل، و یك لوله ی شیر است در دوره ی شیرخوارگی فرزند، و یك كلفت و پرستار است در دوره ی بعد از شیرخوارگی تا سنین رشد، یا این طور نیست؟ گفتیم خیر، این طور نیست. خاصیت بشر افراط و تفریط و نوسان است.
14. پسر رو قدر مادر دان كه دائم
كشد رنج پسر بیچاره مادر
برو بیش از پدر خواهش كه خواهد
تو را بیش از پدر بیچاره مادر
ز جان محبوبتر دارش كه داردت
ز جان محبوبتر بیچاره مادر
به وقت زادن تو مرگ خود را
بگیرد در نظر بیچاره مادر
اگر یك عطسه آید از دماغت
برد هوشش ز سر بیچاره مادر
برای اینكه شب راحت بخوابی
نخوابد تا سحر بیچاره مادر
به مكتب چون روی تا بازآیی
بود چشمش به در بیچاره مادر
نبیند هیچ كس زحمت به دنیا
ز مادر بیشتر بیچاره مادر
جلد هفتم . ج7، ص: 34
15. ایضاً ایرج:
داد معشوقه به عاشق پیغام
كه كند مادر تو با من جنگ
ایضاً:
گویند مرا چو زاد مادر
پستان به دهن گرفتن آموخت
16. پروین اعتصامی:
گنجشك خُرد گفت سحر با كبوتری
كآخر تو هم برون كن از این آشیان سری
آفاق روشن است، چه خُسبی به تیرگی
روزی بپر، ببین چمن و جویی و جری
در طرف بوستان، دهن خشك تازه كن
گاهی ز آب سرد و گه از میوه ی تری
بنگر من از خوشی چه نكو روی و فربهم
ننگ است چون تو مرغك مسكین لاغری
گفتا حدیث مهر بیاموزدت جهان
روزی تو هم شوی چو من ای دوست مادری
گرد تو چون كه پر شود از كودكان خرد
جز كار مادران نكنی كار دیگری
. . . خوشبخت طایری كه نگهبان مرغكی است
سرسبز شاخكی كه بچینند از آن بری
فریاد شوق و بازی اطفال، دلكش است
وانگه به بام لانه ی خود محقّری
هرچند آشیانه گلین است و من ضعیف
باور نمی كنم چو خود اكنون توانگری
. . . شیرین نشد چو زحمت مادر وظیفه ای
فرخنده تر ندیدم از این هیچ دفتری
17. یكی از بزرگان اروپا گفته است:

كسانی كه بند گهواره كودكان را به دست دارند از آنها كه زمام
جلد هفتم . ج7، ص: 35
حكومتی را در دست دارند، مؤثرتر و بانفوذترند.

18. حافظ:
عشق تو در وجودم و مهر تو در دلم
با شیر اندرون شد و با جان بدر رود
19. رجوع شود به ورقه های خانواده، درست تتمه ی مباحث گذشته است.

20. در تربیت، مخصوصاً تربیت فرزند دو ركن اساسی شرط است: علم، علاقه و عاطفه. در قدیم نقص تربیتهای خانوادگی از ناحیه ی علم بود و امروز این نقص از ناحیه ی عاطفه است. فرزند برای پرورش خود بیش از هر چیزی به یك عاطفه ی شدید و متفانی و فداكار و احساس فداكاری نیازمند است.

21. آیات و احادیثی كه در زمینه ی مادری هست:

و وصینا الانسان بوالدیه حملته امه وهناً علی وهن و فصاله فی عامین. . .

ایضاً:

و وصینا الانسان بوالدیه احساناً حملته امه كرهاً و وضعته كرهاً. . . حتی اذا بلغ اشده. . .

و اصبح فؤادام موسی فارغاً ان كادت لتبدی به لولا ان ربطنا علی قلبها.
[1] نباید وظیفه ی مادر از لحاظ تأثیر در جسم و روح فرزند [را] منحصر به زمان رشد و تمیز كودك دانست، زیرا انسان با حیوان این تفاوت را دارد كه نوع غذای مادر از لحاظ حلال و حرام بودن و از لحاظهای دیگر در سرشت انسانی فرزند مؤثر است و همچنین روحیات و اخلاق و نیات و اعمال مادر در روحیه ی فرزندی كه در شكم دارد و یا او را شیر می دهد تأثیر فراوان دارد و این جهت از مختصات انسان است.

چه بسیار افرادی پاك دیده می شوند كه محصول پاكی مادر در دوران حمل و شیرخوارگی می باشند و چه بسا مردان بدسریرتی كه آنها نیز ساخته ی دوران حمل و شیرخوارگی [خود هستند. ] لهذا از نظر اسلام دستورهای مخصوصی برای لقمه ی پدر و برای مادر در دوران حمل و شیرخوارگی وارد شده است. تربیت فرزند از نظر اسلام از قبل از تولد، بلكه از قبل از انعقاد نطفه آغاز می شود و از همین جا هم می توان به اهمیت وظیفه ی مادران پی برد، و هم اهمیت مقام مادری كه چه اندازه مادران قدرت دارند در بهبود و اصلاح نژاد و در فاسد كردن آن معلوم می شود، و معلوم می شود كه مردان از این نظر واقعاً فرع و طفیلی هستند نسبت به زنان. هنوز هم از نظر طبیعت، حكومت مادرشاهی برقرار است.
[2] در ورقه ی علیحده نمونه هایی از محبت مادران ذكر شد.
[3] پروین می گوید:

گفتا حدیث مهر بیاموزدت جهان روزی تو هم شوی چو من ای دوست مادری پس مادری ضمناً حدیث مهرآموختن هم هست. رجوع شود به ورقه های آثار عشق و محبت.
[4] و اما مهر مادری- چنانكه گفتیم- هم جنبه ی فردی دارد كه ضامن رشد جسم كودك است و هم جنبه ی اجتماعی دارد كه ضامن عواطف اجتماعی است.
[5] داستان راستان، جلد 2، داستان 116
کليه حقوق برای پايگاه شهید مطهری محفوظ است