بحار، جلد 16، جزء 2، صفحه 84، امام صادق علیه السلام:
. . . و كل قلب فیه شك او شرك فهو ساقط، و انما ارادوا الزهد
فی الدنیا لتفرغ قلوبهم للاخرة.
این عبارت تطبیق و مقایسه شود با جمله ی بوعلی در اشارات:
الزهد عند العارف تنزه ما عن غیرالحق.
نهج البلاغه صفحه 151 (و من كلام له لما عزموا علی بیعة
عثمان) :
لقد علمتم انی احق الناس بها من غیری و واللّه لاسلمن ما
سلمت امور المسلمین و لم یكن فیها جور الاّ علیّ خاصة التماساً
لاجر ذلك و فضله و زهداً فیما تنافستموه من زخرفه و زبرجه
جلد پنجم . ج5، ص: 411
درباره ی
[1]فلسفه ی زهد چند چیز می توان گفت:
1. ایده و هدف اسلام این است كه مردم بیایند به این دنیا و
نعمتهای دنیا را ببینند و استفاده نكنند، زیرا اینها همه شر است، اگر
فرضاً برای بدن مضر نیست برای روح و آخرت مضر است و آنچه
برای آخرت مفید است عبادت است كه مستلزم زهد و انزواست.
بدیهی است كه این فلسفه خلاف این اصل است كه قرآن كریم
می فرماید:
هو الذی خلق لكم ما فی الارض جمیعاً، یا:
قل من حرّم زینة اللّه
التی اخرج لعباده. . .
2. اینكه رعایت مساوات و ایثار بشود
(و یطعمون الطعام علی
حبه. . . ). مخصوصاً وظیفه ی رهبران و مقتدایان این است كه خود را به
ضعفة الناس تطبیق دهند. داستان امیر علیه السلام و عاصم بن زیاد، داستان
وحید بهبهانی و پسرش آقا محمد اسماعیل.
3. اینكه هدف سبكباری و سبكبالی باشد:
كان رسول اللّه خفیف
المؤنة. تعلقات از تحرك و چابكی و تصمیم می كاهد. آدمی كه هزار
چیز به خود بسته است نمی تواند پرواز كند. آدم با لباس نمی تواند
شناوری كند. چه خوب گفته است اثیرالدین اخسیكتی:
در شطّ حادثات برون آی از لباس
كاوّل برهنگی است كه شرط شناور است
4. اینكه هدف آن چیزی باشد كه شیخ در نمط نهم اشارات گفته
است. شیخ می گوید: المعرض عن متاع الدنیا و طیباتها. . . بعد
می گوید:
الزهد عند غیرالعارف معاملة ما كأنه یشتری بمتاع الدنیا متاع
جلد پنجم . ج5، ص: 412
الاخرة و الزهد عندالعارف تنزه ما عما یشغل سره عن الحق و
تكبر علی كل شی ء غیرالحق*.
یكی از اشتباهات این است كه می گویند تقویت روح مساوی
است با تضعیف بدن و تقویت بدن مساوی است با تضعیف روح. این
اشتباه ناشی از آن است كه خیال كرده اند تسلیم شدن به تمایلات
شهوانی مساوی است با تقویت بدن و تسلیم نشدن به آنها مساوی
است با تضعیف آن. قطعاً این فرض صحیح نیست. نیرومندی بدن
تابع شرایط دیگری است از غذای سالم و كافی و ورزش. حتی غذای
كافی آن نیست كه انسان در روز حتماً یك كیلو مواد غذایی مصرف
كند، بسیاری از این غذاها جذب نشده دفع می شود، بلكه به عقیده ی
امثال ابن سینا ممكن است بدن نیروی خود را از مافوق یعنی از نفس
بگیرد (اشارات، نمط دهم) . معمولاً پیروان شهوات بدنی، هم
ضعیف النفس و هم ضعیف البدن می باشند. برعكس، كسانی هستند كه
تقویت روح كرده و تقویت بدن هم كرده اند. علی علیه السلام می فرماید:
الا و ان الشجرة البریة اصلب عوداً و الروائع الخضرة ارق
جلوداً و النباتات البدویة اقوی وقوداً.
[1] [از اینجا تا محل ستاره در صفحه ی بعد مطالبی است كه در نسخه ی اصل دستنویس
بر روی آنها یك خط طولی كشیده شده است. علت خط خوردگی به احتمال زیاد
مورد استفاده قرار گرفتن این مطالب در جای دیگری بوده است. نظر به اینكه به
حذف این قسمت از طرف استاد یقین نداشتیم، با بیان این توضیح به درج آن
مبادرت ورزیدیم. ]