ریحانة الادب جلد 4، صفحه ی 75، نقل از شاعری ملامطیع نام
متخلّص به عرفات:
فلك به سینه ی دانا حواله می سازد
ز شست حادثه هر ناوكی كه یافت گشاد
وظیفه ای كه به من می رسد ز فضل و هنر
همان كنایه ی خصم است و طعنه ی حسّاد
مضرتی كه به من از زبان خامه رسید
كجا رسید به شریان ز نشتر فصّاد
چو صاحب سخن زنده باشد، سخن
به نزد همه رایگانی بود
یكی را بود طعنه در لفظ او
یكی را سخن در معانی بود
چو صاحب سخن مُرد آنگه سخن
به از گوهر و لعل كانی بود
زهی حالت خوب صاحب سخن
كه مرگش به از زندگانی بود